کد خبر: 497908
|
۱۴۰۰/۰۴/۰۱ ۰۹:۱۷:۰۰
| |

دلیل کاهش مشارکت، «تاکسیدرمی» سیاسی است

نباید اجازه داد کسانی جمهوریت و انتخابات و توزیع قدرت از طریق خواست مردم را با «تاکسیدرمی» سیاسی از محتوا خارج ساخته و به حفظ ظاهر آن بسنده کنند.

دلیل کاهش مشارکت، «تاکسیدرمی» سیاسی است
کد خبر: 497908
|
۱۴۰۰/۰۴/۰۱ ۰۹:۱۷:۰۰

اعتمادآنلاین| روزنامه اعتماد در یادداشتی نوشت: اگر واقعا به دنبال مشارکت ملت ایران در سرنوشت خود هستیم، باید اجازه دهیم همه گفتمان‌های ریشه‌دار و مورد اقبال مردم در انتخابات مشارکت داشته باشند و الا انتخابات تک گفتمانی ولو با مشارکت بالا به شیوه آنچه در اروپای شرقی گذشته شاهد بوده‌ایم، ارزش افزوده چندانی ندارد و موجب گردش واقعی نخبگان و حاکمیت مردم بر سرنوشت نخواهد شد.

ضمن آنکه تقلیل نظام جمهوری اسلامی از اکثریت بسیار بالا به انتخاباتی با مشارکت زیر 50درصد، کارنامه‌ای به‌شدت تاریک برای بانیان آن و عبور از همه فداکاری‌ها و جانفشانی‌هایی است که برای انقلاب اسلامی نظام جمهوری اسلامی شده است. به راستی مسوولیت به حاشیه راندن اکثریت ملت ایران با کیست؟ چرا به جای اصلاح، به رویکرد اشتباه خود، اصرار می‌کنند.

سال‌هاست با خطر تهی‌سازی نمادها از معنای واقعی مواجه هستیم و به تدریج بسیاری از نهادها مفهوم خود را از دست داده‌اند. انتخابات مفهوم دارد و نمی‌توان با دستکاری در مفاهیم، تفاسیر شاذ از قوانین و کاربست گرایش‌ها و عناصر حزبی در انتخابات و دخالت‌های از بالا به پایین و استصوابی و دوپینگ برخی جریانات و افراد آن را از مفهوم واقعی خارج کرد.

اگر انتخابات به مفهوم واقعی آن انجام نشود از مواهب آن نیز بهره‌مند نمی‌شویم و مردم خود را در نتیجه آن سهیم نمی‌بینند و این از دلایل مهمی است که به‌رغم انتخابات مکرر امور اصلاح نمی‌شود. انتخابات المپیک آزادی و فصل گردش نخبگان و تبلور اراده ملت است. اگر واقعا می‌خواهید مشکلات ملت حل شود، بگذارید نخبگان قوی کاندیدا شوند و مانع‌تراشی نکنید. اگر می‌خواهید مردم پای صندوق رای حاضر شوند اجازه دهید بزرگان جریانات مختلف فکری همه کاندیدا شوند.

آنگاه ملت بی‌حرف و حدیث خواهند آمد. نظام باید جمهوریت را همان‌گونه که در بدو انقلاب اسلامی و در شعارهای مردم و در قانون اساسی مورد تاکید است به رسمیت بشناسد. نباید اجازه داد کسانی جمهوریت و انتخابات و توزیع قدرت از طریق خواست مردم را با «تاکسیدرمی» سیاسی از محتوا خارج ساخته و به حفظ ظاهر آن بسنده کنند (یادآوری می‌شود تاکسیدرمی عمل و فنی است که باطن موجودات را تهی و پوسته و ظاهرشان را حفظ و در موزه‌ها برای نمایش می‌گذارند).


پنجم: رهبران کشور، جریانات سیاسی و رهبران این جریانات از اصلاح‌طلبان و اصولگرایان نیز عملکرد خود را مرور کنند. هر یک از بزرگان و هر کس در این دوران چیزی گفته و نوشته و امروز خطای ارزیابی و تحلیل‌هایش را می‌بیند، باید دوباره مرور کرده و خطاهای خود را شناسایی کند. هر کس، کسی را به اشتباه انداخته یا ارزیابی‌های علمی را بی‌دلیل زیر سوال برده و شکاف و تلاطم بی‌جهت ایجاد کرده، دلیل آن را جست‌وجو، برای اشتباه خود توضیح داده و عذرخواهی کند.

از مشکلات کشور ما حرف‌های بی‌حساب است و در این روزها حرف‌های بی‌حساب فراوانی در کمپین‌های مختلف شنیده شد و تاسف برانگیز‌تر اینکه برای حرف‌های بی‌حساب تئوری‌پردازی هم شد. تئوری‌پردازی برای حرف بی‌حساب بسیار خطرناک است. همه باید حرف حساب بزنیم. این اول اصلاح است.


ششم: مردم شریف ایران از گروه‌های سیاسی و نخبه انتظار دارند، برای سعادت و رشد ملت پیوسته در تلاش باشند، چه در حاکمیت و چه در بطن جامعه. چون راه‌های قدرت و صندوق‌های رای را به شکل بی‌سابقه‌ای انحصاری کرده‌اند، نمی‌توان دست روی دست گذاشت و به راه‌های دیگری برای اصلاح، بازگشت به جامعه و درک نیاز و پاسخ به خواست مردم نیندیشید.

فراموش نکنیم، بسیاری از شخصیت‌های سیاسی و مدیران امروز به زودی بازنشسته می‌شوند و در کنار کرور کرور شخصیت‌هایی قرار می‌گیرند که خانه‌نشین شده‌اند. انتظار می‌رود بزرگان همه جریانات فکری با همفکری جوانان فعال، برای آینده، برای رشد و تعالی فکری و برای خدمت به ملت فکری کنند. اما مهم‌ترین ملاک، پایه‌گذاری هر حرکتی براساس موازین علمی و ارزش‌های اخلاقی و اسلامی و خدمت و ارتباط با مردم باشد. باید معیارها روشن باشد تا در هر صحنه‌ای شاهد تشتت‌های هزینه‌ساز نباشیم و افراد براساس یک مانیفست جامع و اصول مشخص زیست اسلامی و اصلاحی بتوانند در هر شرایط تصمیم واحد و منسجم بگیرند.


هفتم: خداوند می‌فرماید: وأطِیعُوا ‌الله و رسُولهُ و لاتنازعُوا فتفْشلُوا و تذْهب رِیحُکُمْ واصْبِرُوا إِن‌الله مع الصابِرِین.


در این مسیر گفت‌وگو اولویت همگانی و چشم‌هایی است که از درون آن آب حیات می‌جوشد. گفت‌وگو حلقه مفقوده عرصه سیاسی و اجتماعی ماست. گفت‌وگو باید معطوف به راه‌حل باشد. متاسفانه بخش اعظمی از حاکمیت، بزرگان سیاسی و بدنه فعال جامعه ما اهل گفت‌وگو نیستند یا به آداب آن پایبندی نشان نمی‌دهند. بسیاری نیز توافقات را تا جایی قبول دارند که دیدگاه ایشان تامین شوند، همچنان که بسیاری از قانون فقط برای حذف رقیب استفاده می‌کنند. این از مصایب کشور و حتی احزاب است.

هر گاه سخن از گفت‌وگو به میان می‌آید که عده‌ای رگ غیرت‌شان بلند می‌شود و تصور می‌کنند هدف بده بستان‌های سخیف است. به یاد می‌آورم در سال‌های پس از 88 نیز هرگاه سخن از گفت‌وگو به میان آمد، عده‌ای مانع‌تراشی می‌کردند. همه ما در درون و در ارتباط با سایر ارکان نظام و در ارتباط با جامعه نیازمند گفت‌وگو هستیم. هیچ‌کس نمی‌تواند میلیون‌ها میلیون ملتی را که مثل او نمی‌اندیشند، از کشور براند یا به دریا بریزد. گفت‌وگو صرفا در کلاب‌هاوس و فضای مجازی رخ نمی‌دهد.

گفت‌وگو وقتی به نتیجه می‌رسد که بین فضای کارشناسی و فضای عمومی و بین فضای مجازی و فضای واقعی و بین قطب‌های علمی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی برای تعالی اندیشه و محیط‌زیست انسانی و ملی... ارتباط منطقی برقرار شود و همه سطوح را شامل شود. کشور از ضعف گفت‌وگو در عرصه داخلی و بین‌الملل رنج می‌برد. از راه‌های احیای آزادی و جمهوریت نیز همین است.

قهر در عرصه سیاسی و اجتماعی بلا موضوع است. حادثه انتخابات و تفاوت آرا نباید به زمینه‌ای تبدیل شود که راه گفت‌وگو را صعب‌العبورتر از گذشته کند. ‌ای کاش رهبران همه جریانات سیاسی داخلی نیز با یکدیگر و همچنین حاکمیت با جریانات و نخبگان برای حکمرانی بهتر گفت‌وگو کند و نگاه از بالا به پایین را به نگاه تعاملی تغییر دهد.


هشتم: آقای رییسی به بیش از 43 سال مدیریت کشور و فرازها و فرودهای آن بیندیشند. از مصایب کشور ما در حلقه نخست بزرگان و ارایه مشاوره‌های غیرعلمی و شبه علمی از سوی مشاوران به ظاهر علمی و مهم‌تر از آن بی‌توجهی به داده‌های علمی است که منشا تصمیمات اشتباه بزرگی هم بوده است. این مشاوره‌های غلط عموما براساس منافع مشاوران و علائق رهبران ارایه می‌شود و فضای تملق و بیم از پیامد‌های مشورت نیز بر آن موثر است.

بسیاری از مواضع و دیدگاه‌های غیرکارشناسی که از مسوولان عالیرتبه کشور و جریانات شنیده می‌شود، اگر ریشه‌اش را جست‌وجو فرمایید به همین مشاوره‌های غیرعلمی کارشناسان و شخصیت‌های علمی حلقه اول این رهبران بازمی‌گردد. اگر کشور به‌درستی هدایت و مدیریت می‌شد وضع کشور این‌گونه نبود که همه ناراضی باشند. به عنوان نمونه ارزیابی‌های مناقشه‌برانگیزی که از مسوولان عالیرتبه کشور نسبت به خطرات ویروس کرونا یا عوارض واکسن کرونا مشاهده شد، در پشت صحنه حتما ردپای چند پزشک متخصص معتمد را می‌توان جست‌وجو کرد.

پزشکانی که به دلیل ظاهر موجه علمی موجب شدند، راهبردهای غلط و غیرعلمی در دستور کار قرار گیرد و چه بسا خسارت‌های بزرگی به مردم و کشور تحمیل شود. چرا دور برویم به همین انتخابات نگاه کنید. چند تن از رهبران حاکمیت و رهبران جریانات سیاسی از رفتار ملت در این انتخابات تحلیل درستی داشتند؟ اگر تحلیل‌های جامعه‌شناسانه و ارزیابی‌های علمی و نظرسنجی‌های دقیق طی روند چند ساله مدنظر قرار می‌گرفت، شاید بسیاری امروز رفتار و رویکرد دیگری نشان می‌دادند.

انباشت این همه نارضایتی جز در بی‌اطلاعی و بی‌توجهی به واقعیت‌های کشور رخ نمی‌دهد. ‌ای کاش رهبران حاکمیت و رهبران جریانات سیاسی به رویکردهای خود و به پالایش مشاورانی که یا علم را نادیده می‌گیرند یا اساسا از سواد لازم برخوردار نیستند یا جوزدگی و تضاد منافع مانع دید درست آنان می‌شود، بیندیشند.


نهم: آقای رییسی می‌داند که به زودی این سال‌ها سپری خواهد شد، همچنان‌که برای آقای روحانی سپری شد. برای ایشان در احقاق حقوق ملت آرزوی موفقیت داریم. ‌ای کاش ایران را برای همه ایرانیان و قانون اساسی را با همه اصولش ببینند. اجرای بی‌تنازل قانون اساسی بهترین راه عبور متوازن از شرایط نامتوازن امروز کشور است و اگر خدایی نکرده گرفتار جریانات خاصی که کشور و سیاست را خصوصی‌سازی کرده‌اند شود، خسارت برای ایشان و ملت خواهد بود.

اگر ایشان از قانون اساسی و حقوق ملت و محرومان و مستضعفان دفاع کند، ایران اگر ظرفیت‌هایش آزاد شود، آینده‌ای درخشان خواهد داشت. ایرانی که حکمت در حکومت حرف اول را بزند، شعبده در آن راه نداشته باشد، اخلاق، معنویت، آزادی، معیشت و آگاهی موج بزند و امنیت و حریم خصوصی محفوظ باشد و فقر و حصر و تحمیل و شکاف در آن جایی نداشته باشد. منطقه و جهان به ایران افتخار کند و ایرانی در ایران و جهان سربلند باشد.


از جمله راه تحقق این امر کابینه کارآمد و اولویت دادن به مردم و خواست مردم است. چه در سیاست داخلی، چه در سیاست خارجی، چه در آموزش و سلامت و چه در اقتصاد و فرهنگ و چه نظام بودجه‌ریزی و چه در ارتباط با سایر قوا و چه در ترکیب کابینه و... ملاک اصلی ایشان مطالبات «مردم» باشد. ریاست‌جمهوری را نهادی برای جمهوریت قرار دهند. چنان‌که قبلا هم عرض شد، به جای رییس‌جمهور، رفیق جمهور باشند.


خداوندا به مسوولان ما گوش شنوا، افق دید، انصاف در رای، وفاداری به وعده، عمل به قانون، رفاقت با مردم و حکمت در حکومت ارزانی دار.


والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها