احمد زیدآبادی، روزنامهنگار در یادداشتی نوشت:
سیاست یا معرکهگیری؟/ انگار نه انگار ظریف وزیر خارجه همین حکومت است!
یک روزنامهنگار در یادداشتی نوشت: سیاست روزگاری علم و عمل شریفی بوده است و شاید از همین رو ابونصر فارابی آن را «شاهعلم» تعریف کرده است. در روزگاران ما اما سیاست به معرکهگیری تبدیل شده است. سطح این معرکهگیری در کشور ما به حدی نازل و پوچ و مزخرف شده است که حال آدم را به هم میزند!
اعتمادآنلاین| احمد زیدآبادی، روزنامهنگار در یادداشتی نوشت: سیاست روزگاری علم و عمل شریفی بوده است و شاید از همین رو ابونصر فارابی آن را "شاهعلم" تعریف کرده است.
در روزگاران ما اما سیاست به معرکهگیری تبدیل شده است. سطح این معرکهگیری در کشور ما به حدی نازل و پوچ و مزخرف شده است که حال آدم را به هم میزند!
همین ماجرای انتشار فایل صوتی مصاحبه دکتر ظریف را بنگرید! جمعی از حامیان حکومت با چنان زبانی از تهدید و توهین و بیادبی او را آماج حملات خود قرار میدهند که انگار نه انگار او وزیر خارجه همین حکومت است!
دریغ از یک جو ادب و متانت و قدرت نقد! متأسفانه از آن سو نیز برخی راه مقابله با این بدسگالیها را به کارگیری ادبیات و لحنی مشابه یافتهاند و هنر کنشگری را در تندخویی و استفاده از الفاظ درشت و زننده دیدهاند!
این نوع معرکهگیریها بدبختانه در سطح حرف نمیماند و به محض آنکه میدانی باز شود به درگیری و خشونت و اتلاف منابع انسانی و مالی کشور کشیده میشود!
به واقع تاریخ سیاسی معاصرِ کشور ما بازتولیدِ دائمی همین معرکهگیریهای بیپایان است. جمعی با تصورات خام و تعصبات خامتر و ذهنهای بسیط و بیاطلاعی از تاریخ و ناآشنایی با علوم اجتماعی و روحیات پر کین و خشم، معمولاً به صورت نیروی پیشران تحول در میآیند. این نیروها که ابتدا قرار بر این بوده است به نفع نخبگان اصطلاحاً زیرک و قدرتطلب، نقشِ آلتِ دست و سیاهی لشکر را در صحنه اجتماع بازی کنند، نهایتاً از مراجعِ سیاسی خود پیش میافتند و آنها را به دنبال خود به منازعاتی بچگانه و هیجانانگیز میکشانند.
بدین ترتیب، جای تابع و متبوع عوض میشود بی آنکه کسی نسبت بدان خودآگاهی داشته باشد. بعد که مصیبت و فاجعه رخ داد همه مانند خوابزدگان در حیرت اینکه این چه بود که اتفاق افتاد؟ و چرا چنین شد؟ خود را آماده تکرار آن در صورت و قالب دیگری میکنند!
نقطه گسست این زنجیره تباه کننده و کور کجاست؟
دیدگاه تان را بنویسید