کد خبر: 482398
|
۱۴۰۰/۰۲/۱۳ ۰۹:۴۵:۰۰
| |

اسماعیل گرامی مقدم، سخنگوی حزب اعتمادملی:

حزب اعتمادملی با نوع رأی‌گیری برای انتخاب و معرفی نامزدهای جبهه اصلاحات مخالف بود/ سوال بنده هم این است که چطور کسی را که نمی‌خواهد کاندیدا شود، پیشنهاد می‌کنیم/ کاندیدا باید بتواند از فیلتر شورای نگهبان رد شود

سخنگوی حزب اعتمادملی گفت: ما در شورای مرکزی حزب اعتماد ملی معیارهایی را برای کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری تصویب کردیم؛ ازجمله آنکه افراد حسن شهرت داشته باشند، از شبهات و مشکلات مالی به دور باشند. به پاک‌دستی شهرت داشته باشند. در عین حال هم این احتمال زیاد درباره آنان وجود داشته باشد که بتوانند از فیلتر شورای نگهبان رد شده و تأیید صلاحیت بگیرند.

حزب اعتمادملی با نوع رأی‌گیری برای انتخاب و معرفی نامزدهای جبهه اصلاحات مخالف بود/ سوال بنده هم این است که چطور کسی را که نمی‌خواهد کاندیدا شود، پیشنهاد می‌کنیم/ کاندیدا باید بتواند از فیلتر شورای نگهبان رد شود
کد خبر: 482398
|
۱۴۰۰/۰۲/۱۳ ۰۹:۴۵:۰۰

اعتمادآنلاین| ‌ اسماعیل گرامی مقدم، سخنگوی حزب اعتمادملی، در گفت‌وگویی در مورد کاندیداهای اصلاح طلبان، توضیحاتی ارائه داد.

به گزارش روزنامه اعتماد، مشروح این گفت و گو را در ادامه می‌توانید بخوانید:

*همزمان با انتشار فهرست پیشنهادی 14 گزینه اصلاح‌طلبان برای انتخابات ریاست‌جمهوری، شنیده شده که حزب اعتماد ملی در نهایت گزینه‌های حزبی خود را به «جبهه اصلاحات ایران» معرفی نکرده؛ علت چیست؟

حزب اعتماد ملی با توجه به اینکه از ابتدا با سازوکار معرفی نامزدها بر اساس آرای دوسوم اعضای جبهه اصلاحات مخالف بود، در نتیجه از همان ابتدای کار، شورای مرکزی حزب اعتماد ملی تصمیم گرفت که کاندیدای حزبی برای انتخابات ریاست‌جمهوری به جبهه اصلاحات ایران معرفی نکند. علت این مخالفت حزب هم به این بازمی‌گشت که این سازوکار معرفی کاندیدا بر اساس دوسوم آرا را از اساس مغایر دموکراسی می‌دانیم. به‌علاوه معتقدیم که کاندیداها ابتدا باید از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند و بعد در رقابتی میان نامزدها تکلیف روشن شود و درواقع بر اساس نظرسنجی درباره آنان تصمیم گرفته شود. به همین خاطر حزب اعتماد ملی از معرفی کاندیدا به «جبهه اصلاحات ایران» خودداری کرد؛ چراکه نمی‌خواستیم موجب اختلاف شویم.

*تحلیل شما از فهرست 14 نفره «جبهه اصلاحات ایران» چیست؟ یکی از سوالات مهم افکار عمومی این است که چرا وقتی گزینه‌ای همچون ظریف به دفعات گفته که قصد کاندیداتوری ندارد، صدر فهرست قرار می‌گیرد؟


به‌واقع سوال بنده هم همین است که چطور کسی را که نمی‌خواهد کاندیدا شود، پیشنهاد می‌کنیم که کاندیدای ما در انتخابات باشد! نمی‌توانیم به کاندیداها بگوییم که به اجبار در انتخابات نام‌نویسی کنند. چون به‌هرحال ممکن است که برخی از این افراد که ما آنان را در فهرست قرار داده‌ایم، درنهایت در انتخابات نام‌نویسی نکنند. در نتیجه نمی‌توانیم روی آنها حساب باز کنیم. از طرف دیگر باید در نظر داشت که ممکن است برخی از این افراد که اتفاقا حضورشان با استقبال هم مواجه می‌شود، موفق به عبور از سد نظارت استصوابی شورای نگهبان نشوند که این اتفاق باعث دلسردی مردم و حامیان می‌شود و به نوعی به بحث مشارکت در انتخابات آسیب می‌رساند. بر این اساس حزب اعتماد ملی با این مکانیزم مخالف بود. البته ما بسیار تلاش کردیم که این شیوه اصلاح شود، ولی نشد. به‌هرحال ما به آرای دیگران احترام گذاشتیم ولی از معرفی کاندیدا به این شیوه خودداری کردیم و شورای مرکزی این روش را قبول نداشت؛ چراکه آن را مخل مشارکت می‌دانست.

*پرسش دیگر این است که به‌ هرحال بعید نیست آقای ظریف یا هر یک از گزینه‌هایی که یا اعلام کاندیداتوری نکرده یا گفته‌اند که بنای کاندیداتوری ندارند، در دقیقه 90 به‌خاطر همین فشارها و درخواست‌ها برای کاندیداتوری نام‌نویسی کند؛ در این صورت چگونه می‌توان بدون برنامه مدون و دقیق یک‌باره پا به میدان انتخابات ریاست‌جمهوری گذاشت؟ این تناقض به نظر شما به ضرر جریان اصلاحات نیست؟


این تناقض‌ها درست است. به نظر می‌رسد برخی افراد برای انتخابات هنوز تصمیم نگرفته‌اند و این یعنی آنان فعلا برنامه‌ای برای اداره امور و ریاست‌جمهوری ندارند. ولی به‌هرحال برآوردها نشان می‌دهد آقای ظریف رای اول را میان اصلاح‌طلبان دارد. ولی اینکه چقدر خودش تصمیم می‌گیرد که وارد صحنه شود و از طرف دیگر اینکه تصمیم نهایی شورای نگهبان درباره ایشان چیست، اینها موارد مهمی است که می‌تواند همه امور را تحت‌الشعاع قرار داده و تغییر دهد.

*درباره دیگر گزینه‌هایی که نام‌شان در فهرست 14 نفره آمده نیز بحث و نظرهای مختلفی وجود دارد. از جمله درباره آقای جهانگیری که برخی می‌گویند به‌خاطر عملکرد دولت جایگاه مناسبی نزد افکار عمومی ندارد. یا در مورد آقای تاجزاده برخی معتقدند که احتمال رد صلاحیت ایشان بالاست.

ما در شورای مرکزی حزب اعتماد ملی معیارهایی را برای کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری تصویب کردیم؛ ازجمله آنکه افراد حسن شهرت داشته باشند، از شبهات و مشکلات مالی به دور باشند. به پاک‌دستی شهرت داشته باشند. در عین حال هم این احتمال زیاد درباره آنان وجود داشته باشد که بتوانند از فیلتر شورای نگهبان رد شده و تأیید صلاحیت بگیرند. درنهایت هم در بین مردم مقبولیت داشته باشند و بتوانند رای بالایی به دست بیاورند. با این حال به نظر من همه شخصیت‌ها محترم هستند. اما بارها گفته‌ام اینکه منِ گرامی‌مقدم سابقه محکومیت و زندان دارم، روشن است و اگر در انتخابات نام‌نویسی کنم، رد صلاحیت می‌شوم؛ بنابراین این اتفاق می‌تواند به اعتماد مردم آسیب بزند و درنتیجه باید بگویم که شخصا این روش‌ها و حرکت‌ها را نمی‌پسندم. از طرف دیگر می‌توانم بگویم که ما در اصلاحات تقریبا 3 گرایش داریم. یک دیدگاه اینگونه به نظر می‌رسد که دنبال کاندیدایی هستند که ردصلاحیت شود و بعد که ردصلاحیت شد اصلا در انتخابات از هیچ کسی حمایت نکنند. یک عده با این برنامه‌ریزی به نامزدها نگاه می‌کنند. دسته دومی هم هستند که اساسا چه نامزدی تأیید شود و چه نامزدی تأیید نشود، می‌گویند ما در انتخابات فهرست کاندیدای خود را معرفی می‌کنیم. هرکسی باشد و حتی اگر این فهرست شامل نیروهای اعتدالی باشد. دسته سوم که حزب اعتماد ملی هم در آن تعریف می‌شود، معتقد است ما نامزدهایی را پیشنهاد می‌دهیم که احتمال عبور از شورای نگهبان را داشته باشند و دارای مقبولیت مردمی نیز باشند. می‌گوییم ما از این افراد حمایت می‌کنیم. این 3 گرایش در اصلاح‌طلبان وجود دارد و به همین دلیل می‌گویم که نمادهای هر 3 تفکر در این فهرست منتشر شده حاضر هستند.

با این حال شنیدم که همچنان برخی تلاش می‌کنند که این سازوکار دوسوم در جبهه اصلاحات حذف شود؛ چراکه روش دوسوم باعث می‌شود که یکسری از افراد که دارای مقبولیت هستند از میدان حذف شوند و به نوعی موجبات دلخوری این افراد با جبهه اصلاحات را فراهم می‌کند.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها