مهتاب اسفندیاری- وقایع حول سازمان زندانها و زندانیان همواره یکی از چالشیترین مباحث در قوه قضائیه بوده و هست. شرایط زندانیان به خصوص زندانیان سیاسی، فوت، خودکشی و گاه حوادثی که دلیل آن مشخص نمیشود، از جنجالیترین موضوعاتی است که گاه و بیگاه کشور را به خود مشغول میکند. موضوعاتی که در برخی مواقع تبعات بینالمللی زیادی هم برای ایران دارد.
اخیراً سازمان زندانها در قالب بخشنامهای، دستورالعمل جدیدی به زندانها داده تا بلکه بتواند جلوی انتقادات گسترده در این خصوص را بگیرد. انتشار این دستورالعمل اگرچه با استقبال روبهرو شد اما بار دیگر موضوع مدیریت سازمان زندانها در قوه قضائیه و لزوم انتقال آن به قوه مجریه را سر زبانها انداخت.
نعمت احمدی حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری مهمان برنامه «پاراگراف» در گفتوگوی ویدئویی با اعتمادآنلاین است.
بخشنامه جدید حال و روز سازمان زندانها را بیان کرد، این پیام را باید گرفت
*سازمان زندانها با این بخشنامهای که منتشر کرده سعی دارد تحولی در سازمان زندانها ایجاد کند و جلوی برخی اتفاقاتی را که رخ میدهد بگیرد یا حتی کمتر شاهد این نوع اتفاقات باشیم. به نظر شما چنین بخشنامهای چقدر میتواند بر وضعیت امروز سازمان زندانها تاثیر بگذارد، اصلاً با توجه به قوانینی که از قبل وجود داشته چیز جدیدی در این بخشنامه آمده است؟
یکی از مزایای این بخشنامه بیان آن چیزی است که هماکنون در سازمان بر زندانیان میگذرد، وگرنه آنچه در بخشنامه آمده چیز تازهای نسیت. همه موارد در قوانین آیین دادرسی کیفری، نحوه رفتار با زندانیان و محکومان، قانون حفظ حقوق شهروندی و از همه مهمتر در خود آییننامه سازمان زندانها وجود دارند. لذا اگر همه این قوانین با تکیه بر قانون اساسی در زندانها اجرا میشد، نیازی به چنین بخشنامهای نبود. پس مدیر جدید آقای دکتر غلامعلی محمدی با ابلاغ این بخشنامه، صرف نظر از واقعه تلخی که برای مرحوم بکتاش آبتین اتفاق افتاد، حال و روز سازمان زندانها را هم بیان کرد. این پیام را از این منظر باید گرفت.
داشتم خاطرات مقام معظم رهبری را میخواندم، در سایت ایشان، در تاریخ ۹۵/۵/۱۰ درباره سلول انفرادی و بازجوییها صحبت شده است. ایشان میفرمایند هر روز انفرادی برابر سه ماه زندان است.
بخشنامه سازمان زندانها به سلول انفرادی که در زندانهای ما واقعیت دارد، مشروعیت داده شده
*اتفاقاً بند ج این بخشنامه به جداسازی زندانیان و سلول انفرادی اشاره دارد. با توجه به اینکه در قوانین بالادستی گزینه سلول انفرادی را نداریم و گویا دیوان عدالت اداری هم قبلاً این مورد را در آییننامه اجرایی سازمان زندانها نقض کرده است. بعد در اینجا دوباره به آن اشاره شده و انگار دوباره قانونی جلوه داده شده است؟
در ادامه صحبتهایم میخواستم به همین نکته اشاره کنم. مقام معظم رهبری بودن در سلول انفرادی را برابر با یک زمان طولانی میدانند؛ یعنی سه ماه، و بازجویی در آن شرایط را برابر با یک سال حبس میدانند. اصلاً ما در قوانینمان از سلول انفرادی صحبتی نکرده بودیم. در بخشی از آییننامه سازمان زندانها از سلول انفرادی یاد شده است و آن مربوط به داخل زندان است؛ یعنی محکومان و متهمان که در داخل زندان نگهداری میشوند اگر نظم زندان را به هم بزنند یا داخل زندان تخلفی انجام دهند، فارغ از رأیی که دارند، متحمل مجازات انفرادی میشود.
بنابراین این بخشنامه، نمیتواند قانون وضع کند بلکه میتواند بیان واقعیت کند. در اینجا متاسفانه به سلول انفرادی که در زندانهای ما واقعیت دارد، مشروعیت داده میشود.
من موکلی دارم که 13 ماه در زندان انفرادی بوده است. آنهایی که مزه سلول انفرادی را چشیدهاند متوجه میشوند روزهای اول، دوم و سوم دیگر دنیا به تنگ میآید؛ یعنی شما در جایی قرار میگیرید که حس میکنید از کره زمین جدا شدهاید. 13 ماه در سلول انفرادی بودن توان را از بین میبرد.
مقام رهبری هم نسبت به سلول انفرادی نظر بسیار راهگشایانهای دارند. این بخشنامه به افرادی که به هر علت، قانونشکنی میکنند و سلول انفرادی را برای نگهداری متهمان یا محکومان برمیگزینند مجوز داده است.
*فرمودید که این بخشنامه مشروعیت بخشیدن به یکسری اتفاقاتی است که نباید باشد. این بخشنامه به نظرتان به صورت کلی میتواند گرهای از کار سازمان زندانها باز کند و تغییر مثبتی در شرایط زندانها ایجاد کند؟
وقتی قانون تا به حال [تاثیری] نداشته، بخشنامه چهکار میتواند انجام دهد؟ اگر قانون حفظ حقوق شهروندی را ببینید، متوجه میشوید که چه شرط تخلف و ضمانت اجراییای گذاشته است. مدیریت سازمان زندانها عوض شده، آقای دکتر محمدی درست است که بیشتر عمر خود را در امور زندانها گذرانده اما یک دانشگاهی است. یک دانشگاهی نگاهش یک نگاه تربیتی-آموزشی است. من بر این باورم که مدیریت جدید اگر این شخصیت دانشگاهی را که در بیرون دارد، در سازمان زندانها اعمال کند... صدور همین بخشنامه هم در واقع یک کیفرخواست علیه زندانبانان گذشته است. این بخشنامهای که آمده وضعیت موجودی را که خلاف قوانین حاکم فعلی است بیان کرده؛ یعنی یک کیفرخواست صادر کرده است.
از طرف دیگر دیدیم که رئیس محترم قوه قضائیه نسبت به بقیه موارد مانند دستبند، نحوه بازداشت و... اعتراض نداشتند؟ خب رئیس سازمان زندانها که معترض است، رئیس قوه قضائیه هم که معترض است، از آن طرف میبینیم مرحوم بکتاش آبتین در بیمارستان است. یک بیماری را که توان نگهداری او را در زندان نداشتند، یعنی آنقدر حالش بد بوده که منجر به مرگ او میشود، به بیمارستان میآورند و به او پابند میزنند. آیا این درست است؟
باید بخش نظارت در زندانها را در نظر داشته باشیم. بخش نظارت ما ضعیف است. اگر نظارت نباشد، صدتا رئیس قوه قضائیه ...
آیتالله هاشمی شاهرودی بخشنامهای را صراحتاً در سال 82 یا 83 منتشر کردند، آن زمان ما از دوستان در مجلس ششم خواستیم آن را تبدیل به قانون کردند. شما متن آن بخشنامه را بخوانید که تبدیل به قانون حقوق شهروندی شده است. یکی از مترقیترین قوانین است. روی کاغذ و توی کتاب، ما معلمان سر کلاس به این نوع قوانین، قوانین متروک میگوییم؛ یعنی قوانینی که تصویب شدهاند، لازمالاجرا هستند، اما اجرا نمیشوند، طرد شدهاند. اگر این قوانین تحت نظارت اجرا شوند و مجریان از آنها تخطی نکنند، به محض اینکه دستگیر کردند تلفن بزنند، دسترسی به وکیل داشته باشند، دسترسی خانواده مشخص باشد... اما یک نفر را بازداشت میکنند دو سه ماه دنبال او در بیمارستانها و بهشتزهرا و این طرف و آن طرف میگردند. این ظلم که هیچ، توهین به انسانیت و انسان است.
چند روز گذشته چند زندانی فوت کرده یا کشته شدهاند، آیا میتوان از رئیس قوه قضائیه سوال کرد و به او تذکر داد؟
*این نظارتی که میفرمایید صرفاً از داخل خود قوه قضائیه منظورتان هست، یا آن نقدی که نسبت به قوه قضائیه درباره خروج سازمان زندانها از این قوه مطرح است و تاکید میشود که اداره این سازمان باید به بیرون از قوه قضائیه سپرده شود؟
الان در سازمان زندانها این اتفاق افتاده و چند روز گذشته چند زندانی فوت کردهاند، یا زندانی در داخل زندان کشته شده، آیا میتوان از رئیس قوه قضائیه سوال کرد و به او تذکر داد؟ میتوان از رئیس سازمان زندانها سوال کرد و به او تذکر داد؟ نمیشود! دلیل این است که وابسته به قوه قضائیه است. قوه قضائیه هم قوه مستقل است و نحوه نظارت بر قوای مستقل هم مشخص است. آنگونه که باید و شاید نمایندگان مجلس که در رأس امور هستند نمیتوانند نظارت کنند. من سالهاست که بر این موضوع در یادداشتها و مصاحبهها تاکید میکنم. ما باید سازمان زندانها را از قوه قضائیه جدا کنیم و در قوه مجریه باشد. تا نماینده مجلس درباره وقایعی که در سازمان زندانها روی میدهد این اختیار را داشته باشد، در وظایفش گنجانده شده باشد، که تذکر دهد و سوال و استیضاح کند.
در اکثر کشورهای دنیا نگهداری زندانیان بر عهده وزارت داخله (وزارت کشور) آنهاست. حالا ما میخواهیم که از قوه قضائیه خیلی فاصله نگیرد، چون تعبیری دارد که میگوید قانون اساسی اجازه این جدایی را نمیدهد. اتفاقاً برعکس، همان را هم میتوان تفسیرش را از شورای نگهبان گرفت، ثانیاً، مرحله نگهداری زندانی در زندان، مرحله اجرایی است، کار قضایی نیست که نیاز به قضاوت داشته باشد. آقایان میخواهند خیلی هم سازمان زندانها را از قوه قضائیه دور نکنند، خب میتوان آن را زیر نظر وزیر دادگستری برد. چرا زیر نظر وزیر دادگستری؟ چون میتوان وزیر دادگستری را به مجلس برد و به او تذکر داد. هزینه نگهداری زندانیان هم از هزینه قوه قضائیه جدا میشود.
الان دنیا به سمت رویکرد تربیتی رفته است، خیلی از کشورهای توسعهیافته زندان ندارند. اخیراً سفری به اروپا داشتم، در سوئیس زندان ندارند. زندان از کشورهای همسایه اجاره میکنند و زندانی را به آنجا انتقال میدهند. چون هزینه نگهداری زندانیان به دلیل کم بودن تعداد زندانیها بسیار بالاست. ما در داخل کشور مادرِ زندانی داریم که بچه بغل در داخل زندان میچرخد. شما چه توقعی فردا از آن بچهای دارید که در سلولهای زندان رشد میکند؟ آیا او یک مجرم بالفطره نخواهد شد؟ حال آنکه میتوانیم آمار زندانیانمان را هم کم کنیم. اگر [سازمان زندانها] زیرمجموعه قوه قضائیه نباشد، انجیاوها و نهادها هم به راحتی میتوانند آن را نقد کنند. همچنین آمار زندانیها را میتوان پایین آورد. 270 هزار زندانی برای جمعیت کشور ما یک فاجعه است.
*با توجه به اینکه وظایف وزارت دادگستری در قانون مشخص است، اصلاً این امکان وجود دارد که بخواهیم تقاضای واگذاری سازمان زندانها به وزارت دادگستری را داشته باشیم؟
ببینید، قانون که ساخته دست خداوند نیست که در آسمانها باشد، قانون دست من و شماست. آن کسی که تا به حال قانون را نوشته و گفته که سازمان زندانها باید زیرمجموعه قوه قضائیه باشد، خودش قانون را مینویسد و آن را زیرمجموعه وزارت دادگستری تعریف میکند.
برداشت آقایان از شرح وظایف وزارت دادگستری، نامهرسانی از قوه قضائیه به هیات دولت است
*همین اواخر سخنگوی شورای نگهبان در نشستی اعلام کرد تنها وزارتخانهای که وظایفش در قانون اساسی اعلام شده، وزارت دادگستری است و نمایندگان مجلس نمیتوانند برای این وزارتخانه وظایف جدید تعریف کنند، به همین دلیل این سوال را از شما پرسیدم.
البته اینکه برداشت آقایان از شرح وظایف وزارت دادگستری، نامهرسانی از قوه قضائیه به هیات دولت است، دیگر نظر آقایان است و نمیتوان آن را کاری کرد. اگر متن قانون اساسی را بخوانند میبینند که اینطور نیست که وزیر دادگستری فقط یک نامهرسان باشد، نخیر، کلیه امور اداری قوه قضائیه زیر نظر وزارت دادگستری است و نگهداری زندانیان هم یک کار اداری است.
اما چه اشکالی دارد اگر ایرادشان این است، [سازمان زندانها] را زیر نظر وزارت کشور ببرند که در همه دنیا هم چنین است. اصلاً دادستانی در دنیا زیر نظر قوه قضائیه نیست، دادستان مدعیالعموم است و مدعیالعموم باید در وزارت داخله (کشور) باشد. اگر آقایان ایراد قانون اساسی دارند، تفسیر قانون اساسی با خودشان (شورای نگهبان) است و میتوانند ایراد آن را برطرف کنند. دوم ما یک کشور مستقل در کره زمین نیستیم، ما هم جزو 200 کشور آزاد دنیا هستیم، ببینید بقیه کشورها چه کاری انجام دادهاند، ما هم همان را انجام دهیم و سازمان زندانها را زیر نظر وزارت کشور ببریم. چه ایرادی دارد؟ از قوه قضائیهای که نمیشود به او تذکر داد، سوال و استیضاح کرد، خارج شود، زمانی که خارج شد خواهید دید چه اتفاقی رخ میدهد. به راحتی هرچه تمامتر سازمان زندانها قانونمند و نظارتپذیر میشود. آقاجان یک نفر گرفته میشود... بندی که در آییننامه سازمان زندانها مربوط به بیماران، محکومان و متهمان بیمار است، دیگر چه چیزی ما شفافتر از آن داریم؟ راجع به تحمل حبس، چه چیزی شفافتر از آن داریم؟ بعضی محکومان تحمل حبس را ندارند. قانونگذار تشخیص داده و مرجع تشخیص آن را هم مشخص کرده است. الان سازمان زندانها زیر نظر قوه قضائیه است و قوه قضائیه هم زور دارد. راه نفوذی نیست که منِ نماینده مجلس، منِ موکل به وکیلم که نماینده مجلس است فشار وارد کنم که اینها را پاسخگو کند.
*اصلاً دلیل مقاومت در برابر واگذاری سازمان زندان از قوه قضائیه به قوه مجریه چیست؟ سالهاست درگیر این موضوع هستیم، در دورههای مختلف مجلس مطرح میشود، بعضی مجالس بیشتر دغدغه دارند و بیشتر فشار میآورند و بعضی مجالس هم مانند مجلس فعلی اصلاً دغدغه ندارند. اما این مقاومتی که مانع انجام این کار میشود از کجا نشأت میگیرد؟
زندان حربه است. دست هر کسی که باشد به خوبی میتواند از آن استفاده کند. خیلی طبیعی است نهادهایی که این حربه را دارند دوست ندارند آن را از دست بدهند، خیلی ساده است. اگر نظارتپذیر شود، یکسری از اتفاقات رخ نمیدهد. بعد از آن در کشور ما متاسفانه افراد سر جای خود ننشستهاند. طی ابلاغی میبینید که رئیس رادیو و تلویزیون میرود رئیس یک هلدینگ بزرگ اقتصادی میشود، حالا چه ارتباطی بین اداره رادیو و تلویزیون با یک هلدینگ اقتصادی برقرار است که در شرایط بحرانی تحریم هم باید اداره شود، راستش مطلبی برای گفتن نداریم. رئیس قبلی قوه قضائیه آیتالله آملی لاریجانی، قبل از ریاست این قوه چه کاری انجام میدادند؟ یک روز کار اداری نکردند. اشکال کار ما اینجاست.
اتفاقاً اگر خدای ناکرده من رئیس قوه قضائیه بودم همان روز اول خواستهام جدا شدن سازمان زندانها از قوه قضائیه بود، به دلیل اینکه عواقب اتفاقاتی که در زندان رخ میدهد گریبان منِ قوه قضائیه را نگیرد.
بخشنامه چیز جدیدی که نگفته است
*به طور کلی فکر میکنید این بخشنامه چقدر میتواند بر بهبود شرایط زندانها تاثیرگذار باشد؟
بخشنامه چیز جدیدی که نگفته است، همان چیزی که در قوانین وجود داشته را شامل میشود. اما بخشنامه یادآوری کرد که این اتفاقات در زندانها روی میدهد. خب اگر این اتفاقات رخ میدهد، الان دیگر [سازمان زندانها] وظیفه مضاعف دارد. باید با تکیه بر این اتفاقاتی که افتاده و آگاهیهایی که به وجود آمده نقاط ضعف عملکرد زندانبانها را برطرف کنند. اما همانطور که گفتم اشکال این سازمان را ما که دستاندرکار بودیم میدانستیم، زندانیان بااطلاع هستند، خانوادههای آنها میدانند. منتها مردم عادی اطلاع نداشتند. این بخشنامه یک واقعیتی را در منظر مردم قرار داد. در قانون که سلول انفرادی وجود ندارد، اما سازمان زندانها اعلام کرده و تازه تعیین تکلیف کرده که چگونه افراد را در سلول انفرادی نگه داریم. یک امر غیرقانونی را قانونی جلوه داده و برای آن شرط و شروط گذاشته است.
*با توجه به اینکه گزینه سلول انفرادی در این بخشنامه قید شده است و با وجود انتقادهایی که احتمالاً وارد شود، این بند قابلیت حذف شدن دارد یا چارچوبی مشخص شده تا این روند ادامه پیدا کند؟
تا نگرید طفل کی جوشد لبن/ تا نگرید طفلک حلوافروش/ دیگ بخشایش نمیآید به جوش
اگر من و شما، دیگر انجیاوها و رسانهها مطالبهگر باشیم، بله. اگر نباشیم- ولش کن به من چه ارتباطی دارد، فعلاً که من درگیر نیستم- این شرایط ادامه خواهد داشت.
چکیده گفتوگوی نعمت احمدی
*بخشنامه جدید حال و روز سازمان زندانها را بیان کرد، این پیام را باید گرفت
*صدور بخشنامه جدید سازمان زندانها، کیفرخواست علیه زندانبانان گذشته است
*یکی از مزایای این بخشنامه بیان آن چیزی است که هماکنون در سازمان بر زندانیان میگذرد
*رهبری انقلاب میفرمایند هر روز انفرادی برابر سه ماه زندان است
*بخشنامه سازمان زندانها نمیتواند قانون وضع کند
*در قوانین ما از سلول انفرادی صحبتی نشده است
*قانون حقوق شهروندی یکی از مترقیترین قوانین است که متروکه مانده است
*باید سازمان زندانها را از قوه قضائیه جدا کنیم و در قوه مجریه باشد
*دنیا در بحث زندان به سمت رویکرد تربیتی رفته است
*در داخل کشور مادرِ زندانی داریم که بچه بغل در داخل زندان میچرخد
*۲۷۰ هزار زندانی برای جمعیت کشور ما یک فاجعه است
*بعضی کشورهای توسعه یافته اصلا زندان ندارند
*وزیر دادگستری فقط یک نامهرسان نیست
*دادستانی در دنیا زیر نظر قوه قضائیه نیست
*دادستان مدعیالعموم است و مدعیالعموم باید در وزارت داخله (کشور) باشد
*سازمان زندانها از زیر نظر قوه قضاییه خارج شود، به سرعت قانونمند و نظارتپذیر میشود
*سازمان زندانها زیر نظر قوه قضائیه است و قوه قضائیه هم زور دارد
*زندان حربه است، دست هر کسی که باشد به خوبی میتواند از آن استفاده کند
*طبیعی است نهادهایی که این حربه را دارند دوست ندارند آن را از دست بدهند
*بخشنامه یادآوری کرد که این اتفاقات در زندانها روی میدهد
*در قانون که سلول انفرادی وجود ندارد، اما سازمان زندانها اعلام کرده و تازه تعیین تکلیف کرده که چگونه افراد را در سلول انفرادی نگه داریم
*سازمان زندانها یک امر غیرقانونی را قانونی جلوه داده و برای آن شرط و شروط گذاشته است
*چند روز گذشته چند زندانی فوت کردهاند، یا زندانی در داخل زندان کشته شده، آیا میتوان از رئیس قوه قضائیه سوال کرد و به او تذکر داد؟ میتوان از رئیس سازمان زندانها سوال کرد و به او تذکر داد؟ نمیشود!
*ابلاغ این بخشنامه، صرف نظر از واقعه تلخی که برای مرحوم بکتاش آبتین اتفاق افتاد، حال و روز سازمان زندانها را هم بیان کرد. این پیام را از این منظر باید گرفت.
دیدگاه تان را بنویسید