روزنامه جمهوری اسلامی: آراء باطله رتبه دوم انتخابات شد
شمار آرای باطله در انتخابات اخیر نیز از جمله موضوعاتی بود که توجه محافل سیاسی و رسانههای داخلی و خارجی را به خود جلب کرد زیرا آراء باطله، رتبه دوم را در انتخابات کسب کرد و سه رقیب دیگر انتخاباتی پس از آن قرار گرفتند و این نکتهای است که مسئولان باید چارهاندیشی کنند تا مبادا در دورههای بعدی، آراء باطله، اول شود!
اعتمادآنلاین| در این هفته نتایج 4 انتخابات همزمان که جمعه گذشته برگزار شد، اعلام گردید و به این ترتیب آقای سیدابراهیم رئیسی سیزدهمین رئیسجمهوری اسلامی ایران شده و سکان هدایت قوه اجرایی کشور را برای 4 سال برعهده گرفت.
به طور طبیعی واقعه مهمی چون انتخابات ریاست جمهوری در کشور از حساسیتها و رقابتهای خاصی برخوردار بوده ولی به طور طبیعی باید از ورود مراکز علمی و دانشگاهی و یا اشخاص، به حوزه تحلیل آثار و نتایج انتخابات استقبال کرد و از آن به عنوان چراغ راه آینده بهره گرفت.
شمار آرای باطله در انتخابات اخیر نیز از جمله موضوعاتی بود که توجه محافل سیاسی و رسانههای داخلی و خارجی را به خود جلب کرد زیرا آراء باطله، رتبه دوم را در انتخابات کسب کرد و سه رقیب دیگر انتخاباتی پس از آن قرار گرفتند و این نکتهای است که مسئولان باید چارهاندیشی کنند تا مبادا در دورههای بعدی، آراء باطله، اول شود!
درست است که همواره و طی 40 سال گذشته و در هر انتخابات، شماری آراء سفید، باطله و یا مخدوش به صندوق انداخته شده اما تا انتخابات اخیر متوسط این آراء حدود 3 درصد بوده ولی وجه شگفتآور انتخابات اخیر اینست که نزدیک 13 درصد از کل آراء، باطله یا سفید بوده از آن مهمتر، برتری آن بر آراء کاندیداهای رقیب نامزد پیروز و قرار گرفتن آراء باطله در جایگاه دوم است که جای تامل، بررسی و تحلیل جامعهشناختی زیادی دارد.
البته اگر این موضوع را در کنار آمار تعداد رایدهندگان 4 سال پیش بگذاریم که بیش از 41 میلیون نفر در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کردند در حالیکه تعداد واجدان شرایط 56 میلیون نفر بوده، کاهش تعداد رایدهندگان در این دوره از انتخابات به کمتر از 29 میلیون نفر، یک افت فاحش 12 میلیون نفری، آنهم در شرایطی که تعداد واجدین شرایط 4 میلیون نفر افزایش یافته را نشان میدهد. به بیان دیگر در انتخابات قبل 15 میلیون نفر از واجدین شرایط در پای صندوقهای رای حضور پیدا نکرده بودند اما در انتخابات 1400، این عدد دو برابر شده و به حدود 29 میلیون نفر رسیده است. پس به طور طبیعی باید نخبگان و فرهیختگان جامعه از این موضوع احساس نگرانی کرده و به آستانه احساس مسئولیت رسیده و این بحران خفته اجتماعی را مورد کنکاش عالمانه قرار دهند.
نکته بعدی اینکه اکنون این انتخابات برگزار شد و آقای رئیسی باکسب حدود 18 میلیون رای به عنوان هشتمین رئیسجمهور ایران برگزیده شد. بنظر میرسد که با حاکمیت جناح اصولگرا و یکدست شدن نهادها و قوای کشور، همه چیز برای تحقق وعدههای شیرین و رویایی که این جناح در جریان تبلیغات انتخاباتی میدادند، آماده شده و از این پس دولت سیزدهم هم از سنگر مخالفخوانی و انتقادگری خارج شده و در معرض پاسخگویی قرار خواهد گرفت.
طبعاً انتظار عمومی بر این نکته استوار است که اگر تحلیل اصولگرایان در سالهای اخیر درست بوده و بحرانهای کنونی کشور نتیجه بیبرنامگی و عدم مدیریت دولت دوازدهم بوده، دولت سیزدهم باید بتواند با کارآیی و عمل به وعدههای خود، اوضاع کشور را سر و سامان داده، قفلهای ناگشوده را باز کرده، وضعیت معیشت مردم را سروسامان بخشیده، وضعیت فرهنگی مناسبی را فراهم کند و باعث آشتی جوانان با تعالیم دینی، تربیتی و اخلاقی شود و با روشهای قهری خداحافظی کرده و روشهای همزیستی مسالمتآمیز را با آحاد ملت فراهم نماید.
دیدگاه تان را بنویسید