عبدالملکی سال ۱۴۰۱ را نخواهد دید؟ او وزیر کار است یا وزیر حاشیه؟
خود آقای عبدالملکی به دلیل بیتجربگی و عدم تخصص کسانی را بر سر کار آوردند که مثل خودشان کمترین ربط را به وزارت کار داشتند و به همین منوال این روند انتصابهای بیربط ادامه پیدا کرد و اگر جلوی آن گرفته نشود بیش از این هم ادامه پیدا خواهد کرد.
هنوز پنج ماه از شروع به کار دولت جدید نگذشته که لیست استیضاحهای دولت سیزدهم در مجلس شورای اسلامی کلید خورده و پررنگترین نام در این لیست هم حجت عبدالملکی است که حالا به دلیل انتصابات پر حاشیهاش چند وقتی است در صدر لیست جا خوش کرده است.
به گزارش آفتاب یزد، 21 دی ماه 1400 برای «وزیر جوان» که تازه چند ماهی است بر مسند عالی مدیریت وزارتخانهی «سه بخشی» نشسته، تاریخ مهمی است. در این روز «حجت الله عبدالملکی» بر روی کارتابلِ نمایندگان مجلس، به عنوان یکی از اولین وزرای معرفی شده برای استیضاح، به رسمیت شناخته شد، هرچند وزیر بهداشت هم در شرف استیضاح نمایندگان قرار دارد اماعبدالملکی همچنان با فاصله در صدر است چرا که برخی نمایندگان بر این اعتقادند که «اگر استیضاح عبدالملکی به صحن بیاید، رای میآورد» حال اینکه چرا این استیضاح هر چه زودتر به صحن نمیآید تا تکلیف وزارتخانه مهمی مانند کار،تعاون و رفاه اجتماعی مشخص شود و این وزارتخانه روی ریل خود قرار بگیرد موضوعی است که نمایندگان باید نسبت به آن پاسخگو باشند اما این طور که مشخص است مادامی که عبدالملکی در سمت وزیر کار قرار دارد جز انتصابات پرحاشیه، چیزی شاهد نخواهیم بود.
حواشی انتصابهای وزیر کار
اولین درخواست تغییر شاکله دولت در مجلس رقم خورده است؛ مجلسی که به لحاظ سیاسی با دولت هم جهت است اما امروز نمایندگان از باب نگرانی برای برخی تصمیمگیریها در کشور، حداقل ۲ وزیر را به آستانه استیضاح کشاندهاند و عملکرد آنها را به نقد میکشند. یکی از صریحترین این نقدها از ناحیه حجت الاسلام موسوی لارگانی، نماینده فلاورجان در مجلس، مطرح شده است. او انتخابها و انتصابهای وزیر کار را مورد انتقاد قرار داده و گفته:«برخی از افرادی که توسط عبدالملکی پست گرفتهاند حتی توسط نهادهای امنیتی رد شده بودند و این نهادها، وزیر را از انتصاب آنها منع کرده بودند و چون وزیر نمیتوانسته برایشان پست بزند، آنها را به عنوان سرپرست منصوب کرده است. »
جدا از این مورد، در برخی از انتصابهای عبدالملکی که فاقد وصفِ «مشکل امنیتی» بودند، مخالفان، او را به تن دادن به امور غیرتخصصی و رفاقتی متهم کردهاند؛ هرچند این دست انتصابات مانند «استخدامهای پیمانی» تکذیب شدند.
به غیر از آن رسانهای شدن «انتصابهای خانوادگی» برای افرادی که به دست عبدالملکی و مدیران ارشد او منصوب شدهاند یا همکاری وزیر با همکاران کمیته امدادیاش در طبقه دهم وزارتخانه هم کار دست وزیر جوان داد تا جایی که «سیدرضا موتورچی» رئیس مرکز روابط عمومی و امور اطلاعرسانی وزارتخانه کار نسبت به این موضوعات واکنش نشان داد و موارد مطرح شده را «اتهامات» و «فضاسازی» خواند؛ حتی خود عبدالملکی به صراحت از ۵ شاخص مدنظر رئیس جمهور (انقلابی بودن، مردمی بودن، کارآمدی، پاک دستی و فسادستیزی در دفاع از انتخابهای خود) سخن گفت و به بیان دیگر، تاکید کرد شخصی که از این ۵ شاخص خارج باشد را منصوب نکرده است.
با این حال نماینده فلاورجان، وزیر کار را متهم کرده که «به جای استفاده از ۸ هزار نفر در ستاد وزارتخانه و سازمانهای استانی، که ۵۹ نفر آنها با مدرک دکترا، ۶۲۵ نفر با مدرک کارشناسی ارشد و ۴۸۰ نفر با مدرک کارشناسی مشغول به کار هستند» به دلیل «بیتجربگی» نیروهای تخصصی را کنار زده و از آنها در پستهای معاونت و مدیرکلی استفاده نکرده و به جای آنها، پای «افراد سیاسی خالی از ذهن و بدون تجربه» را به وزارتخانه باز کرده است. برای نمونه انتصاب سه برادر در وزارتخانه کار و پسر یک نماینده اسبق مجلس را میتوان مدنظر داشت. در این میان، عبدالملکی در عنوان استیضاح، به دلیل ضعف در تصمیمگیری، ناکارآمدی و عدم شناخت کافی از حوزه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مورد نقد و شایسته استیضاح دانسته شده است. لارگانی در بیان ضعفهای مدیریتی وزیر جوان دلایل دیگری هم آورده است: «تاکنون وزرای کار در قد و قامت رئیس جمهور بودهاند و سابقه نمایندگی و وزارت داشتهاند...؛ لذا باید فردی در تراز آقای مخبر برای آن معرفی میشد.»
مجلسی که به وزیر ناکارآمد رای اعتماد داد
به زعم برخی؛ عدم آشنایی عبدالملکی با حوزهاش از ابتدا قابل تشخیص بود و نیازی به اثبات در گذر زمان نداشت اما آن زمان قشری از نمایندگان به جهت همراهی با دولت، سکوت اختیار کردند تا رئیسجمهور بتواند بدون دردسر، وزرایش را از میان صندلیهای بهارستان به «پاستور» عبور دهد.
البته بودند نمایندگانی هم که بر مخالفت خود اصرار و پافشاری داشتند. از باب نمونه اصغر سلیمی (نماینده سمیرم در مجلس) که در مقام مخالف عبدالملکی سخن گفته بود و از اینکه عبدالملکی به دلیل تعلق نداشتن به «بدنه وزارتخانه» نتواند خود را با مشغلهها منعطف کند و نتواند «تیم فنی و باتجربه» را به کار گیرد، اظهار نگرانی کرده بود.
برای مثال وی مطرح کرده بود: «بحران صندوقهای بازنشستگی به دلیل عدم تعادل بین منابع و مصارف یکی از چالشهای وزارتخانه مذکور است. آیا عبدالملکی دانش و تجربه موثر در حوزه صندوقهای بازنشستگی را دارد؟ وی باید پاسخ دهد اصلا اعتقادی به همسانسازی حقوق بازنشستگان دارد و در این راستا چه برنامهای را پیشبینی کرده است؟» درنهایت در آن روزها وزیر جوان موفق شد بیشتر نمایندگان را با خود همسو کرده و کارت سبز ورود به وزارت کار را دریافت کند. گرچه این کارت نه برای او بلکه برای دیگر انتخابهای دولت هم آسودگی خاطر به دنبال نداشت، از آن روی که رئیسجمهور صراحتا تاکید کرد هیچیک از وزرا و مدیران خط قرمزش نیستند و در صورت اثبات ناکارآمدی؛ حتما کنار گذاشته خواهند شد.
استیضاح عبدالملکی به صحن بیاید، رای میآورد
با این حال به نظر میرسد حالا که ناکارآمدی این وزیر جوان محرز است، پیش از اینکه وقت بگذرد و زمان را از دست بدهیم و شاهد انتصابات بیربط دیگری باشیم، بهتر است استیضاح او در مجلس مطرح شود چرا که به قول جبار کوچکینژاد، عضو کمیسیون برنامه و بودجه« استیضاح عبدالملکی به صحن بیاید، رای میآورد» آن وقت شاید بتوان امید داشت که شخصی در خور، سکاندار وزارتخانه کار، تعاون و رفاه اجتماعی شود. نمایندگان تنها در این شرایط است که میتوانند اشتباه خودشان را در خصوص رای اعتماد به عبدالملکی جبران نمایند.
کوچکینژاددر رابطه با جمعآوری ۳۲ امضاء و اعلام درخواست استیضاح حجتالله عبدالمالکی گفته است:« با توجه به اینکه وزارت کار یک وزارتخانه بسیار سنگین و مهمی است، به نظر من نوع انتصابات و عملکردی که وزیر کار در این مدت داشته قابل قبول نیست.اگر ایشان بیاید به سمت استیضاح، قطعا مجلس موافق استیضاح است و ایشان برکنار خواهد شد.ایشان در عرض چند ماه نشان داد که توانایی اداره این وزارتخانه مهم را ندارد و ضعف مدیریتی شدید در این وزارتخانه مشاهده میشود.»
او با اینکه خودش جزو امضا کنندگان استیضاح نیست اما تاکید کرده است:« در این مدت چند ماههای که از آغاز به کار دولت و وزرا میگذرد انتصابات وزیر کار قابل دفاع نبود و انتصابات سردرگمی داشت؛ این در حالی است که این وزارتخانه بسیار مهم است و با جمعیت بسیار زیادی از مردم سروکار دارد لذا وزیر باید در انتصابات و تصمیمگیریها خیلی دقت کند. انتصابات فامیلی، باندی، جناحی و غیرکارآمد باعث شد که این وزارتخانه دچار مشکل اساسی شود.من معتقدم که مجلس حتی با تردید به ایشان رای داد، در آن روز فضا در ابتدا به شکلی بود که ایشان رای نمیآورد اما حالا کمک کردند و رای آورد اما متاسفانه بعد ازرای آوردن نتوانست اعتماد مجلس را جلب کند.»
صحبتهای نماینده مردم رشت نشان میدهد مجلسیها از رای اعتمادی که به وزیر کار دادهاند پشیمانند و حال سوال اینجاست که چرا با این پشیمانی، استیضاح او را به صحن نمیآورند؟ کوچکی نژاد معتقد است « با توجه به روند کاری بررسی استیضاحها، این استیضاح به بعد از عید نوروز موکول خواهد شد و بعید است قبل از عید مطرح شود اما در مجموع به اعتقاد من ایشان توان اداره این وزارتخانه را ندارد.» با این اوصاف تا بعد از عید نوروز همچنان باید شاهد انتصاب دوستان و آشنایان عبدالملکی در مناصب مختلف وزارتخانه کار، تعاون و رفاه اجتماعی باشیم.
ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است
اما آیا بهتر نیست وزارت کار روی ریل خودش قرار بگیرد و نمایندگان هر چه زودتر به استیضاح حجت عبدالملکی اقدام کنند؟ جلال جلالی زاده،فعال سیاسی در این باره گفت:« متاسفانه از روز اول این دیوار را کج نهادند و نتوانستند یک کابینه قوی، توانمند و با تجربه را معرفی کنند. آقای عبدالملکی نمونه عینی این مسئله است که بدون هیچ شناختی از زمینه کاری خود، بر مسند وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی قرار گرفتند.
بعد از آن هم خود آقای عبدالملکی به دلیل بیتجربگی و عدم تخصص کسانی را بر سر کار آوردند که مثل خودشان کمترین ربط را به وزارت کار داشتند و به همین منوال این روند انتصابهای بیربط ادامه پیدا کرد و اگر جلوی آن گرفته نشود بیش از این هم ادامه پیدا خواهد کرد.
آن وقت هر کسی که به جای آقای عبدالملکی میآید باید مدتها وقت صرف کند تا اشتباهاتی که در این وزارتخانه رخ داده است را اصلاح نماید بنابراین نمایندگان مجلس باید بدانند ماهی را هر وقت از آب بگیرند تازه است و هر چه زودتر باید برای اصلاح اشتباه خودشان که همان رای اعتماد دادن به آقای عبدالملکی است اقدام نمایند.» وی تصریح کرد:« دولت باید به این موضوع برسد که نیاز نیست کابینه خود را از یک جناح انتخاب کند چه بسا یک کابینه غیر جناحی اما باتجربه، کارایی بیشتری از یک کابینه تک جناحی اما بیتجربه دارد.
در کشور ما متخصص کم نیست. آن هم متخصصانی که جناحی و حزبی نیستند و صرفا تخصصی عمل میکنند. به همین دلیل هم من فکر میکنم دولت باید هر چه زودتر جلوی اشتباهات خود را بگیرد و وزیرانی در سطح و اندازه وزارت به کار گمارد تا شاهد انتصابهای این چنینی نباشیم. وزیر یک وزارتخانه باید به ابعاد مختلف کار خود آگاه باشد چون او نماینده یک کشور است بنابراین باید در تراز یک وزیر عمل کند. خاکی عمل کردن کار یک وزیر نیست.
گذشته از اینها آقای عبدالملکی پیش از وزیر شدنشان حرفهایی را مطرح میکردند که حالا از عمل به وعدههای خود عاجز مانده اند! وزیری که به وعدههای خود نتواند عمل کند مشخص است که وزیر لایقی نیست و هر چه زودتر باید عزل شود. نمایندگان باید تا پیش از عید و قبل از اینکه شاهد به قهقرا رفتن وزارتخانه کار، تعاون و رفاه اجتماعی باشیم نسبت به تغییر وزیر کار اقدام نمایند.»
دیدگاه تان را بنویسید