سعید محمد، داوطلب کاندیداتوری انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری:
انتخابات 1400| تماسی با شورای نگهبان نداشتهام/ مشارکت 50 درصدی را کافی نمیدانم
داوطلب کاندیداتوری انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری گفت: هنوز احراز صلاحیتها اعلام نشده است؛ اگر در احراز صلاحیتها تنوع و تکثری که عرض کردم اتفاق بیفتد و کاندیداها بتوانند برنامههای خود را خوب به مردم عرضه کنند و مردم ببینند که با این برنامهها مشکلاتشان قابل حل است، فکر میکنم شاهد ایجاد جنبش و جوش خوبی طی یک ماه آینده باشیم.
اعتمادآنلاین| «مذاکرات وین،حرکتی مقطعی برای انتخابات 1400 است»؛ «برجام باید در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی پیگیری شود»؛ «تا پیش از خنثی سازی تحریمها، باید آنها را دور بزنیم»؛ اینها حرفهای یک نظامی 53 سالهای است که پس از 33 سال حضور در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سودای رئیسجمهور شدن را در سر دارد. او معتقد است که با عزم و اراده مردم، شرایط قابل اصلاح است و رئیس جمهوری اختیارات کافی برای اداره کشور را دارد.
به گزارش ایسنا، در ادامه متن کامل گفت وگو با سرتیپ دوم پاسدار سعید محمد داوطلب کاندیداتوری انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری را می خوانید:
*ارزیابی جنابعالی از میزان کارآمدی یا ناکارآمدی دولتهایی که پس از پیروزی جمهوری اسلامی روی کار آمدند، چیست؟
سوال خیلی سختی است چون 42سال از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد و دولتهای متعددی روی کار آمدند که هرکدام یکسری فعالیتهای مثبت و منفی داشتهاند. من شما را به بیانات مقام معظم رهبری پس از پایان دولتهای نهم و دهم رجوع میدهم؛ در آن زمان خیلی دولت مورد هجمه قرار میگرفت اما رهبری صحبتی منطقی مطرح کردند و فرمودند که هر دولتی یکسری فعالیتهای مثبت و یک سری فعالیتهای منفی داشته است و دولتمردان جدید باید حواسشان باشد تا نقاط مثبت و فعالیتهای مثبت را حفظ و ادامه دهند و فعالیتهای منفی دولتها را دیگر ادامه ندهند، بلکه آنها را اصلاح کنند. اگر بخواهیم در این چارچوب نگاه کنیم میبینیم که نظام دستاوردهای بسیاری داشته که حاصل زحمات دولتمردان بوده و تثبیت نظام و حفظ امنیت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران مهمترین آنها است. پیشرفتهایی نیز در بخشهایی نظیر دفاعی، علمی، صنعتی و ورزشی اتفاق افتاده است.
از طرفی وقتی به وضعیت فعلی کشور نگاه میکنیم، میبینیم که عمده نارضایتی مردم از وضعیت اقتصادی است و دغدغه اصلی مردم امروز مسائل اقتصادی است. البته در حوزههای فرهنگی و اجتماعی نیز دغدغههای زیادی وجود دارد و در مجموع میتوان گفت که نگرانی امروز مردم زیاد است و لازم است تا طی یک دولت انقلابی و جهادی با یک برنامه مدون هر یک از این مشکلات حل و فصل شود.
*به نظر شما در کدام ادوار این کارآمدی بیشتر و در کدام ادوار شاهد ناکارآمدی دولتها بودهایم؟
برای قرارگرفتن در مقام قیاس و اظهار نظر درباره موضوعات مختلف باید خیلی مراعات کرد؛ شرایط هر دولت متفاوت بوده است؛ دولتهایی را داشتیم که درآمد ارزی بیشتر و دولتی را داشتیم که درآمد ارزی بسیار کمی داشتند. باید شرایط دولتها را لحاظ کرد و در حالتی منطقی اقدام به مقایسه نمود و سیب را با سیب مقایسه کرد؛ چون دولتها هرکدام شرایط متفاوتی را داشتهاند، نمیتوان به اختصار درباره آنها اظهار نظر کرد. با این حال در دوره اخیر یعنی دولتهای یازدهم و دوازدهم موضوعات اقتصادی بیشترین مشکلی است که کشور با آن مواجه شد. اگر به شاخصهای اقتصادی نگاه کنیم مشاهده خواهیم کرد که در سال 92 نقدینگی کشور 500 هزار میلیارد تومان بوده و سال قبل این رقم به 3 هزار و 500 هزار میلیارد تومان رسیدهاست؛ یعنی طی 8 سال رقم نقدینگی در کشور 6 و نیم برابر شده است که این رقم بسیار نگران کننده است. فکر میکنم تقریباً در سایر شاخصهای اقتصادی با همین معضل مواجهیم. از سوی دیگر در دستیابی به اهداف توسعه ای 1404 با عدم تحقق مواجهیم. در مجموع در یک ارزیابی کلی از وضعیت اقتصادی باید بگویم اکثر شاخصهای موجود در بر نامه توسعه محقق نشده و میتوان گفت که در وضعیت مطلوبی نیستیم.
دولت سیزدهم در شرایطی بسیار سخت دولت را تحویل میگیرد؛ من نمیخواهم مردم را نا امید کنم بلکه معتقدم با عزم و اراده مردم، شرایط قابل اصلاح است و افق روشنی پیش روی مردم جامعه است و با کار مضاعف مسائل را حل میکنیم، اما واقعیت است است که در دولتهای یازدهم و دوازدهم به دلیل اینکه تمام رویکرد به سمت برجام معطوف شد، ظرفیتهای داخلی مورد غفلت قرار گرفتند. همچنین میتوانستیم از ظرفیت سایر کشور ها بجز 1+5 استفاده کنیم، ولی مجدداً غفلت شد و اتفاقاً از این ناحیه آسیب جدی به کشور وارد شده است.
*راهکارهای کوتاهمدت، میان مدت و دراز مدت جنابعالی برای تحقق کارآمدی دولتها چیست؟
- آنچه برای دولت آینده مهم است بهبود و ارتقای سرمایههای اجتماعی نظام است؛ مردم به دلیل ناکارآمدی که شاهد بودند امروز به عنوان سرمایههای اصلی نظام نه از انقلاب بلکه از کارگزاران نظام گلایه مند هستند. ما باید این سرمایه اجتماعی را با احیای امید و اعتماد مردم به نظام بازگردانیم و این اتفاق رخ نمیدهد مگر با صداقت و اخلاص در کار؛ همه مسئولان باید صرفاً برای مردم کار کنند، پاکدست باشند و مراقبت کنند تا به دنبال منفعت طلبی شخصی نروند. باید رویکرد تیم جدید مدیریت کشور مبتنی بر جلب اعتماد مردم باشد و مردم متوجه شوند که مسئولان با آنها صادقند و دروغ نمیگویند؛ این اقدامات باعث افزایش منزلت و سرمایه اجتماعی نظام میشود که ما به آن نیازمندیم؛ چراکه اتفاقات زیادی باید در دولت سیزدهم بیفتد و اگر اعتماد مردم نباشد، ما نمیتوانیم کارهای بزرگ را انجام دهیم.
اولویت ما برای اثبات کارآمدی نظام و ایجاد اعتماد عمومی این است که ضمن ادامه دادن تعاملات خارج از کشور خصوصاً در حوزه 1+5 و البته در سایر حوزههای بینالمللی تحقق فضایی جدیدی با سیاست ایجاد توازن بین شرق و غرب و همچنین ارتقای روابط با 15 کشور همسایه بر اساس شعار«اول همسایگان»است. در دولت من موضوعات با رویکرد توانمند سازی داخلی مورد رسیدگی قرار خواهند گرفت. از آنجایی که تا حدود زیادی موانع کار را شناسایی کردیم، معتقدم اگر دولت میخواهد موفق باشد، باید ساختارها، سازمانها، قوانین و مقررات را با رویکردی جدید، نو کند و اصلاحات لازم را انجام دهد و از نفرات کار بلد و کسانی که امروز در گوشه و کنار سازمان ها منزوی شده اند بهره ببرد. احساس می کنم حتی بدنه دولت نیز امروز خیلی سست و کرخت شده است؛ باید آنها را تجدید قوا کنیم و نیازمندیها و الزامات دولت جدید را به اطلاع کارکنان دولت برسانیم تا بتوانیم با روحیه جدید امورات را پیگیری نماییم.
معتقدم دولت سیزدهم فقیرترین دولت است چراکه سررسید اوراقی که دولتهای قبل فروختهاند، اکثراً در دولت بعدی فرا میرسد و همچنین برای دولت 1400 کسری بودجه بسیاری گذاشتهاند و این موضوعات در کنار مشکلات بودجهای که سالها بنا بر حل آنها بوده اما تاکنون حل نشدهاند و همچنین بورسی که متاسفانه از رده خارج شده و اعتماد مردم از آن سلب شده، میراثی است که برای دولت سیزدهم به ارث گذاشته شدهاست. از سوی دیگر دولت آینده در همه بخشهای اعم از فرهنگ و اجتماعی و رشد منفی جمعیت با مشکل مواجه است. اما با یک دید روشن و مثبت با کمک مردم همه اینها قابلیت حل را دارند.
*یکی از ادعاهایی که روسای جمهور معمولا پس از روی کار آمده و به ویژه در دوره دوم حضور خود در این سمت مطرح میکنند، کم بودن اختیاراتشان است؛ نظر جنابعالی درباره سطح اختیارات فعلی رئیس جمهوری چیست؟
وقتی اصول قانون اساسی را مرور میکنیم، میبینیم که اختیارات خوبی برای قوه مجریه لحاظ شدهاست؛ حال ممکن است روسای جمهور بنا به دلایلی از این اختیارات استفاده نکنند و شاید برخی از روسای جمهور مشکلاتی که در دورانشان ایجاد میشود و نمیتوانند آنها را برطرف کنند را بیاندازند کردن کم بودن اختیارات خود؛ این درحالیست که مقام معظم رهبری در یکی از آخرین سخنرانی های خود دقیقاً در این باره فرمودند که اکثر اختیارات در قوه مجریه انباشته شده است؛ اگر این قوه از همه اختیارات خود استفاده حداکثری کند و بعداً بگوید که من در فلان موارد به دلیل کمبود اختیارات، مشکلاتی داشتم، مسموع نیست؛ اما چیزی که ما میبینیم این است که از همان اختیارات موجود نیز استفاده نشده است؛ دولت وظیفه دارد که بر اساس استراتژیهای نظام، استراتژیهای دولت را در دورهای کوتاه مدت تبیین و آنها را تبدیل به برنامه کند و آن را برنامهها را در اختیار دستگاههای مختلف قرار دهد و سپس کنترل و نظارتی قوی در این زمینه داشته باشد؛ دولتها در این زمینه اختیارات کافی دارند اما الان میبینیم که از این اختیارات داشته، استفاده کامل نشده است. بهنظر من اینکه بعضاً بخواهند کم بودن اختیارات رئیسجمهوری را بهانهای برای عدم پاسخگویی به مردم عنوان کنند، کار درستی نیست.
استنباط من این است که از اختیارات رئیس جمهوری در دولتهای پیشین استفاده کافی نشده است به گونهای که حتی در دولتهای یازدهم و دوازدهم کار بی سابقهای در ارتباط با روابط بینالملل اتفاق افتاد؛ پیش از آن خط قرمزی درباره ارتباط با آمریکا در نظام وجود داشت، اما وقتی که دولت این علاقهمندی خود را اعلام کرد و گفت که ما الزاماً باید با آمریکا مذاکره کنیم، دیدیم که مقام معظم رهبری موضوع نرمش قهرمانانه را مطرح و به دولت این اختیار را دادند که مذاکرات را انجام دهند. حال اینکه باز دولت از همین اختیارات هم نتوانست استفاده کند و مجدداً مشکل جدید برای کشور درست کرد و قریب به 8 سال سفره و زندگی مردم گروگان برجام شد و خروجیای هم نداشت که البته این نتیجه با توجه به خوی استکباری آمریکا قابل پیشبینی بود.
فکر میکنم مخصوصاً دولتهای یازدهم و دوازدهم به هیچ وجه نباید درباره نداشتن اختیارات کافی برای حل و فصل امورات بحثی را مطرح کند؛ چراکه اختیارات بهطور تمام و کمال وجود داشته اما بنظر من به خوبی و در زمان مناسب از آنها استفاده نشده است. معتقدم که مشکلاتی که امروز کشور با آنها مواجه است، ناشی از عدم اختیارات نیست بلکه ناشی از عدم تدبیر درست و اجرای فعالیتهای است. من اختیاراتی که در اصول قانون اساسی برای رئیس جمهوری لحاظ شده را کافی میدانم و بر این اساس برنامه ریزی کردهایم.
*جنابعالی اخیراً درباره سیاستهای خود در زمینه مسائل بینالملل گفته بودید که «من به دور زدن و خنثی سازی تحریم ها آشنا هستم»؛ این سخن به چه معناست؟ آیا براساس دیدگاه شما، تحریمها همچنان باقی میماند؟ آیا راهکاری برای برطرف کردن تحریمها دارید؟
دشمن بعد از اعمال تحریمهای سنگینی که علیه ما انجام داد، امروز خیلی به این تحریمها امید بسته است و میبینید که به شدت تلاش میکند تا چارچوبها تحریم ها را حفظ کند. الان هم که مذاکرات وین در حال انجام است بهنظر من حرکتی مقطعی برای انتخابات 1400 است؛ به هیچ وجه آمریکاییها 1+5 از شرایط تحریمی که علیه جمهوری اسلامی ایران ایجاد کردند صرفنظر نمیکنند؛ شاید بهصورت موقت تعلیقی اعمال کنند، اما این دائمی نیست. در این دور از مذاکرات به صورت مقطعی امتیازاتی به ایران داده میشود.
معتقدم مذاکرات برجام را باید در چارچوب گفتمانی که در گفتمان انقلاب مطرح شده، پیگیری کنیم؛ بر اساس این گفتمان، این آمریکاییها بودند که زیر میز زدند و از برجام خارج شدند؛ آنها اول باید به برجام بازگردند و تعهدات خود را اجرا کنند و ما اجرای آن را راستی آزمایی کنیم و سپس ما به اجرای تعهدات خود در برجام باز میکردم. ما همچنین مذاکرات بعدی احتمالی درباره موشکی یا منطقهای را نیز به هیچ وجه قبول نخواهیم داشت و فقط در چارچوب توافق برجام گفتوگو خواهیم کرد. از نظر من آمریکاییها و اروپاییها علاقهمند به برداشته شدن تحریمها نیستند، بلکه به صراحت میگویند که به دنبال برجامهای 2 و 3 هستند.
به همین دلیل با وجود اینکه اینکه سعی میکنیم چارچوب فعلی برجام را احیا کنیم و تحریمها را برداریم و شرایط خوبی برای مردم ایجاد نماییم، اما چون آمریکاییها را میشناسیم و نامردی آنها را دیدهایم و مردم ما نیز از سیاستهای آمریکاییها 8 سال آسیب دیدهاند، رویکردمان چیز دیگری خواهد بود؛ یک رویکرد این بوده که خواهش کنیم که تحریمها را بردارند، یکی دیگر میتواند این باشد که ما با توانمندی داخل تحریمها را خنثی کنیم؛ مانند کاری که در ستاره خلیج فارس انجام دادیم؛ در آن دوران آمریکاییها تحریم بنزین را در دستور کار خود قرار داده بودند و گمان نمیکردند که ما توان تولید بنزین را داشته باشیم، اما دیدید که در یک دوره زمانی کوتاه با تکیه بر توانمندی داخلی ستاره خلیج فارس که بزرگترین پالایشگاه میعانات گازی جهان است، ساخته و افتتاح شد و روزانه 40 میلیون لیتر بنزین به ظرفیت تولید داخل اضافه شد. همانطور که امروز دیگر تحریم بنزین موضوعیت ندارد، ما میتوانیم تحریم بخشهای دیگر را نیز از موضوعیت خارج کنیم.
اعتقاد من این است که اگر سیاستهای اقتصاد مقاومتی را که سالها قبل رهبری ابلاغ کردند و متاسفانه هیچ کدام از دولتها به آن عمل نکردند، ملاک قرار دهیم و تحریمهایی که موجب آزار و اذیت کشور است را شناسایی کنیم و درباره آنها اقدام مناسب انجام شود، تحریم از موضوعیت خواهد افتاد.
اگر اثرات داخلی تحریمها برطرف و خنثی شود، از طرف دیگر در حوزه تبادلات مالی بینالمللی با مشکلاتی مواجه خواهیم بود که با برنامهریزیهایی که انجام دادهایم، میتوانیم در یک تفاهم و ارتباط دوجانبه با کشورهای طرف قرارداد و افتتاح بانکهای مشترک و جلوگیری از استفاده از ارزهای تحریمی هم کار خود را انجام دهیم و هم به طرف مقابل نشان دهیم که تحریم ناکارآمد است؛ در این صورت است که طرف مقابل تحریمها را رها می کند.
*منظور شما از آشناییتان با دور زدن تحریمها چیست؟
راهکارهایی که ارائه کردم، راهکارهای خنثی سازی تحریمها است که زمانبر است؛ ما تا زمانی که بتوانیم خنثی سازی را انجام دهیم، نیاز به دور زدن تحریمها داریم که آن هم راه و روشهای خاص خود را دارد که قابلیت انجام و توانمندی انجام آن وجود دارد.
*در واقع شما هیچ نگاهی به تفاهم و گفتوگو ندارید؟
دولت ایران 8 سال منتظر گفتوگو بود؛ بهنظرم اینکه بخواهیم دو مرتبه راه رفته و مسیری که از آن گزیده شدهایم را تکرار کنیم، خیانت به مردم است. زندگی و سفره مردم 8 سال گروگان تعاملات و گفتوگوهای برجام شدهاست؛ تعهد پذیری ایران به برجام بارها تائید شده اما این طرف مقابل است که مکرراً بدعهدی کردهاست؛ این نشان میدهد که طرف مقابل نمیخواهد توافقی انجام شود.
دولت ایران اتفاقاً طرف خوب ماجراست و به همه تعهدات خود عمل کرده است اما رویکرد جدید ما درباره برجام تعهد در برابر تعهد، عمل در برابر عمل و امنیت در برابر امنیت خواهد بود.
*جنابعالی دولت را متهم کردید به اینکه در مذاکرات وین به دنبال کار انتخاباتی است؛ این درحالیست که همانطور که پیشتر این نوع مذاکرات با اجازه رهبری انجام شدهاست، در دور جدید مذاکرات نیز شرایط به همین صورت است؛ رهبری دو شرط بازگشت کامل به برجام و راستی آزمایی اجرای تعهدات طرف مقابل را مطرح کردهاند و دولت نیز بارها اعلام کرده که از این چارچوب خارج نخواهد شد؛ این اتهامی که به دولت وارد میکنید، بر چه اساسی است؟ دولت اعلام کرده که از هیچ کاندیدایی حمایت نخواهد کرد و همانطور که جنابعالی اعلام کردید، کاندیداهایی که در حال حاضر سمتی در دولت دارند نیز اعلام کردهاند که بهطور مستقل وارد عرصه رقابتهای انتخاباتی شدهاند؛ دولت چرا باید بهدنبال دستیابی به اهداف انتخاباتی از مذاکرات وین باشد؟
سوال اینجاست که بعد از 8 سال پیگیری مذاکراتی برجام چرا در زمان برگزاری انتخابات 1400 این موضوع رقم میخورد و چرا آنقدر سریع و فشرده؟ اتفاقاً شدیداً هم پیگیر هستند که حتی اگر شده چارچوبهایی که مقام معظم رهبری تعیین کردند، لحاظ نشود، ولی تا پیش از انتخابات، مذاکرات وین به نتیجه برسد؛ ما از مذاکرات این را میبینیم؛ این درحالیست که مقام معظم رهبری فرمودند تمام تحریمها باید برطرف شود، اما آقایان رفتند روی رفع بخشی از تحریمها مذاکره میکنند.
*این ادعا را بر چه اساسی مطرح میکنید؟
بر اساس صحبتهایی که آقایان خودشان مطرح کردند و دیدیم که مقام معظم رهبری هم مجدداً واکنشهایی داشتند. همچنین موضوع راستی آزمایی را خود آقای روحانی اشاره کردند و گفتند که برای ما اعلام وزرای راه و شهرسازی و نفت به منزله راستی آزمایی است در صورتی که این افراد مرتبه قبل هم اعلام کردند؛ اما آیا این راستی آزمایی صحیح بود؟ خیر! راستی آزمایی وقتی است که بتوانید با بانکهای دنیا مبادله داشته باشید، به سوئیفت متصل باشید و حمل و نقل دریایی انجام شود؛ هیچ کدام از این موارد امروز اتفاق نیفتاده است؛ لذا من احساس میکنم دولتمردان به دلیل عجلهای که میکنند تا ظرف 25 روز آینده به نتیجه برسند، مجدداً اتفاق بدی مثل برجام برای کشور بیفتد.
چون به فرمایشات رهبری اشاره کردید، باید یادآور شوم که ایشان در مذاکراتی که منجر به برجام شد، 9 شرط را ذکر کردند، اما تقریباً هیچ کدام از این شروط در بر جام لحاظ نشد بعلاوه اینکه مباحثی برای مردم مطرح شد که اینها صحت نداشت، آقای رئیس جمهوری فرمودند که تمامی تحریمها بالمره و در یک روز لغو خواهد شد؛ درحالیکه نه تمامی تحریمها بود، نه بالمره بود و نه در یک روز بود یعنی 3 کلمهای که صحت نداشت در یک جمله به مردم گفته شد. بعدها که در اجرای برجام مشکل ایجاد شد نیز خیلی از دوستان از جمله خود وزیر محترم امور خارجه گفتند که من متن کامل برجام را مطالعه نکرده بودم؛ چون انتقاد و گفته شد شما فرق بین Suspend و Lift را که خانم وندی شرمن مطرح میکند، نفهمیدند، فرمودند که ما به دقت مطالعه نکرده بودیم. اینها موضوعاتی بود که حتی طرفهای همسوی ما در برجام از جمله روسیه تذکر داده بودند، اما بخاطر عجلهای که بود، به آن توجهی نشده بود.
تنها کشوری که برجام را در مجلس خود تصویب کرد، ما بودیم؛ اما اینکه چرا سایر کشورهای طرف برجام این توافق را به تصویب مجالس خود نرساندند و اینکه چرا ما ظرف 20 دقیقه برجام را تصویب کردیم از سوالاتی است که برای ما مطرح است و هیچ وقت هم پاسخی برای آنها دریافت نکردیم.
*آقای لاریجانی چند روز پیش نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند و گفتند که «نحوه تصویب برجام بیست دقیقه ای نبود، یک سری اقدامات در پشت صحنه داشت، از دو ماه قبل بین دو فراکسیون مجلس جلساتی برگزار شد و به تصویب رسید». آقای لاریجانی همچنین درباره روند رسیدگی به برجام در جلسه مجلس خاطر نشان کردند که «در صحن مجلس هم یک بار زمان سخنان آقای ظریف بحث شد، یک بار در زمان ارائه نظر کمیسیون امنیت ملی بحث شد، یک بار هم در صحن از ساعت 8 تا 12 ظهر بحث شد؛ شورای نگهبان چند ساعت بعد از تصویب مجلس این طرح را تصویب کرد. اگر برجام مشکل داشت شورای نگهبان تایید نمیکرد»؛ به نظر جنابعالی اگر مجموعه نظام مخالفتی با برجام داشت، آیا امکان مخالفت مجلس و سپس شورای نگهبان با برجام وجود نداشت؟
بالاترین مرجع نظام مقام معظم رهبری هستند که 9 شرط را برای برجام مطرح کردند و هیچ کدام داخل برجام نیامد و اتفاقاً اتهام آقایان همین «همسو سازی مجلس» است؛ چراکه در مجلس خیلیها مخالف بودند، اما حرف آنها شنیده نشد. نباید نسبت به قراردادی که فکر میکنم در صد سال گذشته کشور بی سابقه بوده، آنقدر سطحی نگاه میشد؛ حداقل اتفاقی که باید بیفتد این است که بگویند آن 9 شرط کجاست؟ اگر منظور شما این است که مجلس برجام را در چارچوب تفکر رهبری تصویب کردند، الان که خود رهبر انقلاب در این زمینه موضع دارند و میگویند شروطی که ایشان تعیین کردند، رعایت نشد و ما نیز دقیقاً از همان مواضع آسیب دیدیم.
بهنظر من در زمان تصویب برجام اتفاقی افتاد و رئیس دولت و مجلس در آن مقطع دست به دست هم دادند و به روند برجام سرعت دادند و این سرعت دادن نیز موجب کاهش دقت و آسیب دیدن کشور شد.
*در واقع شما علاوه بر دولت، مجلس و شورای نگهبان را نیز در ماجرای برجام مقصر میدانید؟
من چنین حرفی نزدم.
*انتقاد اول جنابعالی به دولت است که توافق برجام را انجام داد؛ انتقاد دومی که مطرح میکنید نسبت به مجلس و هیئت رئیسه وقت آن است که به گفته شما 20 دقیقهای مصوبه مربوطه را به تصویب رساند و سپس شورای نگهبان که مصوبه مجلس را عجلهای تصویب کرده است؛ در واقع جنابعالی مجموعهای که اقداماتشان منجر به اجرای برجام شد را مقصر قلمداد میکنید.
من میگویم که روسای محترم دولت و مجلس در یک هماهنگی با یکدیگر برجام را تصویب کردند؛ بعلاوه اینکه عنوان کردند مواردی که مورد نظر مقام معظم رهبری بوده را رعایت کردند درحالیکه اگر الان نگاه کنید، میبینید که بسیاری از عزیزان مجلس و دولت به گفته خودشان اصلاً مسلط به برجام نبودند.
*با توجه به اینکه عنوان دقیق شورای نگهبان، شورای نگهبان قانون اساسی است، شما در این زمینه چه نقشی برای این شورا قائل هستید؟
نقش شورای نگهبان کنترل قوانین مصوب مجلس با چارچوبهای شرع و قانون اساسی است و نگارنده و کارشناس موضوع نیست. دولت رفته و توافقی در چارچوبهای فنی انجام دادهاست؛ شورای نگهبان که در چارچوبهای فنی ذیمدخل نیست، بلکه وظیفه بررسی جزئیات برجام بر عهده دولت و مجلسی است که بخشهای کارشناسی دارند؛ اگر شورای نگهبان بخواهد بر موضوعات عمیق شود باید چیزی شبیه دولت درست کند تا روی موضوعات دقیق شود.
*بر اساس نظر سنجیهایی که توسط مراکز معتبر درباره میزان مشارکت در انتخابات ماه جاری انجام شده است، میزان مشارکت مردم تا کنون درصد پایینی است که این موضوع تبدیل به دغدغه ای برای بسیاری شدهاست؛ یکی از دلایلی که شاید بتوان برای عدم تمایل مردم به مشارکت در انتخابات برشمرد، اعتبار زداییهایی است که نسبت به دولت انجام شدهاست؛ به نظر شما انتقاداتی از دولت و مجلس مطرح میشود و جنابعالی نیز اخیرا مطالب در این رابطه مطرح کردهاید و عملکرد این دو نهاد را بارها زیر سوال بردهاید چه تأثیری در اعتبار زدایی از نهادهایی همچون دولت و مجلس و به تبع آن کاهش مشارکت مردم در انتخابات دارد؟
به نظر من این انتقادات حرف دل مردم است؛ زمانی است که شمال خلاف نظر مردم بحثی را مطرح کنید، امکان دارد منجر به کاهش مشارکت مردم شود، اما اگر شما از زبان و دل مردم صحبت کنید، فکر میکنم موجب افزایش مشارکت میشود. افزایش مشارکت باید در این جست و شود که اگر انشاالله در کاندیداهای تائید صلاحیت شده، تنوع و تکثر دیده شود، مردم علاقهمند میشود که پای صندوقهای رای بیایند؛ آنها باید ببیند حرف دلشان توسط کاندیداها مطرح میشود و در این افراد صداقت وجود دارد؛ مثلاً کسی که احتمال دارد خودش مرتکب فساد شده باشد، هیچ گاه نمیتواند به مردم قول بده که من با فساد مبارزه میکنم. مردم باید ببینند که شاخصهایی که رهبری فرمودند در کاندیداهایشان وجود دارد ؛ اگر اینچنین شود حتماً مشارکت خوبی در انتخابات خواهند داشت.
*پیشنهاد جنابعالی برای جذب کسانی که به مرحله بی تفاوتی نسبت به سرنوشت انتخابات رسیدهاند، چیست؟
البته تا کنون نظرسنجیهایی که انجام شده است با وجود اینکه هنوز شور انتخاباتی ایجاد نشده حدود 50 درصد مشارکت اعلام شده است.
*شما مشارکت 50 درصدی را کافی میدانید؟
خیر؛ هنوز احراز صلاحیتها اعلام نشده است؛ اگر در احراز صلاحیتها تنوع و تکثری که عرض کردم اتفاق بیفتد و کاندیداها بتوانند برنامههای خود را خوب به مردم عرضه کنند و مردم ببینند که با این برنامهها مشکلاتشان قابل حل است، فکر میکنم شاهد ایجاد جنبش و جوش خوبی طی یک ماه آینده باشیم. خواهش من نیز از مردم این است که گرچه دغدغه و گلایههایی از کارگزاران دارند، اما پای صندوقهای رای بیایند و بدانند که حضورشان در انتخابات باعث تقویت دولت آیندهای میشود که میخواهد به آنها خدمت کند. بهنظر من مردم نباید با رای دادن یا ندادن دغدغه مندی خود را مطرح کنند، بلکه باید مشارکت در انتخابات را یک پیشفرض بدانند؛ چرا که دولتی که روی کار میآید، دولت همه است.
*تا تقریبا مهرماه 97 که حکم انتصاب جنابعالی به عنوان فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا (ص) توسط فرمانده کل سپاه رسانهای شد، نامی از سعید محمد در رسانهها مطرح نبود؛ چه اتفاقی افتاد که فردی که نامی از او در رسانهها نبود، امروز پا به عرصهی کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری گذاشته است؟
من 33 سال است که در سپاه مشغول بهکار هستم و در این مدت در مجموعه قرارگاه خاتمالانبیا فعالیت داشتهام و به واسطه نوع و جنس کارم خیلی رسانهای نشدم و خیلی هم علاقه ای به رسانهای شدن نداشتهام. طی دو سال حضور در قرارگاه نیز خیلی در رسانهها حضور نداشتم و عموماً طی 7 ماه گذشته که بحث انتخابات ریاست جمهوری مطرح شد و من بهعنوان یکی از مصادیق این انتخابات مطرح شدم، وارد رسانهها شدم. من به دلیل تجربیات گرانسنگی که طی 33 سال گذشته کسب کردهام و توانمندی خوب و آشنایی که با نهادهای مختلف حاکمیتی و اجرایی دارم، وارد عرصه رقابتهای انتخاباتی شدم.
*یکی از پروندههای فسادی که در دستگاه قضا در دست پیگیری است، پرونده هولدینگ یاس است که جنابعالی نیز سابقهی همکاری با این مجموعه را دارید. لطفاً درباره تخلفات این مجموعه توضیح دهید.
هولدینگ یاس مجموعهای بود که خارج از بدنه سپاه تشکیل شد و این مجموعه توسط یک هیئت امنا اداره میشد. در این مجموعه پس از وقوع فساد و ارائه گزارشات متعددی به دفتر فرماندهی کل قوا، ایشان دستور دادند که این مجموعه در اسرع وقت منحل شود. زمانیکه دستور انحلال داده شد، من وارد کار شدم. پس از آن از طرف مجموعه سپاه به من ماموریت داده شد که این انحلال را پیگیری کنم. اتفاقاتی که در هولدینگ یاس افتاده بود، پیش از حضور بنده در این مجموعه بود و بنده طی دو سال حضورم در این مجموعه انحلال شرکتهای تابعه را پیگیری و به تخلفات رخ داده رسیدگی کردم و پروندههای مربوطه را به مرجع قضایی که دادسرای نظامی نیروهای مسلح است، ارائه دادم؛ بهخاطر این پرونده من دشمنان زیادی پیدا کردم. تمام مدارک به دادستان این دادسرا ارائه شد و الحمدالله سیر پرونده طی شد و به مرحله رای رسید و بخش عمدهای از اموال به بیتالمال بازگشت. بخشی از جرئیات پرونده را دستگاه قضا و اخیراً نیز شورای شهر تهران گزارشی درباره مباحث هولدینگ یاس منتشر کردهاند.
اخیراً در اظهار نظری درباره انصراف از کاندیداتوری انتخابات به نفع آقای رئیسی گفته بودید که پس از ثبت نامها و احراز صلاحیتها اعلام نظر میکنید؛ با توجه به اینکه آقای رئیسی روز آخر ثبت نام از داوطلبان کاندیداتوری انتخابات، ثبت نام خود را انجام دادند و گمانه زنیهای بسیاری درباره تائید صلاحیت ایشان مطرح میشود، آیا همچنان قصد باقی ماندن در رقابتهای انتخاباتی را دارید؟
این موضوع به تائید صلاحیتها بستگی دارد؛ من عرصه را ببینم انشاالله در این باره اعلام موضع میکنم.
*آیا تا کنون شورای نگهبان با جنابعالی جهت ارائه برنامه یا توضیحات تماسی گرفته است؟
خیر؛ تا جایی که مطلعم شورای نگهبان روی برنامههایی هنگام ثبت نام تحویل گرفتهاند، کار میکنند و توضیحات اضافهای از ما نخواستند و ما نیز در قالب 4 عدد دی وی دی برنامههایم را ارائه دادهام.
*اخیراً اظهار نظری درباره مخالفت جنابعالی با پرداخت نقدی در یکی از رسانهها مطرح شد؛ لطفاً درباره سیاستهای خود در این زمینه توضیح دهید.
من اخیراً درباره پرداخت یارانه سخنانی مطرح کرده بودم که متاسفانه یکی از روزنامهها این سخنان را تحریف کردند و گفته بودند که من نسبت به پرداخت یارانه نقدی مخالف هستم، درحالی که اتفاقاً من به دنبال افزایش پرداختی به دهکهای پایین هستم.
دولت سالانه در حال پرداخت 900 هزار میلیارد تومان سوبسید انرژی است ولی مردم هیچ حسی نسبت به این سوبسید ندارند و به نوعی این رقم یارانه پنهانی است که دولت پرداخت میکند. این یارانه در واقع به دهکهای بالای جامعه که مصرف کننده انرژی بیشتری هستند، پرداخت میشود. طرح من این است که یک سهمیه انرژی به هر فرد ایرانی بدهیم و این سهمیه در یک کارت انرژی به خانوادهها ارائه شود و اگر خانوادهها بیشتر از سهمیه خود را مصرف کردند، باید با قیمت آزاد پرداخت کنند و کسانیکه کمتر از سهمیه خود را مصرف میکند، از دولت پول مابهالتفاوت را بگیرند. در واقع من مخالف دریافت یارانه نقدی نیستم، بلکه معتقدم با طرح من دهکهای پایین جامعه مبلغ بیشتری را دریافت خواهند کرد؛ با این کار هم عدالت اجتماعی را تحقق و هم اینکه مصرف انرژی را کاهش میدهیم.
*جنابعالی معتقدید که پرداخت یارانه به روش پیشنهادی شما، به تحقق عدالت اجتماعی کمک میکند؛ در این ایام سایر رقبای شما نیز وعدههایی درباره افزایش رقم پرداختی یارانهها بیان میکنند؛ بهنظر شما صحبت از افزایش یارانه در ایام رقابتهای انتخاباتی اقدامی عوام فریبانه نیست؟ با توجه به اینکه درحال حاضر رقم پرداختی یارانه به هر نفر 45 هزار تومان است، به نظر شما افزایش این رقم و حتی چند برابر شدن آن چه کمکی به تحقق عدالت اجتماعی میکند؟
الان خیلی از افراد جامعه با همان 45 هزار تومان زندگی میکنند و برای خرید نان شب خود روی آن حساب کردهاند. در ابتدای اجرای برنامه هدفمندسازی یارانهها و پرداخت ماهیانه 45 هزارتومان به مردم، بنا بود 50 درصد پول حاصل از هدفمندسازی به مردم پرداخت و 30 درصد آن به بخش تولید تخصیص داده شود؛ درحالیکه امروز تنها 1.8 درصد به تولیدکنندگان پرداخت شده است. این سیستم یارانه باعث افزایش قیمتها شده و مردم از جیبشان رفته اما آنچه قرار بود به جیبشان بیاید، نیامده است؛ لذا اجرای سیستم یارانه الزام است اما ما باید با انجام اصلاحاتی روی آن، این سیستم را دائماً به عدالت اجتماعی نزدیک کنیم؛ همچنین بر اساس مدلی که من دارم میتوانیم پرداخت یارانهها را به عنوان یک طرح عدالت محور اجرا نماییم؛ این یک اجبار برای کشور است و یک انتخاب نیست و اینگونه نیست که افراد درباره آن شعار عوام فریبانه مطرح کنند. بنظر من افزایش یارانهها از مطالبات مردم است و دولت بعدی باید به این سمت حرکت کند.
دیدگاه تان را بنویسید