کد خبر: 534887
|
۱۴۰۰/۱۱/۰۹ ۰۹:۰۲:۳۰
| |

فیاض زاهد، روزنامه‌نگار و تحلیلگر:

عرصه سیاست، صحنه برخوردهای احساسی و رمانتیک نیست

به نقطه سرنوشت‌سازی در وین رسیده‌ایم

یک فعال سیاسی نوشت: عرصه سیاست، صحنه برخوردهای احساسی و رمانتیک نیست. ایران باید از ظرفیت روابط خوب خود با روسیه و چین بهره‌برداری کند.

عرصه سیاست، صحنه برخوردهای احساسی و رمانتیک نیست
کد خبر: 534887
|
۱۴۰۰/۱۱/۰۹ ۰۹:۰۲:۳۰

فیاض زاهد، فعال سیاسی اصلاح طلب طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: سخنان رهبری درباره لزوم بهره‌وری از فرصت برخی تعامل‌های نامتعارف در ساختار مناسبات خارجی ایران، یک اقدام حساب‌شده محسوب می‌شود.

ایشان نشان داده‌اند که در بازی شطرنج جهانی در لحظات تعیین‌کننده قدم‌های بسیار هوشمندانه‌ای برمی‌دارند. نگارنده همواره بر گسترش و توازن مناسبات بین‌المللی تاکید داشته‌ام. در دو سرمقاله قبلی به رییس محترم جمهوری پیشنهاد داده بودم که نباید همه تخم‌مرغ‌های وزن سیاسی ایران در تعامل بین‌المللی را در سبد روسیه بگذارد. البته بر این نکته هم تاکید شده بود که روسیه یک شریک قدرتمند و اثرگذار در صحنه بین‌المللی است.

عرصه سیاست، صحنه برخوردهای احساسی و رمانتیک نیست. ایران باید از ظرفیت روابط خوب خود با روسیه و چین بهره‌برداری کند. ضمن آنکه نفوذ ایران در محور مقاومت نیز برگ برنده ایران است. شاید برخی فعالان سیاسی و کسانی که با ساختار روابط بین‌المللی آشنایی دارند، با سیاست منطقه‌ای ایران مخالف باشند. اما در حال حاضر مجبوریم با توجه به آرایش سیاسی و نظامی روی زمین تحلیل خود را ارایه دهیم. 

در سیاست نرمش قهرمانانه نیز، رهبری با مجوز خود به دولت روحانی امکان آن مانور باشکوه در تاریخ دیپلماسی را فراهم کردند. کاری که تاریخ ایران از آن با افتخار یاد کرد. باعث تاسف است که برخی کم‌بینی‌ها، حسادت، رقابت‌های سیاسی، فراموشی منافع ملی سبب شد آن‌گونه که شایسته سربازان دیپلماسی بود از آنان تقدیر نشود.

هرچند رهبری معظم در گذرگاه‌های مختلف با تعابیر باشکوهی از فرزندان خود تشکر و قدردانی کردند. اما طنز ماجرا آنجاست که مخالفین و تحقیرکنندگان معاهده مهم بین‌المللی، امروز مجبورند بر همان مسیر و نقشه راهی که تیم قبلی تدارک دیده و از سوی ایشان تخریب شده بود بنای خود را پایه نهند. این بزرگ‌ترین درس تاریخ به آنهاست.

ابتدا با دو پلان جدید وارد شدند و درنهایت به جایی رسیدند که از قبل مورد پذیرش تیم قبلی ایران و دول غربی و مذاکره‌کننده شرقی بر آن توافق شده بود.  اخبار موثق می‌گوید اگر رهبری انقلاب حضور نداشتند و مسیر را هدایت نمی‌کردند، چه بسا برادران جدید! سنت و میراث گذشته را به تباهی می‌کشیدند.  معلوم است که وقتی تیمی 10 سال به برجام فحش داده و برای مذاکره‌کنندگان آرزوی مرگ و بدنامی کرده‌اند، افراد مناسبی برای ادامه راه نبودند.

به هر حال هر چه بود، اراده‌های بالاتر و خیرخواه‌تر در حاکمیت اجازه تاختن به منتقدان کم‌اطلاع و بی‌انصاف را نداد.  حال هر چه بود، سخنان رهبری بن‌بست بزرگی را از پیش پای تیم ایرانی و وزارت خارجه گشود. اینکه درنهایت اگر قرار به توافقی در برجام باشد، تنها از طریق گفت‌وگوی مستقیم و مرتبط با موضوع برجام با امریکایی‌ها میسر است.

موضع هوشمندانه رهبری از این جهت دارای اهمیت است که بدانیم این دولت امریکا بود که قاعده بازی را به‌هم زد. ترامپ با رفتار نسنجیده خود، هزینه‌های فراوانی به ایران وارد کرد و البته خود و دولتش نیز متحمل هزینه‌های افزون‌تری شدند. اینک به نظر می‌رسد هر دو طرف به این نتیجه رسیده‌اند که توافق برای دو کشور در این پرونده خاص منافع بیشتری را تدارک می‌بیند. همان‌گونه که ایشان در آغاز برجام به دولت امریکا تلویحا فرمودند که مذاکرات و روش امریکا می‌تواند نمونه مناسبی برای ارزیابی ادامه گفت‌وگوهای سازنده باشد.

در قدم اول امریکا نتوانست به تعهدات خود عمل کند. ایران هم در نتیجه اقدامات عکس‌العملی، مجبور به پیمودن مسیری متفاوت شد. بدیهی است پرستیژ ایران اجازه نمی‌داد که امریکا به راحتی به برجام برگردد، بدون آنکه تاوان مناسبی برای این رفتار بدهد.

تا اینجای کار استفاده از ظرفیت‌های کشورهای درگیر مانند اروپا، چین و روسیه مناسب بود. اما ما به نقطه سرنوشت‌سازی رسیده‌ایم. توافق بیش از هر زمان دیگری دور و در دسترس است. دور، چنانچه طرفین انتظارات خود را منطقی و قابل فهم برای همدیگر تنظیم نکنند و به دیگر کشورها اجازه مداخله بیش از ضرورت ندهند.

به نظر افکار عمومی ایران چندان موافق اعتماد کامل به شریک شمالی خود نیست. سفر رییس‌جمهور به روسیه هم آتش این بی‌اعتمادی را شعله‌ورتر کرد. باعث تاسف است که اصولگراهای مدعی، وکیل مدافع دولت روسیه شده‌اند. این به عدم فهم و درک درست آنها از موقعیت بین‌المللی ایران مربوط است، ضمن آنکه اصولگراها یاد نگرفته‌اند که منافع ملی را با موجبات داخلی به درستی پیوند دهند. در حفظ حرمت رییس‌جمهور همه ما شریک هستیم. هر کس ذره‌ای حرمت برای وطن قائل است، به نماینده ایران در مناسبات خارجی تنها از بستر رقابت‌های سیاسی نگاه نمی‌کند و نباید هم بکند. حتی علی‌رغم اعتراضاتی که به چینش تیم مذاکره‌کننده وارد است، آنها فرزندان وطن در مبارزه‌ای نفسگیر هستند. ما مانند دستگاه پروپاگاندای پایداری نیستیم که از پشت بر فرزندان‌مان دشنه وارد کنیم. 

از سویی مجوز رهبری، پاسخ مناسبی به روسیه است تا بداند ما چندان هم دست و پا بسته نیستیم. در این مرحله باید مراقب لایی کشیدن‌ها و پشت پا زدن‌های رقبای دیگر هم باشیم. همه آنهایی که از موفقیت ایران متضرر می‌شوند. از رژیم اشغالگر تا برخی دول نادان اطراف.  اما نباید از یاد برد ما نیازمند یک تغییر راهبردی در نوع نگاه و تعامل خویش با جامعه جهانی هستیم. از این شرایط جدید و مجوزی که صادر شده می‌توان به اصلاح روندها توامان همت گماشت. مخصوصا وقتی که دولتی اصولگرا، یکدست! و مورد وثوق بر قدرت است. چنانچه توافقی بدون اصلاح راهبردی صورت نگیرد، حتی اگر به توافقی به ظاهر دایمی دست یابیم، چندان امیدی به آینده این توافق، کاهش فشارها، جذب سرمایه‌گذاری و ترمیم عقب‌ماندگی‌ها نیست.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها