قاسم محبعلی، تحلیلگر مسائل بینالملل:
نباید تصور کنیم ماهیت طالبان تغییر کرده است / سیاست تطهیر طالبان از سوی تندروها، پیرو سیاستهای مسکو شکل گرفته
یک تحلیلگر مسائل بینالملل گفت: اینطور نیست که تصور کنیم که ماهیت طالبان تغییر کرده و آنها آدمهای خوبی شدهاند. به هر حال، طالبان از استقرار یک دولت مستقر عاجز بوده و حاصل سلطه آن، ناامنی، مهاجرتهای وسیع خواهد بود.
اعتمادآنلاین| رویکرد و سیاست تطهیر طالبان از سوی تندروها، پیرو سیاستهای مسکو شکل گرفته است. صرف سیاست ضدآمریکایی طالبان، سبب شده که تندروها، عملکرد این گروه، داعش و القاعده را در منطقه در نظر نگیرند.
به گزارش امتداد، پیشرویهای طالبان در افعانستان با بالاترین میزان خود از زمان شروع اوجگیری این گروه تروریستی در همسایه شرقی ایران رسیده و دولت مستقر در این کشور، تنها بخش ناچیزی از خاک افغانستان را در ید سیطره خود دارد.
قاسم محبعلی، تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل و مدیرکل پیشین اداره کل خاورمیانه وزارت امورخارجه در دولت اصلاحات ضمن اشاره به پیامدها و تبعات این مسئله، اظهار داشت: طالبان عملا از سوی آمریکا، سایر بازیگران منطقهای و بینالمللی به عنوان یک واقعیت غیرقابل انکار در مناسبات افغانستان پذیرفته شده است. وقتی که دو سال قبل، دولت ترامپ آن موافقتنامه را با طالبان به امضا رساند، عملا این 20 سال حضور خود را که طی آن در افغانستان دولت تشکیل داده بود، نادیده گرفت.
وی افزود: به نظر میرسد که سایر افغانها نیز این مسئله را درک کردهاند. چرا که آنچه طی این دو دهه شکل گرفت، حاصل حضور و مداخله سیاسی، نظامی و اقتصادی، مالی آمریکا در افغانستان بود. اگر این مسائل از بین برود، مشخص نیست که این دولت نیم بند افغانستان در مناطقی که برآمده از حضور و نقش آمریکاییهاست هم باقی بماند.
این تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل خاطرنشان کرد: از این رو، این مسئله نشانگر آن است که وقتی این وضعیت به وجود آمده، نیروهای دولتی و احزاب و گروهها، چندان آمادگی برای پرداخت هزینههای تبعی نداشته و عملا راه را برای پیشروی طالبان باز کردهاند.
محبعلی، همچنین در ادامه با اشاره به رفتار برخی از عناصر رادیکال در ایران در راستای تطهیر چهره طالبان، یادآور شد: به نظر میرسد که این نوع برداشت آقایان، یک نوع اشتباه محاسباتی بوده و نشان میدهد که درک درستی از طالبان و رویکرد این گروه ندارند. صرف اینکه در گذشته تصور میکردند که طالبان با آمریکا میجنگد و چه بسا میتواند با ایران نیز همکاری داشته باشند.
وی ادامه داد: در دوره پس از سقوط طالبان، آمریکاییها از این گروه برای زمینگیر کردن و بیرون راندن روسها از افغانستان استفاده کردند و زمانی که آمریکاییها نیز در این کشور مستقر شدند، طالبان برای تامین تسلیحات خود به ناچار به دامن روسیه نیل پیدا کردند و به ابزار روسها برای هدفی مشابه، این بار علیه واشنگتن بدل شدند.
طالبان به لحاظ ساختار قومی و ماهیت مذهبی، اساسا امکان مشارکت و پذیرش غیرخودش را ندارد
مدیرکل اسبق خاورمیانه وزارت امور خارجه، تصریح کرد: بخشی از آقایان تندرو در ایران، تحت تاثیر سیاستهای روسیه و چین هستند و طبعا، سیاستهای مسکو را برای گرایش خود در خصوص طالبان برگزیدهاند. با این حال اما، طالبان به لحاظ ساختار قومی و ماهیت مذهبی، توانایی و اساسا امکان مشارکت و پذیرش غیرخودش را ندارد.
در سیاستهای اعلامی و اعمالی طالبان تضاد وجود دارد
محبعلی، بیان داشت: اما این گروه، این روزها با هوشمندی از پاکستانیها و سرویسهای اطلاعاتی روسیه استفاده کرده و با در اختیار گرفتن تریبونها، مواضعی را بیان میکنند که نسبتا جذاب به نظر برسد. اما با توجه به آموزشهایی که طالبها دیدهاند، بعید است که به این دست مواضع در عمل توجهی نشان دهند. این تضادی است که به هر حال در سیاستهای اعلامی و اعمالی طالبان وجود دارد.
این کارشناس مسائل منطقه، خاطرنشان کرد: طالبان، یک گروه جنگطلبی است که نه در مذاکره با آمریکاییها، نه با روسها و نه با ایرانیها و نه در هیچ میز مذاکرهای، نه ساختار فعلی را پذیرفته و نه مسئله پایان جنگ را. بنابراین، ذات طالبان، یک گروه شبه نظامی جنگسالار است که به لحاظ مذهبی نیز از طریق گفتگو و همزیستی مسالمتآمیز با دیگران زندگی نخواهد کرد. بلکه از طریق زور و اسلحه با دیگران وارد مناسبات میشود. مسئلهای که هم در گذشته شاهد آن بودیم و هم در وضعیت کنونی آن را میبینیم.
سیاست تطهیر طالبان از سوی تندروها، پیرو سیاستهای مسکو شکل گرفته
وی در ادامه، تاکید داشت: رویکرد و سیاست تطهیر طالبان از سوی تندروها، پیرو سیاستهای مسکو شکل گرفته است. صرف سیاست ضدآمریکایی طالبان، سبب شده که تندروها، عملکرد این گروه، داعش و القاعده را در منطقه در نظر نگیرند. با خروج آمریکا از افغانستان، این احتمال وجود دارد که در عمل شاهد عوض شدن صحنه بازی باشیم. به این صورت که نقش طالبان به جای سیاست ضد آمریکایی دوباره به نقش ضد روسی، ضد چینی و ضد ایرانی بدل شود.
محبعلی، اظهار داشت: اصولا طالبان، گروهی نیست که مرزهای ملی، کشور و دولت را به عنوان چارچوب خود قبول کند و خود را یک جنبش جهانی اسلامی تلقی میکند. از همین رو نیز اگر در آینده احساس توانایی کند به سرعت به سمت بیثبات ساختن چین نیز حرکت خواهد کرد.
این تحلیلگر مسائل منطقه، یادآور شد: ما در زمان اصلاحات نیز این سیاست را دنبال میکردیم که هرکسی در افغانستان حکومت کند، ما ولو به عنوان دفع شر باید با او زندگی و همزیستی داشته باشیم. چرا که اگر ما در مقابل طالبان بایستیم، آمریکا، عربستان، پاکستان، کشورهای حوزه خلیج فارس و حتی روسیه و چین برای دفع خطر از خود، ایران را پیش مرگشان خواهند کرد. لذا این سوال مطرح است که چرا ما این کار را کنیم و باید اجازه دهیم که هرکس با طالبان مشکل دارد باید هزینه آن را بپردازد.
وی در پایان نیز، تصریح کرد: اگر این سیاست در حال حاضر نیز اعمال شود، قابل قبول خواهد بود، نه اینکه تصور کنیم که ماهیت طالبان تغییر کرده و آنها آدمهای خوبی شدهاند. به هر حال، طالبان از استقرار یک دولت مستقر عاجز بوده و حاصل سلطه آن، ناامنی، مهاجرتهای وسیع خواهد بود. این گروه، قادر به پذیرش یک روند دموکراتیک و انتخاباتی نبوده و از طریق زور و اسلحه حاکم خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید