کد خبر: 512311
|
۱۴۰۰/۰۶/۰۸ ۱۲:۲۹:۲۴
| |

مسعود پزشکیان، نائب رئیس مجلس دهم:

با کابینه رئیسی مخالفت نکردم تا ببینم چگونه یک میلیون مسکن در سال می‌سازند/ فکر می‌کنید اگر این کابینه رای نمی‌آورد افراد بهتری را معرفی می‌کردند؟

نائب‌رئیس مجلس دهم گفت: همین تیم بروند و وعده‌هایی را که گفته‌اند عمل کنند. اصلا با هر تیم و فردی که می‌خواهند کار کنند، اما وعده‌های‌شان را عملی کنند. مثلا وعده دادند یک میلیون مسکن بسازند، سفره‌ مردم را رنگین کنند، وعده دادند یک میلیون و خرده‌ای اشتغال در سال ایجاد کنند، بسم‌الله؛ با هرکسی می‌خواهند کار کنند ما موافقت می‌کنیم.

با کابینه رئیسی مخالفت نکردم تا ببینم چگونه یک میلیون مسکن در سال می‌سازند/ فکر می‌کنید اگر این کابینه رای نمی‌آورد افراد بهتری را معرفی می‌کردند؟
کد خبر: 512311
|
۱۴۰۰/۰۶/۰۸ ۱۲:۲۹:۲۴

اعتمادآنلاین| مسعود پزشکیان، نائب رئیس مجلس قبل و نماینده‌ی مجلس فعلی- می‌گوید آقای رئیسی می‌توانست افراد شایسته‌تری نسبت به وزرای فعلی را انتخاب کند؛ او همچنین با اشاره به اینکه تغییر یا رای منفی به یکی-دو وزیر تغییری ایجاد نمی‌کند، می‌گوید که تیم و برنامه‌ی تیمی مهم است. او این سوال را طرح می‌کند که «آقای رئیسی فکر کرده و کلی برنامه نوشته و بهترین افراد در ذهن خود را انتخاب کرده است، اینها بهترین افراد ایشان بودند؛ فکر می‌کنید اگر به بهترین‌های ایشان رای ندهید، کسی شایسته‌تر را می‌آورد؟»

به گزارش انصاف‌نیوز، او می‌گوید که بهتر آنکه به تمام تیم پیشنهادی رای داده شود تا آنها بروند و به وعده‌هایی که داده‌اند عمل کنند: «با هر فرد و هر تیمی که می‌خواهند کار کنند، فقط بروند و وعده‌هایشان را عملی کنند».

متن کامل گفت‌وگو با مسعود پزشکیان را در ادامه بخوانید:

نظر شما راجع به جلسات بررسی وزرای پیشنهادی دولت رئیسی چه هست؟

پزشکیان: مجلس در روند پیگیری و بررسی وزرای پیشنهادی، بنظرم چارچوب‌های اخلاقی و اعتقادی را تاحدودی طبق روال زیر سوال برده بود. اعتقاد من بر این است که تا چیزی را قطعا ندانند نباید آبروی آدم‌ها را بریزند. علیرغم این مباحث برخی در بعضی نهادها یکسری موارد را راجع به برخی کاندیداها گفتند، که مستند نبود و بعدا هم معلوم شد که درست نبوده است. حرف‌هایی را هم که علیه یکدیگر می‌زدند بعدا نقیض آن مشخص ‌شد، همه‌ی اینها نشان از خروج از چارچوب‌های اخلاقی و اعتقادی بود.

نکته‌ی بعد هم اینکه نهایتا دولت آقای رئیسی است دیگر؛ افرادی را انتخاب کرده است و اعتقاد من بر این است که از این افراد آدم‌های شایسته‌تری را می‌شد پیدا کرد. اما آقای رئیسی با اینها هماهنگ است و می‌تواند راحت‌تر کار کند. اصولا دیگر تایید و رد کردن و وقت تلف کردن جایی در این بحث نداشته است. آخر هم فقط به یک وزیر پیشنهادی رای ندادند و به همگی رای دادند.

آیا واقعا آن فردی که رای نیاورد -آقای باغ‌گلی- نسبت به دیگر افراد معرفی شده در سطح پایین‌تری قرار داشت و بی‌تجربه‌تر بود؟

آخر آدم‌هایی که انتخاب کردند اکثرشان تجربه‌ای در آن حوزه‌ی پیشنهادی نداشته‌اند؛ ولی خب می‌گویند «ما این مهارت را جای دیگری کسب کرده‌ایم »و از این گونه حرف‌ها. دولت آقای رئیسی بالاخره با یکسری از شعارها آمده است؛ در خارج از کشور هم اینگونه است و من در مجلس هم به این آقایان گفتم که به همه‌ی اینها رای بدهید بروند، چون مثلا در انگلستان، لبنان، امریکا به دولت رای می‌دهند، نه اینکه تک‌تک به وزرا رای دهند؛ مجموعه‌ی دولت را می‌پذیرند و یا نمی‌پذیرند. بالاخره یک تیمی را درست کرده‌اند، یکی خیلی خوب بازی می‌کند و یکی دیگر خیلی ضعیف است؛ حالا این تیم را قبول دارند، بگذارند کار کنند. اگر هم قبول ندارند که دیگر کل تیم باید زیر سوال برود.

مثلا فکر می‌کنید فردی قوی‌تر بجای این آدم‌هایی که اینها رد کردند می‌آید؟! فردا یا یکی مشابه اینها و یا ضعیف‌تر از اینها خواهد آمد. آقای رئیسی فکر کرده و کلی برنامه نوشته و بهترین افراد در ذهن خود را انتخاب کرده است، اینها بهترین افراد ایشان بودند؛ فکر می‌کنید اگر به بهترین‌های ایشان رای ندهید، کسی شایسته‌تر را می‌آورد؟!

چرا شما بعنوان مخالف یا حتی موافق صحبتی نکردید و در این ایام سکوت کردید؟ برخی منتقد سکوت شما بودند.

من به حرفی که پیش‌تر زدم معتقدم؛ می‌گویم اصلا اینها -همین تیم- بروند و وعده‌هایی را که گفته‌اند عمل کنند. اصلا با هر تیم و فردی که می‌خواهند کار کنند، اما وعده‌های‌شان را عملی کنند. مثلا وعده دادند یک میلیون مسکن بسازند، سفره‌ی مردم را رنگین کنند، وعده دادند یک میلیون و خرده‌ای اشتغال در سال ایجاد کنند، بسم‌الله؛ با هرکسی می‌خواهند کار کنند ما موافقت می‌کنیم، من موافقم، ببینیم که چگونه می‌خواهنند کار کند.

درضمن من به رسانه‌ها و همچنین در همین مجلس هم به اینها گفته‌ام که«برجام را هم پاره کنید، FATF را هم قبول نکنید تا ما ببینیم که از چه راهی می‌خواهید مشکلات مملکت را حل کنید؟!»؛ چون بنظر من امکان ندارد که با دنیا مشکل‌مان را حل نکنیم، امکان ندارد با همسایه‌ها و در داخل کشور مشکل‌مان را حل نکنیم، ولی بتوانیم یک کشور پیشرو و خلاق و شکوفا بسازیم؛ شکوفایی که با یک تفکر بسته امکان‌پذیر نیست. شکوفایی با مجموعه‌ی آدم‌ها و عقل‌ها و دانش‌ها و توانمندی‌ها شکل می‌گیرد؛ شکوفایی با دادن اولویت به کسانی که توانمند‌ترند شکل می‌گیرد. اما این را هی که اینها پیش گرفته‌اند، من بعید می‌دانم که به جایی برسد، ولی خب می‌گویند که ما می‌رسانیم؛ ما هم می‌گوییم بسم‌الله برسانید ببینیم چگونه می‌رسانید.

لازم نیست که من حرف بزنم و مخالفت کنم؛ اصلا من موافقم به همه‌شان رای دهند، فقط بروند و آن حرف‌ها و وعده‌هایی که دادند را عملی کنند و ثابت کنند که می‌توانستند و گذشتگان نمی‌توانستند.

مثلا الان روزانه بیش از این اعدادی که اینها می‌گویند جان انسان‌ها و ایرانی‌ها از دست می‌رود؛ با روش‌هایی که اینها می‌روند امکان ندارد این رویه را درست کنند. مگر اینکه کار دیگری کنند. تا این روند واکسیناسیون که اینها شروع کردند تسریع نشود ماجرا حل نخواهد شد. تازه تا به آخر برسند دوباره باید اولی‌ها را واکسن بزنند، اگرنه ایها دوباره گرفتار می‌شوند و نیاز به یادآوری دارد، اصلا این روند واکسیناسیون معنی ندارد. منظور اینکه با روش‌های غیرعلمی و غیرکارآمد، شما نمی‌توانید کار را درست انجام دهید.

آیا اصلا نمایندگان اصلاح طلب یا مستقل مجلس درخواست اینکه صحبتی بکنند را دادند؟

بنظرم برخی درخواست داشته‌اند اما وقت نرسیده‌ است. البته من که خودم همانطور که گفتم معتقد بودم رای بدهند. با مخالفت که مشکل حل نمی‌شود. مشکل تیم است، مسئله فرد نیست. اگر تیم درست باشد، اگر تیم اقتصادی اینها درست عمل کند، سیاست‌های اقتصادی اینها درست باشد، معاونت برنامه و بودجه‌شان درست نظارت کند و برنامه بنویسد و کنترل کند، یکی که در این سیستم ضعیف هم باشد خب کنترلش می‌کنند. ولی اگر مجموعه‌ی سیاست و برنامه و نظارتش مناسب نباشد هر وزیر قوی هم در این سیستم باشد کاری نمی‌تواند از پیش برد. در تیم اقتصادی وقتی شما از یک وزیر توانمندی پشتیبانی نکنی، پول ندهی و تغذیه نکنی و بعد از این آدم بخواهی مشکلی را حل کند، خب نمی‌تواند. ولی اگر آدم‌هایی که نشسته‌اند و اقتصاد دولت را سیاستگذاری و برنامه‌ریزی و بعد هم نظارت می‌کنند، اگر اینها درست عمل کنند، وزرا هم می‌توانند درست عمل کنند. در نتیجه این تیم است که باید بتواند درست عمل کند و رئیس دولت هم باید بتواند اینها را در آن مسیر هدایت کند.

در غیر اینصورت مجلس بگوید ما فلانی را رد کنیم چه فایده‌ای دارد؟! شما یادتان است در دولت آقای روحانی نمایندگان نشستند و گناه بسیاری از مشکلات را به گردن وزرای مختلف انداختند؛ وزیر بعدی آمد، آیا مشکلات را حل کرد؟ یا بدتر شد؟ وزیر اقتصاد را گفتند وضعیت اقتصاد فلان است و دلار گران شده و… همه‌ی مشکلات اقتصادی را به گردن وزیر انداختند؛ آیا وقتی عوضش کردند وضعیت اقتصاد و ارز و گرانی‌ها درست شد؟! نه! کل تیم اگر راه درستی را نروند با عوض کردن یکی-دونفر به نظر من مشکل دولت حل نمی‌شود. مجموعه‌ی آن گروه اقتصادی باید درست تصمیم بگیرد، مجموعه‌ی گرووه سیاسی باید درست تصمیم بگیرد تا اگر اینها درست تصمیم گرفتند در بستر درستی بتوان آن را اجرا کرد.

حال اگر مدیری یا کارشناسی نتوانست درست اجرا کند اینها با نظارت می‌توانند او را سرخط بیاورند، اگرنه هر وزارتخانه را رها کنی و هر وزیری خودش بشود شاه و هرجور دلش خواست عمل کند پس حکومت در حکومت می‌شود، دیگر دولت معنی ندارد. اینگونه که اینها می‌نشینند دعوا می‌کنند و «دولت، دولت» می‌کنند بنظر من به جایی نمی‌رسد.

نظرتان درمورد تیم اقتصادی آقای رئیسی چیست؟ آقای رضایی معاون اقتصادی هستند و وزرای اقتصادی دولت هم افراد دیگری که ممکن است در برخی موارد همسو نباشند.

معلوم است دیگر؛ سلایق مختلف را جمع کرده‌اند با نبود تجربه‌ی اجرایی. فرق است بین تئوری و عمل؛ اینکه من می‌دانم با اینکه من می‌توانم شاید سال‌های سال باهم فاصله دارند. اینکه بتوانم دانسته‌ی خودم را اجرا کنم زمان زیادی می‌برد. اینکه ما آدم‌هایی را آورده‌ایم که هرکدام یک نگاهی دارند و خیلی از آنها هم تجربه‌ی اجرایی نداشته‌اند، چه معاون اقتصاد، چه معاون برنامه و بودجه و… با نگاه‌ها و سلایق مختلف؛ اصلا من مانده‌ام که این دولت بالاخره چگونه می‌خواهد کارهایش را انجام دهد. ما هم می‌گوییم کمک می‌کنیم، بروید اجرا کنید و مشکلات را حل کنید ببینیم چه می‌کنید.

البته از آنطرف میگویند که «خب! تازه آمده‌اند» آخرش هم می‌گویند که «دارد تمام می‌شود، ولشان کنید بروند» خب بالاخره این وعده‌هایی که اینها داده‌اند که «هرسال یک میلیون خانه»، چه تازه آمده باشند و چه آخرش باشد باید اینها را درست کند دیگر؛ هرسال یک میلیون و خرده‌ای اشتغال را چه قدیمی باشند و چه تازه باید جامه‌ی عمل بپوشانند؛ سفره‌ی مردم را باید رنگین کنند.

خلاصه حرف‌هایی که اینها زدند و شعارهایی که دادند به این سادگی نیست؛ اصلا بنظر من امکان ندارد که با دنیا دعوا کنیم و بعد بتوانیم در اقتصاد رونق ایجاد کنیم، حتی اگر تصمیمات درستی بگیریم. وقتی نمی‌توانی معاملات پولی با دنیا داشته باشی که رونق اقتصادی ایجاد نمی‌شود؛ با کالا دادن و کالا گرفتن که رونق ایجاد نمی‌شود. با دور زدن تحریم‌ها هزینه‌ی اقتصاد را بالا می‌برید و هیچ تاجری نمی‌تواند در این معاملات رقابت کند و بعد از مدتی ورشکسته می‌شود. برای یک مدتی می‌شود دور زد و زندگی کرد ولی ما داریم مدام هزینه می‌دهیم برای اینکه تحریم را دور بزنیم، ارزان می‌فروشیم و گران می‌خریم، و بعد هم افتخار می‌کنیم که تحریم را دور زدیم! تا کی می‌خواهید ارزان بفروشید و گران بخرید؟!

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها