کد خبر: 529777
|
۱۴۰۰/۱۰/۱۱ ۱۱:۴۹:۵۴
| |

محمد اسماعیل کوثری، نماینده مردم تهران در مجلس:

برای پیشرفت کشور باید مدیرانی مثل سردار سلیمانی داشته باشیم

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، تاکید کرد: اگر می خواهیم کشور پیشرفت کند باید در تمام حوزه ها مدیرانی با روحیه و منش حاج قاسم داشته باشیم.

برای پیشرفت کشور باید مدیرانی مثل سردار سلیمانی داشته باشیم
کد خبر: 529777
|
۱۴۰۰/۱۰/۱۱ ۱۱:۴۹:۵۴

محمد اسماعیل کوثری، نماینده مردم تهران در مجلس ضمن گرامیداشت فرا رسیدن سالگرد شهادت سردار سلیمانی، بیان کرد: حاج قاسم کاری کرد که ابعاد مختلفی داشت. حاج قاسم تفکر فداکاری که برخاسته از عاشورا بود و انگیزه الهی، ایثارگری، شجاعت، مردم داری و ولایت مداری را در کنار هم گذاشت تا هر روز بشتر با نفس خود مبارزه کند، به همین دلیل توانست تمام فشارها را تحمل کند.

به گزارش ایسنا، وی در ادامه اظهار کرد: از سال ۵۹ که سردار سلیمانی وارد جنگ شد، مسیر مبارزه را ادامه داد و پس از آن مبارزه با اشرار را در نیروی قدس در افغانستان تا رسیدن به مبارزه با داعش دنبال کرد تا به مقام شهادت رسید. ما هیچ موقع خستگی در سردار سلیمانی نمی دیدیم و هر روز نسبت به روز قبل با انگیزه تر، محکم تر و مصمم تر بود.

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، تصریح کرد: انسانی که این چنین فداکاری می کند، مردم نیز اینگونه او را در دل خود دوست داشته و ایشان را بدرقه می کنند. حاج قاسم تمام هستی خود را در طبق اخلاص گذاشت. لذا اگر می خواهیم کشور پیشرفت کند باید در همه حوزه ها چنین مدیرانی داشته باشیم.

وی در ادامه تاکید کرد: مدیران نباید به دنبال دوختن پیراهن برای خود باشند بلکه باید پیراهن برای مردم بدوزند. با چنین تفکری در هر میدانی که وارد شویم، موفق خواهیم شد. حاج قاسم در همه میدان ها با این روحیه و تفکر عمل کرد.

کوثری با بیان اینکه در جنگ و عملیات های جنگی که شرایط سختی بود، با شهید سلیمانی آشنا شدم، به ذکر خاطره ای پرداخت و گفت: بنده چند ماه قبل از شهادت ایشان سفری به استان کرمان داشتم تا در یکی از یادواره های شهدا شرکت کنم، در هواپیما ما باهم بودیم و وقتی از هواپیما پیاده شدیم ایشان منتظر ماند تا برای بنده ماشین برسد. در این فاصله در بیرون سالن فرودگاه ما باهم قدم می زدیم که ایشان وارد جمعی از رانندگان تاکسی که حدود ۲۰ نفر بودند، شد و با هر کدام از آنان تک به تک سلام و احوال پرسی کرد تا اینکه ماشین رسید و من از ایشان جدا شدم.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها