کد خبر: 497858
|
۱۴۰۰/۰۳/۳۱ ۲۰:۵۱:۰۱
| |

ترس و واهمه برخی اصولگرایان از دولت فراجناحی رئیسی

بی‌تردید رئیسی نمی‌تواند نسبت به وضعیت دو قشر؛ یعنی آنانی که رای باطله داشته‌اند و آنانی که در انتخابات شرکت نکرده‌اند بی‌تفاوت باشد و برای جذب آنها باید برنامه‌ریزی کند.

ترس و واهمه برخی اصولگرایان از دولت فراجناحی رئیسی
کد خبر: 497858
|
۱۴۰۰/۰۳/۳۱ ۲۰:۵۱:۰۱

اعتمادآنلاین| نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 عجیب بود؛ چنانکه‌ پس از ابراهیم رئیسی که با بیش از 65 درصد کل آرا پیروز شده، به ترتیب آرای باطله بیش از 14 درصد، محسن رضایی 12 درصد، عبدالناصر همتی 8 درصد و امیرحسین قاضی‌زاده‌هاشمی 3 درصد آرا را به خود اختصاص داده‌اند و موضوع درصد بسیار بالای آرای باطله در تاریخ انتخابات ایران ثبت شده است.

به گزارش آرمان ملی، در این دوره تعداد آرای باطله است که در نوع خود رقیبی جدی برای دیگر کاندیداها به حساب می‌آمد؛ این اتفاق را در 40 سال اخیر برای نخستین‌بار شاهد بودیم که جای بسی‌تأمل دارد. سال 1396؛ حسن روحانی با 57 درصد کل آرای صحیح اول شد، ابراهیم رئیسی با 38 درصد دوم، میرسلیم با 1 درصد و هاشمی‌طبا با 52/0 درصد نفرات بعدی بودند. اما میزان آِرای باطله 90/2 درصد بود. سال 1392؛ حسن روحانی با 50 درصد آرا صحیح نفر نخست و آخرین کاندیدا غرضی با 1 درصد؛ اما آرای باطله 3 درصد. سال 1388؛‌ محمود احمدی‌نژاد با 62 درصد، میرحسین موسوی 33، محسن رضایی 1‌، کروبی 82/0 و تعداد آرای باطله در این دوره 40/1 .

سال 1384؛ اکبر هاشمی‌رفسنجانی 21 درصد، محمود احمدی‌نژاد 19 درصد و آخرین کاندیدا محسن مهرعلیزاده 4 درصد؛ اما میزان آرای باطله 4 درصد اعلام شد. سال 1380؛ سید‌محمد ‌خاتمی با 53 درصد نفر اول، نفر دوم احمد توکلی، نفر سوم شمخانی با 700 هزار رای و آرای 7 کاندیدای دیگر نیز از آرای باطله رای کمتری داشتند.

سال 1376؛ سید‌محمد خاتمی با 69 درصد نفر اول، علی‌اکبر ناطق‌نوری 25 درصد و پس از آن محمد ری‌شهری، ولی آرای باطله با بیش از 240 هزار رأی ثبت شد. درصد مشارکت هم در این انتخابات قابل‌تامل بود و بسیاری از اقشار تمایلی برای حضور در پای صندوق‌های رای نداشتند؛ چرا‌که یا کاندیدای مدنظر آنها ردصلاحیت شده بود یا علت دیگری برای غیبت داشتند.


واهمه اصولگرایان دلواپس از دولت فراجناحی


بی‌تردید رئیسی نمی‌تواند نسبت به وضعیت دو قشر؛ یعنی آنانی که رای باطله داشته‌اند و آنانی که در انتخابات شرکت نکرده‌اند بی‌تفاوت باشد و برای جذب آنها باید برنامه‌ریزی کند.

از سوی دیگر اصولگرایان سرمست از پیروزی در انتخابات اما نگران هستند‌؛ نگران تشکیل دولت فراجناحی از سوی رئیسی و حضور اصلاح‌طلبان در کابینه سیزدهم، بنابراین از همان ابتدا به تخریب اصلاح‌طلبان پرداختند.

به عنوان نمونه سایت «الف» منتسب به احمد توکلی نوشت: «‌نتیجه حضور طولانی ‌اصلاح‌طلبان‌ در قدرت (به استثنای اندکی تغییر در انتهای دولت هشتم -به گفته کارشناسان) به جای «فشار از پایین و چانه‌زنی در بالا»‌، چیزی جز «فشار به پایین و چانه‌زنی در بالا» نبود که نتیجه آن هم چیزی جز این شائبه برای افکار عمومی نبود که دغدغه اصلاح‌طلبان بیشتر بقا در ساختار قدرت و صرف چانه‌زنی در بالاست، نه چیز دیگر. روندی که هم به تضعیف حمایت نخبگان مورد ادعای این جریان و هم ناامیدی بدنه حامی خود انجامید و قدرت چانه‌زنی را هم از آنان گرفت.»

در این رابطه ناصر ایمانی، تحلیلگر سیاسی اصولگرا البته معتقد است دلیل مشارکت پایین، عملکرد دولت حسن روحانی بوده نه مسائلی مانند ردصلاحیت‌های گسترده شورای نگهبان و نبود تنوع سلایق میان کاندیداها.

از سویی تاکید دارد که رئیسی باید به افرادی که یا مشارکت نکرده‌اند یا مشارکت کرده‌اند منتهی به او رای نداده‌اند توجه کند و رئیس‌جمهور همه آحاد مردم باشد. ایمانی تاکید کرد: «آقای رئیسی باید رئیس‌جمهور باشد، اگرچه مشارکت بالای 50 درصد نشد و می‌شود گفت اکثر مردم رای نداده‌اند اما آقای رئیسی هم رای بالایی در میان این میزان مشارکت آورد؛ یعنی چیزی حدود 60 درصد، اما در عین حال اگر ایشان 80 درصد هم رای می‌آورد و اگر میزان مشارکت هم 80 درصد بود، باز هم روسای‌جمهور موظف هستند به آن کسانی که به هر دلیل در انتخابات شرکت نکرده‌اند یا شرکت کرده‌اند و به ایشان رای نداده‌اند توجه کنند. در این انتخابات این تعداد، تعداد زیادی است و آقای رئیسی موظف هستند به این افرادی که یا مشارکت نکرده یا مشارکت کرده‌اند منتهی به ایشان رای نداده‌اند توجه کنند. این یک وظیفه است، اگرچه در دوران روسای‌جمهور قبلی به این وظیفه مطلقا توجه نشده بود. معمولا روسای‌جمهور بعد از اینکه با هر تعداد رایی رئیس‌جمهور می‌شوند فقط به آن مردمی که به او رای داده‌اند توجه می‌کنند در حالی که این کار غلط است؛ چون این فرد رئیس‌جمهور می‌شود نه رئیس آن کسانی که به ایشان رای داده‌اند. رئیس‌جمهور یعنی رئیس همه مردم و همه آحاد مردم.»


رئیسی 17 میلیون را 30 میلیون کند


یک عضو هیأت علمی دانشگاه تهران هم معتقد است: من به آقای رئیسی تبریک می‌گویم ولی ایشان را متذکر می‌شوم که برای تبدیل 17 میلیون نفر به 30 میلیون خیلی تلاش کنند و رقبایی که آمده‌اند و دیگرانی که نیامده‌اند را به مشارکت در عرصه سیاسی دعوت کنند.

نظام سیاسی ما دو راه بیشتر ندارد؛ یکی اینکه بر اساس نظام توده و حاکمیت، سیاست را پیش ببرد و در حذف گروه‌های منتقد عمل کند. به نظر من این روش نمی‌تواند با این بهانه که به خواسته‌های توده مثل مسکن، شغل، یارانه و ... پاسخ می‌دهم، پیش رود‌؛ چرا‌که اینها نیازهای اساسی ‌بوده و توده می‌تواند دچار یک دگردیسی شود، به این معنا که از نیازهای اساسی عبور کند و به نیازهای دیگری در جامعه جدید متوسل شود. تقی آزاد‌ارمکی افزود: آن وقت هزینه مدیریت این دوگانه حاکمیت و توده بیش از چیزی است که فرض می‌شود. به نظر می‌آید بحران‌های فراگیر شهری، نه به معنای دموکراسی‌خواهی و توسعه، بلکه به معنای فقر و نابرابری است.

به نظر من این مسأله‌ای است که دولت جدید باید به آن توجه کند که چگونه نارضایتی‌هایی توده‌ای جامعه مدنی را می‌خواهد پاسخ دهد. وی اظهار داشت: سناریو دوم این است که از همه گروه‌های ملی، حتی شکست‌خورده، هم دعوت شود و اینجاست که با جمهوری‌خواهی و دموکراسی‌خواهی بعد از چنین انتخاباتی روبه‌رو هستیم. یعنی آقای رئیسی تبدیل می‌شود به کسی که از همه دعوت می‌کند. آن وقت این «همه» چالش‌ها و مشکلات دیگری در پی خواهد داشت.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها