در زمینه ترور شخصیت‌های مولد ضربه جدی خورده‌ایم / جوانان باید فرصت درک منافقین را پیدا می‌کردند

اعتمادآنلاین| ‌ ( هرچند گفته می‌شد که ما مثل شهید مطهری یا بهشتی فراوان داریم اما این بحث خیلی دقیق نبود و بیشتر برای مأیوس کردن دشمن گفته می‌شد) این سخن عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا به مناسبت سالروز ترور شهید بهشتی و هفته قوه قضاییه است.

به گزارش روزنامه صبح نو، سلیمی نمین معتقد است که جمهوری اسلامی ایران در از دست دادن شخصیت های برجسته‌اش، ضربه‌های جدی‌ای خورده است چیزی که مقامات جمهوری اسلامی بارها از جایگزینی و فراوانی چنین شخصیت هایی نقل کرده‌اند.

مشروح گفت‌وگو این فعال سیاسی اصولگرا را در ادامه می‌خوانید.

نظام مایل بود که در حوزه فکر، مسائل آزادانه مطرح شوند

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از بحث‌های جدیدی که وجود داشت نوع مواجهه با جریاناتی بود که ایجاد شبهه می‌کردند.

این جریانات ایجاد ابهام کرده و گره‌های ذهنی به وجود می‌آوردند و نظام در این مسیر قرار نداشت که برای آن‌ها محدودیت اعمال کند؛ زیرا در حوزه فکر بود و نظام مایل بود که در حوزه فکر مسائل، آزادانه مطرح شوند.

یاران امام از روز اول پیروزی انقلاب در مسیر پاسخ به شبهات قرار گرفتند

طبیعتا این موضوع به معنی این نبود که ما نسبت به ایجاد شبهه بی‌تفاوت باشیم. اگر جریانات رقیب جمهوری اسلامی در کشور ایجاد شبهه می‌کردند، باید به این شبهات جواب داده می‌شد. یاران امام و کسانی که توانمندی کار اقناعی فکری را داشتند از روز اول پیروزی انقلاب اسلامی در این مسیر قرار گرفتند که به شبهات جریانات غیر همراه با نظام جمهوری اسلامی یا حتی دشمنان جواب داده شود.

تحرکات فکری آیت‌الله خامنه‌ای پیش از ترور نافرجام

یکی از کارها این بود که در مساجد و دانشگاه‌های مختلف یاران امام حاضر می‌شدند و به سوالات پاسخ می‌دادند. آیت‌الله خامنه‌ای یکی از مشغله‌های‌شان همین موضوع بود. آیت‌الله خامنه‌ای وقتی از جبهه می‌آمدند یک روز را به پاسخ به سوالات اختصاص می‌دادند؛ یا در مساجد این اقدام را انجام می‌دادند یا در دانشگاه‌ها.

تداوم آگاهی‌های جامعه می‌توانست بقای انقلاب را تضمین کند و دشمنان می‌دانستند که ایشان مرتب در دانشگاه‌ها و مساجد حاضر می‌شود و این برنامه را ریختند تا بتوانند شخصیت‌هایی را که مولد فکر و اندیشه بودند، حذف کنند.

این اقدامات از روزهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی و با شهید مطهری آغاز شد و استمرار یافت. بسیاری از شخصیت‌ها را توانستند از این طریق حذف کنند. برخی شخصیت‌ها هم به لطف الهی حذف نشدند و نتوانستند ضربه کاری را وارد کنند.

جوانان باید فرصت درک منافقین را پیدا می‌کردند

بسیاری از جوانان که سابقه زندان نداشتند و مجاهدین خلق را از نزدیک درک نکرده بودند، باید فرصت شناخت درمورد آن‌ها را پیدا می‌کردند. بنابراین با وجود اینکه برای شخصیت‌هایی که پیش از انقلاب اسلامی در زندان بودند، کاملا مسجل بود که مشی این‌ها چیست و مارکسیست بودند و هیچ‌گونه پیوندی با اسلام ندارند. اعتقادشان منجر به این شده بود که مارکسیسم را کامل بپذیرند و هیچ تعلقی به اسلام نداشته باشند، ولی این شناخت باید به جوانان و جامعه منعکس می‌شد و مورد قبول آحاد جامعه واقع می‌شد؛ لذا برای روشن شدن جامعه نوعی تغافل اتفاق افتاد.

حذف شخصیت‌های مولد فکر رویکرد اساسی دشمنان بود

ترورهای کور هم بعدها آغاز شد اما در این دوران بسیار گزیده و حساب‌شده ترور می‌کردند، برخی شخصیت‌های برجسته را هدف قرار دادند. بنابراین حذف شخصیت‌های مولد فکر و اندیشه در انقلاب و خیزشی که مبتنی بر آگاهی‌بخشی بود، رویکرد اساسی دشمنان ما به‌حساب می‌آمد. بعد از بحث شورش یا حرکت‌های گسترده، حذف شخصیت‌ها، حرکت دقیق و حسابگرانه برای محروم کردن انقلاب اسلامی از نیروهای مولد فکری بود؛ شورشی که مجاهدین خلق آغاز کردند، در پیوند با بیگانه بود و یک حرکت دیگر با مختصات متفاوت است.

جای شخصیتی مثل شهید بهشتی به‌سهولت پر نمی‌شود

قطعا در این زمینه ما ضربه جدی خورده‌ایم و اینگونه نبود که جای شخصیتی مثل شهید مطهری و بهشتی به‌سهولت پر شود. لطماتی جدی به ما وارد شد. هرچند گفته می‌شد که ما مثل شهید مطهری یا بهشتی فراوان داریم اما این بحث خیلی دقیق نبود و بیشتر برای مأیوس کردن دشمن گفته می‌شد، تا از ادامه خط ترور دست بردارند.