عباس سلیمینمین، تحلیلگر اصولگرا:
انتخابات 1400| اگر برخی مصلحت جامعه را مدنظر قرار دهند، میزان مشارکت بالای 50 درصد خواهد شد / قهر با صندوق رأی پایههای قدرت را به خارج کشور منتقل میکند
یک تحلیلگر اصولگرا گفت: اگر مصلحتطلبیهای شخصی به کناری گذاشته شود و همه فعالان و سیاستمداران مردم را به مشارکت دعوت کنند، رقابت در انتخابات قطعاً بالای 50 درصد خواهد بود، اما اگر چنین ملاحظه کاریهایی باشد، شاید میزان مشارکت پایین باشد.
اعتمادآنلاین| همزمان با رقابت سنگین نامزدها و طرفدارانشان برای جلب آرای مردم، برخی هنوز برای شرکت در انتخابات تصمیم نگرفته اند.
به گزارش روزنامه ایران، درباره پیامدهای فاصله گرفتن از صندوق رأی، با عباس سلیمی نمین، تحلیلگر اصولگرا گفتوگو کردیم. سلیمی نمین معتقد است که امروز مرجعیت قدرت در کشور، مردم هستند، اما این احتمال وجود دارد که درصورت فاصله گرفتن از صندوق رأی، این مرجعیت قدرت به خارج از کشور منتقل شود، بویژه اینکه ایران سابقه سلطه بیگانگان را در تاریخ خود دارد. این گفتوگو را بخوانید.
٭٭٭
*به باور شما، چرا شرکت در انتخابات مهم است و تبعات فاصله گرفتن از صندوق رأی، با هر دلیل و نیتی که باشد، چه میتواند باشد؟
ابتدا باید اشاره کرد که برخیها در بحث مشارکت نکردن دچار تناقض هستند. زیرا همان جریانهایی که درباره انتخابات ریاست جمهوری، فاصله گرفتن از صندوق رأی را توصیه میکنند، درباره انتخابات شورای شهر فهرست میدهند. این امر نشان میدهد آنان قبول دارند که در این ساختار انتخاباتی از آرا صیانت میشود، در این صورت باید پرسید چرا درباره انتخابات ریاست جمهوری چنین رویکردی را در پیش میگیرند؟
به نظر من مسأله به این برمیگردد که برخی جریانها امیدی به نتیجه صندوق رأی به نفع خودشان ندارند، لذا این بازی را درآوردهاند، یعنی هیچ امیدی برای پیروزی خودشان متصور نیستند و میدانند که پایگاه رأیشان فعال نشده و به میدان نمیآید، زیرا عملکردی داشتهاند که باعث سرشکستگی رأی دهندگان در انتخابات گذشته شده است و اکنون نمیتوانند این افراد سرشکسته را به میدان بیاورند، به همین دلیل ترجیح میدهند به بهانه اینکه مثلاً چرا نامزد اصلی ما رد صلاحیت شد، در انتخابات حاضر نشوند. اما سؤال این است که آیا آن نامزد اصلی واقعاً میتوانست برای این جریان رأیآوری داشته باشد؟ زیرا هر عنصری که جامعه ایران امروز را بشناسد، قطعاً میداند که نامزد اختصاصی آنها رأیآوری نداشت، زیرا یادآور همه ایرادها و کاستیهایی میبود که جامعه نسبت به عملکرد دولت مستقر دارد و قطعاً جامعه واکنش منفی نشان میداد.
کما اینکه در مناظره با یکی از دوستان اصلاحطلب، گفت شورای نگهبان با این کار به ما خدمت کرد، زیرا مجبور بودیم کسی را به عنوان نامزد اصلی خود مطرح کنیم که این امر قطعاً یک بی اعتباری جدی برای ما رقم میزد.
*بنابراین شما زمزمههایی مبنی بر رأی ندادن در انتخابات را یک تصمیم سیاسی از سوی اصلاح طلبان میدانید و قائل نیستید که این امر، حاصل یک پویش یا فشار اجتماعی خودجوش است؟
این طور نیست که به وجود انگیزه اجتماعی پشت این ایده قائل نباشم، اما انگیزه اجتماعی هم متأثر از عملکرد اصلاحطلبان است. زیرا کارهای صورت گرفته از آنان است که واکنشهایی را در جامعه برانگیخته است، واکنش امروز هم این است که ما دیگر رأی نمیدهیم، زیرا رأی ما دچار چنین سرنوشتی شده است.
چه کسی چنین سرنوشتی را رقم زده است؟ معلوم است که عملکرد اصلاحطلبان چنین سرنوشتی را رقم زده است. به عبارت دیگر، کارهای نکرده به همراه کارهای کرده دولت زمینهساز این امر شده است.
*گذشته از دلایل این امر، پیامدهای درازمدت فاصله گرفتن از صندوق رأی را برای مردم و کشور چه میدانید؟
نخستین پیام منفی این امر، متوجه همان کسانی است که تحت تأثیر این تبلیغات قرار گرفته و اعلام میکنند که نمیخواهند رأی بدهند. چنین کسانی به خودشان ظلم میکنند، زیرا وضعیت سیاسی و تحولات سیاسی و اجتماعی آن کاملاً به هم فشرده است و با جامعه دیگری که حجم رخدادها در آن کم است یا به لحاظ سیاسی لخت است، کاملاً متفاوت است. در جامعه ما اتفاقات به قدری به هم پیوسته است که اگر این تحولات و رخدادها با هم رصد نشوند، افرادی که از این مسائل دوری میکنند، بعداً نخواهند توانست یک عنصر تأثیرگذار در جامعه باشند.
فرض کنید امروز به عملکرد شورای نگهبان ایراد دارید، اما فردا این شورا ایراد مورد نظر شما را برطرف کرد، در این صورت دیگر نمیتوانید توان تشخیص را در خودتان رشد بدهید، الا اینکه در انتخابات، ضعفهای شناختی خود را جبران کرده باشید. به این معنی که اگر ما دنبال کارهای روزمره خودمان برویم، یک سال نزدیک به انتخابات، فعالیتهای جریانهای سیاسی که به نیروهای مردمی که منشأ قدرت هستند، اطلاعات و شناخت میدهد، اگر افراد خودشان را از این میدان خارج کنند، بازگشت آنان زمانی اتفاق خواهد افتاد که یک یا چند مرحله از سایرین و بویژه از جریانهای سیاسی عقب خواهند بود، در این صورت، سیاست ورزانی که از شما جلوتر هستند، براحتی میتوانند منشأ خرید برای شما باشند یا در آینده حضور شما را به گونهای رقم بزنند که نتوانید هیچ بهرهای از انتخابات ببرید.
بنابراین قهر با صندوق نوعی قهر با توانمندی خود است. زیرا نظام جمهوری اسلامی توانسته ملت را مرجع قدرت قرار دهد، اگر شما از این امر فاصله بگیرید، دیگر از مرجعیت قدرت میافتید و بتدریج قدرت پایههای آن به خارج از کشور منتقل میشود. این امر برای کشوری که سابقه سلطه بیگانگان را داشته بسیار مهم است. در گذشته امام و امروز مقام معظم رهبری تلاشهای زیادی کردند تا مرجعیت مردم حفظ شود.
اگر تحت تأثیر تبلیغات، آرام آرام خود را از روند سیاسی کشور دور نگه داریم، در نهایت از مرجعیت میافتیم و به آدمهای بی وزنی تبدیل میشویم که نمیتوانیم در سرنوشت خودمان مؤثر باشیم... به آدمهای سبک و بی وزنی تبدیل میشویم که چون پر کاهی، با هر بادی به این سو و آن سو میرویم. در این صورت، کسانی که سرمایه، تشکیلات و ابزارهای رسانهای قوی دارند، نقش بیشتری خواهند داشت.
اینجا میخواهم از برهان خلف استفاده کنم. امام(ره) بارها به ما یادآور شد که همواره عکس چیزی عمل کنید که دشمن به شما میگوید. امروز اگر رسانه سعودی و رسانه وابسته به اسرائیل و انگلیس یا بهاییهای وابسته به انگلیس ما را به عدم مشارکت دعوت میکنند، باید بدانیم که مشارکت نکردن در انتخابات به زیان ما است.
زیرا قدرتی که اسرائیل، انگلیس و امریکا را از ایران بیرون کرد، آگاهی و رشد ملت ایران بود. اگر امروز اینها دنبال این هستند که آگاهی مردم به صورت معکوس دربیاید، یعنی فعالیتها و گفتههای سیاستمداران خود را پیگیری نکنید، آرام آرام عقب میمانید، در این صورت، اگر این سیاستمدار آلوده شد و به طرف وابستگی رفت یا به مصالح مردم پشت پا زد، این امر دیگر برای مردم قابل تشخیص نخواهد بود.
*پیشبینی از میزان مشارکت در انتخابات چیست؟
هنوز نمیتوان پیشبینی دقیقی ارائه داد، زیرا عوامل مختلفی میتوانند تأثیر داشته باشند. اگر ما تحت تأثیر تبلیغات قرار نگیریم و به سرنوشت خودمان توجه داشته باشیم، مشارکت به نحو دیگری خواهد بود. حتی اگر ایرادهایی داریم که میتوانیم ایرادهایی داشته باشیم، زیرا این طور نیست که کل روند انتخابات بدون ایراد باشد، با وجود این اگر نسبت به سرنوشت کشور و نسبت به سرنوشت ملت ایران واکنش متعهدانهای داشته باشیم، یک جور نتیجه میگیریم و اگر نسبت به سرنوشت خود واکنش متعهدانه نداشته باشیم و دنبال این باشیم که اعتبار خودمان را حفظ کنیم یا ملاحظات خودمان را داشته باشیم، جور دیگری نتیجه خواهیم گرفت. کما اینکه امروز میبینیم که برخی نیروهایی که میتوانند تأثیرگذار باشند، ملاحظات شخصی خود را اولویت قرار میدهند، اما اگر اینها ملاحظات جامعه را مهم بدانند، خواهند دانست که میتوان نقدها را پس از انتخابات هم دنبال کرد و امروز نباید به گونهای عمل کنیم که تلقی شود صرفاً به دنبال مصلحتطلبی خودمان هستیم. اگر مصلحتطلبیهای شخصی به کناری گذاشته شود و همه فعالان و سیاستمداران مردم را به مشارکت دعوت کنند، رقابت در انتخابات قطعاً بالای 50
درصد خواهد بود، اما اگر چنین ملاحظه کاریهایی باشد، شاید میزان مشارکت پایین باشد.
دیدگاه تان را بنویسید