محمد سالاری، فعال سیاسی اصلاحطلب:
مذاکرات برجام دیگر نه مایه سرافکندگی انقلابیون است نه کسی آن را آتش می زند/ اکنون گفتوگو و مذاکره با شیطان و اعوان و انصارش گرفتن حق ملت است
یک فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: مذاکراتی بر پایه متن برجام که دیگر نه مایه سرافکندگی انقلابیون است و نه کسی تلاش دارد تا آن را در مقابل دیدگان عموم و در صحن مجلس به آتش بکشد.
اعتمادآنلاین| محمد سالاری، فعال سیاسی اصلاح طلب برای روزنامه اعتماد نوشت: حدود سه ماه طول کشید تا دولت سیزدهم بتواند زمان آغاز مذاکرات هستهای برای احیای برجام را مشخص کند. به هر ترتیب قرار است هشتم آذر، اولین دور مذاکرات ایران و کشورهای عضو برجام، در وین برگزار شود.
مذاکراتی بر پایه متن برجام که دیگر نه مایه سرافکندگی انقلابیون است و نه کسی تلاش دارد تا آن را در مقابل دیدگان عموم و در صحن مجلس به آتش بکشد. برجام دیگر نه تنها خیانت و ترکمنچای دوم نیست بلکه از نظر دولت مردمی، مجلس انقلابی و دستگاه دیپلماسی کشور، توافقی خوب تلقی میشود که کشورهای طرف مذاکره را به عمل به آن فرا میخوانند و نماینده دلواپسی که افتخارش آتش زدن آن بود نیز اینک با صلابتی مثالزدنی معتقد است که برای گرفتن حقمان باید بر سر میز مذاکره بنشینیم.
همانطورکه از ماهها قبل از انتخابات قابل پیشبینی بود، اکنون گفتوگو و مذاکره با شیطان و اعوان و انصارش و حتی دشمنان سودجویی که در مذاکرات، لباس دوست به تن دارند، گرفتن حق ملت است و باید با اقتدار در آن حضور یافت. البته بر کسی پوشیده نیست که این تغییر آشکار مواضع و درک اهمیت تعامل با جامعه جهانی و نقش و تاثیر مذاکرات هستهای در حل مشکلات کشور از سوی دلواپسان قدیم و برجام دوستان اخیر، میتواند بر پایه دو علت مهم زیر باشد.
اول آنکه این جماعت از قبل هم به درستی و اهمیت برجام باور داشتند -که به احتمال بسیار زیاد نیز چنین است- و تنها برای زمین زدن دولت قبل و مخالفت متعصبانه با جریان رقیب و تامین منافع باندی و جناحی خود در مقابل آن ایستادند و سالها کشور را با یک دوقطبی خسارتبار روبهرو کردند که اگر قرار باشد عدالتی اجرا شود باید در پیشگاه ملت پاسخگو باشند، چرا که حاصل اقدامات آنان افزایش فقر و بحرانهایی است که مردم و کشور با آن دست به گریبان هستند و احتمال دیگر نیز میتواند این باشد که این جریان، پس از به دست گرفتن قدرت اجرایی کشور و بهرغم ادعاهای قبلی که تاثیر تحریمها را اندک میدانستند، اینک به این باور رسیدهاند که اداره کشور بدون تعامل با دنیا و جذب سرمایه و در سایه تحریمهای ظالمانه امکانپذیر نیست و شعارها و وعدههای آنان با تداوم مخالفت با مذاکره، همانند بسیاری از شعارهای گذشتهشان رنگ میبازد و با اعتراضات شدید مردم و حتی حامیان خود مواجه میشوند، یعنی همان وضعیتی که اکنون نشانههای آن از سوی مجلس انقلابی، برخی تریبونهای نماز جمعه و در مجامع تند اصولگرایی دیده میشود.
به هر حال تمکین دیرهنگام به اراده ملت و پذیرفتن نظر نخبگان در خصوص اهمیت گفتوگو با جامعه جهانی و کنار گذاشتن دشمنانگاریهای خسارتبار در عرصه بینالمللی از سوی تندروهای اصولگرا و به خصوص دلواپسان، هر دلیلی که داشته باشد و با هر انگیزهای که صورت بگیرد، روزنه امیدی است که اگر با عقلانیت و هوشیاری در مذاکرات برای یافتن راهحل خروج از بنبست کنونی و رفع تحریمها همراه شود، میتواند امید به آینده برای ایجاد گشایشهای اقتصادی و حل مشکلاتی که دیگر فراتر از توان ملت شده است را نوید دهد.
اشاره به این نکته ضروری است که با توجه به مشکلات و بحرانهای طاقتفرسای کنونی، توقع عموم مردم ایران که به دلیل سیاستهای اشتباه در اداره کشور حتی از فراهم کردن یک زندگی حداقلی نیز عاجز شدهاند از دولت سیزدهم و دستگاه دیپلماسی کشور این است که با شکستن حلقه محدود اطرافیان خود و با بهرهمندی از نظرات نخبگان و کارشناسان و با استفاده از تجربیات تیم مذاکرهکننده قبلی و با درک صحیح از شرایط جامعه جهانی و حفظ عزت و اقتدار کشور، تلاش کنند تا برای تامین منافع ملی که در راستای مطالبات بحق مردم تعریف میشود، با هدف رفع موثر تحریمها و احیای برجام وارد مذاکرات شوند و نه همچون مذاکرهکنندههای کشور در دولتهای نهم و دهم که تنها به خواندن بیانیه و شعارهای آرمانگرایانه بسنده کردند و شد آنچه نباید میشد. طبیعی است که نمایندگان کشورمان در مذاکرات آینده در صورتی از حمایت و پشتوانه عظیم قدرت مردم برخوردار خواهند بود که با عزت و عقلانیت، خواستهها و مطالبات واقعی آنان را پیگیری و محقق کنند و نه شعارهای یک جریان اقلیت و پر سر و صدا را که حیات و منافع خود را در انزوای ایران در منطقه و جهان تعریف کردهاند.
توجه به این نکته هشدارگونه ضروری است که تاریخ و محکمه افکار عمومی، همانطور که بهرغم انبوهی از تخریبها، فضاسازیها و سنگاندازیهای افراطیون داخلی و خارجنشین، از مذاکرهکنندگان دولت قبل به دلیل باور به تنشزدایی، گفتوگو و تعامل عزتمندانه با جامعه جهانی به نیکی یاد میکنند، مطمئنا کسانی که فرصت نجات ایران از بحران و مشکلات کنونی را به دلیل عدم درک صحیح از مطالبات واقعی مردم و واقعیتهای جامعه جهانی از دست بدهند، نخواهند بخشید. امید آنکه تیم مذاکرهکننده کشورمان مدبرانه تجربیات تلخ و شیرین حدود دو دهه مذاکره با قدرتهای جهانی را به دور از تعصبات جناحی و شعارزدگی و در جهت تامین منافع ملی و استیفای حق مردم صبور ایران، به کار گیرند و امید را برای رفع تحریمها و حل مشکلات به جامعه بازگردانند.
دیدگاه تان را بنویسید