کد خبر: 535145
|
۱۴۰۰/۱۱/۱۰ ۱۲:۰۱:۲۷
| |

فرشاد مومنی، استاد تمام دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی:

در ساحت سیاست‌زدگی، مصالح ملی بازیچه دوقطبی‌های کاذب می‌شوند

رئیس موسسه مطالعاتی دین و اقتصاد، گفت: در دانش توسعه یکی از گزاره‌های خیلی کلیدی که به کار نظام حکمرانی کشور توسعه‌خواه می‌آید، این است که وقتی که یک مسئله‌ای در یک سطحی ایجاد می‌شود تلاش برای حل و فصل آن مسئله که فراگیری اجتماعی ایجاد کرده است از همان سطح یک کار خطا و نادرستی است که زمان را از دست ‌می‌دهیم، تنش و اصطکاک افزایش پیدا می‌کند.

در ساحت سیاست‌زدگی، مصالح ملی بازیچه دوقطبی‌های کاذب می‌شوند
کد خبر: 535145
|
۱۴۰۰/۱۱/۱۰ ۱۲:۰۱:۲۷

فرشاد مومنی، استاد تمام دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در رابطه با خبرهای منتشر شده پیرامون اخراج تعدادی از اساتید شناخته شده دانشگاه‌های مختلف و اثرات و تبعات این اقدامات بر لایه‌های مختلف جامعه اعم نخبگان، دانشجویان و مردم، گفت: بحث‌هایی که طی چند روز گذشته در اطراف تنی چند از دانشگاهیان شاخص مطرح شد، امواجی پدیدار کرده که اگر از دریچه تحلیل‌های سطح توسعه به آن نگاه نکنیم این خطر را دارد که یک مسئله حیاتی به یک امر شخصی تقلیل پیدا کند و امکان یادگیری و اعتلابخشی را هم از نظام قاعده‌گذاری‌های اساسی کشور و هم از دانشگاهیان و هم از عامه مردم بگیرد. بنابراین من ترجیح می‌دهم که از این دریچه صحبت کنم و روی سخن من در اینجا بیشتر با تصمیم‌گیران اساسی کشور و قاعده‌گذاران کلیدی این سرزمین گرامی است. از آن‌ها تقاضا می‌کنم که این مسئله را در حد یک مسئله دم دستی مربوط به یک، دو، سه یا پنج دانشکده خاص نبینند، بلکه این را به عنوان نشانه‌ای از طیف متنوعی از بحران‌ها ببینند و به عنوان یک کارشناس کوچک توسعه به آن‌ها توصیه می‌کنم که در مواجهه با آن از مسئولیت‌های خود شانه خالی نکنند و مسئله‌ای که به نهاد علم در این سرزمین مربوط می‌شود را متناسب با جایگاه و منزلت این نهاد شخصاً در دستور کار قرار دهند، رسیدگی کنند و قبل از اینکه کشور از این ناحیه هم آسیب‌های جدی ببیند رفع و رجوعی بایسته، عالمانه و اعتلابخش کنند.

به گزارش ایلنا، وی ادامه داد: ببینید در دانش توسعه یکی از گزاره‌های خیلی کلیدی که به کار نظام حکمرانی کشور توسعه‌خواه می‌آید، این است که وقتی که یک مسئله‌ای در یک سطحی ایجاد می‌شود تلاش برای حل و فصل آن مسئله که فراگیری اجتماعی ایجاد کرده است از همان سطح یک کار خطا و نادرستی است که زمان را از دست ‌می‌دهیم، تنش و اصطکاک افزایش پیدا می‌کند و دستاوردهای انتظاری هم حاصل نمی‌شود. مسئله را باید از یک سطح بالاتری به آن نگاه کرد چون اینجا بحث منزلت علم و و عالمان است؛ یک مسئله اجرایی دم دستی نیست و باید به اندازه منزلتی‌اش به آن توجه کرد.

رئیس موسسه مطالعاتی دین و اقتصاد در ادامه بیان کرد: مقامات کلیدی فرادست که متولی امور کلی معطوف به توسعه هستند باید به این نکته توجه داشته باشند که همه مطالعه‌هایی که طی چند ساله اخیر در زمینه سنجش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان شده است، حکایت از این دارند که با وجود اینکه کشور با یک بحران فراگیر اعتماد اجتماعی رو به روست هنوز به طور نسبی اهل علم بیش از سایر گروه‌های اجتماعی مورد وثوق مردم هستند. بنابراین برخوردهایی که با اهل علم در دانشگاه ‌می‌شود، از این زاویه حساسیت و اهمیتی در استاندارد ملی دارد و باید با آن در همان استاندارد برخورد شود.

مومنی با اشاره به بحران اعتماد اجتماعی که در گزارش وضعیت اجتماعی کشور در سال ۹۵ توسط وزارت کشور آمده است، بیان کرد: ببینید مساله اساسی این است که به روایت گزارش سه جلدی وضعیت اجتماعی کشور که سال ۱۳۹۵ وزارت کشور منتشر کرده، با یکی از بی‌سابقه‌ترین، پردامنه‌ترین و خطرناکترین ابعاد بحران اعتماد اجتماعی رو به رو است و نظام قاعده‌گذاری‌های اساسی و نظام اجرایی آن هم با کاستی‌ها، نقصان‌ها، ناتوانی‌ها و شکست‌های پرشمار رو به رو بوده است؛ در نتیجه باید از این دریچه برای حفظ خود و بازگرداندن مشروعیت از دست رفته، بهایی بسیار فراتر از شرایط عادی برای جامعه علمی قائل باشد وگرنه این مساله موجب گسترش و تعمیق بحران‌های اداره نظام ملی می‌شود.

وی خاطرنشان کرد: این اشخاص که در حد یک نخبه صلاحیت‌های بالایی از خودشان نشان داده‌اند، بیرون از دانشگاه مسائل شخصی زندگی خود را حل خواهند کرد و با بحرانی هم رو‌به‌رو نمی‌شوند، این نظام ملی است که در اثر اینگونه برخوردها آسیب و صدمه می‌بیند و به همین خاطر هم متولیان امور ملی باید با این زمینه برخورد کنند.

استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، در ادامه تصریح کرد: نظام قاعده‌گذاری‌های اساسی کشور و نظام‌های اجرایی کشور با فراز و فرودهای اندک طی سه دهه گذشته یکی از بدترین جلوه‌های شکست سیاستگذاری را تجربه کردند. به عنوان یک کارشناس کوچک توسعه گواهی می‌دهم که طی این سه دهه نظام تصمیم‌گیری‌های اساسی کشور و نظام اجرایی کشور درباره هر سیاستی بیشتر از حیثیت خود مایه گذاشته‌اند، شدت شکست در آن حیطه شدیدتر بوده است. این هم یک مورد حیاتی ملی است که نیازمند گفت‌وگوی ملی، مداقه ملی و تدبیراندیشی در سطح بالاست. وقتی که به ریشه‌های این مساله برخورد می‌کنیم می‌بینیم که کیفیت سیاست‌ها به طرز فاجعه‌آمیزی نازل بوده و این به آن معناست که از نهاد علم به نحو بایسته و مبتنی بر گفت‌وگوهای سازنده و مشارکت های اعتلابخش در فرآیندهای تصمیم‌گیری و تخصیص منابع بهره برده نشده است و این چنین شده است که ما با انبوهی از بحران‌ها رو به رو هستیم و با کمال تاسف باید بگویم که یکی از ریشه‌های اصلی سقوط کیفیت سیاستگذاری برخوردهای سیاست‌زده با نهاد علم بوده است. شما وقتی که با عدد و رقم صحبت می‌کنید تمام آن جنبه‌های مناسبات رانتی و مناسبات سیاست‌زده رقابت‌های مخرب معطوف به کسب قدرت به هر قیمت را می‌توانید آثار و عوارضی ببینید که زخم‌هایی به نهاد علم کشور هم تحمیل کرده است و اگر آن‌ها درست نشود همه ضرر خواهیم کرد.

وی ادامه داد: بنابراین برخورد ناشایستی که با استادان به نسبت با سواد، به نسبت دلسوز، به نسبت مسئولیت‌شناس و به نسبت محبوب‌شده صورت گرفت باید از این دریچه مورد توجه قرار گیرد. مقامات رسمی که دل به گزارش‌های رسمی خوش می‌کنند به یقین توجیه‌هایی از سطوح پایین‌تر دریافت می‌کنند. من می‌خواهم بگویم که حتی ممکن است بخش‌های مهمی از آن توجیه‌ها درست هم باشد ولیکن آن مقام سطح بالایی که دوراندیش، آینده‌نگر و توسعه‌خواه است باید قادر به اولویت‌گذاری هم باشد. با آن سختگیری‌هایی که با این استادان گرامی شده، من ادعا می‌کنم که اگر به سراغ قوه مجریه، قوه قضاییه و قوه مقننه بروند دستاویزی برای برخوردهای خشن‌تر از این هم پیدا می‌شود اما چرا قاعده‌گذارهای اصلی اینجا سطح بالاتر فکر می‌کنند؟ چون می‌دانند که مصالح ملی از مصالح اشخاص و جناح‌ها و باندها مهم‌تر است.

مومنی اضافه کرد: بنابراین توصیه موکد و خاضعانه من این است که با نهاد علم هم از همین دریچه برخورد کنند و به جای حذف، راه اعتلابخشی و برقرار کردن حس اعتماد و روحیه همکاری را در پیش بگیرند تا همه سود ببریم. این بازی که الان شروع شده یک بازی خطرناکی است که در آن همه بازنده هستند و نظام ملی و حکومت جمهوری اسلامی در این بازی بزرگترین بازنده خواهد بود. بنابراین در نهایت شفقت و خضوع توصیه می‌کنم که به مساله از این دریچه نگاه کنند و اگر از این زاویه نگاه کنیم، مشاهده می‌کنیم که این برخورد یک نشانه است و این نشانه حکایت از این دارد که اگر ما برخوردهای سیاست زده با نهاد علم و دانشگاه را هرچه سریع تر متوقف نکنیم همه زیان خواهیم کرد و همه آن مناسبات رانتی که در ساحت‌های دیگر حیات جمعی وجود دارد شما اینجا هم می‌بینید.

این استاد دانشگاه افزود: مثلا یک وجه آن این است که آیا قاعده گذاران اساسی کشور می دانند که تعداد موسسه‌ها و واحدهای آموزش عالی ایران چیزی نزدیک به ۹ برابر انگلستان و بیش از ۱۰ برابر ایتالیاست؟ آیا می‌دانند که در چارچوب مناسبات رانتی که با سیطره افراطی کمیت رو به رو هستیم، استادهای با کیفیت بیشتر در معرض آسیب قرار دارند به جای اینکه در معرض پاداش قرار داشته باشند؟ آیا این عزیزان می دانند که تعداد موسسات آموزش عالی ما همین الان از چین بیشتر است؟ آیا می‌دانند که طی یک دهه گذشته با وجود سقوط چشمگیر تعداد کسانی که تمایل به آموزش عالی دارند ما با جهش دوپینگی تعداد اعضای هیات علمی رو به رو هستیم؟ و در این ماجرا استقلال دانشگاه فدای سیاست زدگی شده و گروه‌های تخصصی کمترین اختیار را در گزینش افراد دارند و آیا می دانند که استمرار چنین مناسباتی چگونه اعتبار نهاد علم را مخدوش می‌کند و امکان مشارکت فعال و اثربخش نهاد علم در ارتقاء کیفیت سیاست ها را ساقط می‌کند و کشور را با انبوه بحران‌های بزرگ و کوچک جدید و قدیم رو به رو خواهد ساخت؟

وی خاطرنشان کرد: من می‌خواهم از این زاویه تقاضا کنم که مقامات گرامی کلیدی علی قدر مراتبهم زودتر جلوی تسری این برخوردهای سخیفی که در سایر عرصه‌های مناسبات رانتی وجود دارد را گرفته و اجازه ندهند که به نهاد علم هم تسری پیدا کند؛ چون وقتی که زبان گشوده شود و گفته شود که مثلا بر سر نهاد علم چه رفته است، از این ماجرا کسی سود نخواهد برد و همه زیان خواهیم کرد.

رئیس موسسه مطالعاتی دین و اقتصاد با تاکید بر اهمیت پرهیز از سیاسی‌کاری در برخورد با نهاد علم که نتیجه آن تحت‌الشعاع قرار گرفتن مصالح ملی خواهد بود، گفت: ببینید در ساحت سیاست‌زدگی و رقابت‌های مخرب سیاسی دقیقا مصالح ملی بازیچه دوقطبی های کاذب می شوند، به جای اینکه بیایند به روش علمی از قراردادهای بلندمدت با روسیه و چین دفاع کنند، می گویند هرکس مثلا ما فکر نکند به این قدرت بزرگ یا آن قدرت بزرگ ارتباط دارد، این یک پدیده‌ای است که بیش از صد سال در این سرزمین سابقه دارد و ما دیده‌ایم که اگر علم فصل الخطاب نباشد در این زمینه‌ها خط تحت الحمایگی و تحت سلطه بیگانگان قرار گرفتن جدی می‌شود.  بنابراین در این حیطه‌های سرنوشت‌ساز در این مقطع حیاتی کشور باید راه را باز کنند که اعتبار بیشتری به نهاد علم داده شود، دست اندازی‌های سیاست زده به نهاد علم کاهش پیدا کند و راه باز کنند برای مشارکت اصولی اهل علم در حل و فصل گرفتاری های پر شمار کشور.

وی ادامه داد: ببینید برخورد سیاست زده باعث شده است که اگر یک نفر یک حرف درستی بزند به جای اینکه پاسخی به آن حرف درست داده شود او را منتسب به جناح‌های سیاسی می‌کنند در حالیکه ما در این سرزمین گرامی ضمن احترام به همه آن‌هایی که شرافتمندانه و دلسوزانه به نام اصولگرا و اصلاح‌طلب برای سرنوشت کشور دل می‌سوزانند؛ من می‌گویم وقتی که از اندیشه تهی شدیم شما می‌بینید اصلاح‌طلب‌های ما دنبال شوک درمانی می‌روند، ببینید چه طنز تلخی است؛ و اصولگراهای ما سیاست‌های فسادزا و نابرابر ساز را به سیاست‌های اعتلابخش ترجیح می‌دهند، چرا اینطور می‌شود؟ به خاطر اینکه سیاست زدگی و به حاشیه راندن علم همه عرصه‌های حیات جمعی را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

مومنی اضافه کرد: وقتی چنین برخوردی می‌شود خود اهل علم هم زیان می‌بییند، من با اینکه همکار بسیار ارجمندم آقای دکتر محمد فاضلی را گرامی می‌دارم و از بحث‌های تخصصی ایشان به عنوان یک جامعه‌شناس بهره بردم اما ترجیح می‌دهم ایشان را از موضع امر به معروف و نهی از منکر بر حذر ندارم از اینکه در حیطه اقتصاد وارد نشوند، ایشان یک جامعه شناس بسیار ارجمند است که هروقت وارد مباحث اقتصادی می‌شود خطا می‌کند؛ اما من وقتی می‌بینم که فضا، یک فضای سیاست زده است حتی به دوست عزیز خودم هم رغبت نمی‌کنم که امر به معروف و نهی از منکر کنم در حالیکه اگر مناسبات سالم باشد من مشفقانه از ایشان هم خواهش خواهم کرد که در حیطه ای که صلاحیت تخصصی دارد و کارهای تالیفی و ترجمه ای بسیار ارزشمندی هم منتشر کرده متمرکز شود تا همگان از او بیشتر بهره ببرند.

وی افزود: طنز تلخ‌تر این ماجرا در مورد امثال دکتر امیدی و دکتر اباذری است، مثلا دکتر امیدی کسی است که در حکومت به اصطلاح اصولگرایان عمیق‌ترین و جامع‌الاطراف ترین مطالعه‌ها را درباره عدالت اجتماعی و به ویژه عدالت آموزشی انجام داده است، آخر شما چطور اصولگرا هستید که یکی از عمیق ترین متفکران عدالت را در یکی از حیاتی ترین و سرنوشت ساز ترین عرصه‌های حیات جمعی را با شیوه حذف بدرقه می‌کنید؛ چرا نمی‌سنجید که در این ماجرا چه کسی برنده و چه کسی بازنده است.

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد در ادامه بیان کرد: من نمی‌خواهم بگویم که این‌ها خطاهای اداری یا کاستی‌های اجرایی نداشته‌اند، خود من هم دارم؛ اصلا کیست که در نهاد علم ادعا کند که مطلق است و هیچ ایرادی در کار او نیست ولی شیوه عالمانه و شیوه پیامبرانه شیوه اعتلابخش است نه شیوه حذف؛ شما کمک کنید که اشکالات برطرف شود. آیا اینکه جامعه ما در اثر این برخوردها، میلیون‌ها دلار هزینه کند و آدم‌های باکیفیت پیدا شوند و بعد آن‌ها را سرخورده کنیم و روانه کشورهایی کنیم که در تبلیغات سیاسی به آن‌ها استکبار جهانی می‌گوییم، آیا این کار بخردانه‌ای است؟ یا اینکه ما بیاییم شیوه اعتلابخش در دستور کار قرار دهیم و با تذکر مشفقانه کاستی‌های اجرایی-اداری آن‌ها را هم برطرف کنیم و تسهیل کنیم شرایط را برای اینکه آن‌ها بتوانند از آن ذخیر دانایی خود برای نجات کشور استفاده کنند.

وی اضافه کرد: ما الان شاهد این هستیم که برخورد‌های سیاست‌زده به ویژه در قوای مقننه و مجریه هم به واسطه اینکه این‌ها از نهاد علم فاصله گرفتند و با انبوه بحران‌ها رو به رو هستند در غیاب عالمان مشفقی که به آن‌ها مشاوره بدهند ما رفتارهای آنومیک و ناهنجار می‌بینیم؛ یعنی مثلا رئیس سازمان برنامه و بودجه به جای اینکه پاسخ نقدهای عالمانه را بدهد چون صلاحیت تخصصی ندارد اینطور واکنش نشان می‌دهد که «کسانی بودند که در دولت قبلی ساکت بودند، چرا الان حرف می‌زنند؟» خب اگر اینطور باشد این یک موفقیت برای این دولت است که کسانی دلسوزانه احتمال فایده می‌دهند و الان دارند حرف می‌زنند؛ شما به عنوان یک عضو این دولت به جای اینکه خوشحال باشید چرا هتاکی می‌کنید؟ من این را یک ناهنجاری می‌دانم. یا وقتی که نایب رئیس مجلس به رئیس معتبرترین تشکل بخش خصوصی کشور با الفاظ سخیف سخن می‌گوید این حکایت از این دارد که این رفتارهای خارج از هنجار در مجلس هم جایگاه پیدا کرده است و به جای اینکه عالمانه سخنان از سر درد و دلسوزی رئیس اتاق بازرگانی را پاسخ بدهند به او اهانت می‌کنند؛ آخر این چه شیوه‌ای است؟ اگر حکومت‌گران ما به جای بزرگ منشی و سعه صدر شیوه پرخاشگری و هتک حریم در پیش بگیرند، همه ضرر خواهیم کرد.

مومنی تصریح کرد: به اعتبار این مناسبات و این ملاحظات من صمیمانه و خاضعانه تقاضا می‌کنم که مسئولان کلیدی کشور دستور بدهند این تعرضی که به نهاد علم از موضع سیاست‌زدگی می‌شود، متوقف شود و راه را برای اینکه اختلاف نظرها به شیوه عالمان و با فصل الخطاب قرار دادن علم حل و فصل شود، باز کنند. باز هم تاکید می‌کنم که گرفتاری و مشکل ما بیش از آنکه ناشی از اشخاص باشد ناشی از نهادهای کژکارکرد است، بنابراین همانطور که در سطح دولت این همه سرخوردگی در میان اصولگرایان پیش آوردند چون دارند مشاهده می‌کنند که مساله با جابجایی اشخاص حل شدنی نیست، این مساله را به نهاد علم تسری ندهند و راه را برای اینکه اهل علم انگیزه بیشتری پیدا کنند برای مشارکت در سرنوشت کشور و ارتقای کیفیت سیاستگذاری ها و نجات کشور از این نابسامانی‌ها باز کنند.

استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در بخش دیگری از این گفت‌وگو با تاکید بر اهمیت حفاظت و مراقبت از ذخیره دانایی کشور و بهره‌گیری از اندیشمندان برای جلوگیری از آسیب‌ها، گفت: در چارچوب اندیشه توسعه یک مبحثی تحت عنوان «ذخیره دانایی» وجود دارد که ما از جنبه‌های مختلف می‌توانیم از آن بهره ببریم و واقعا اگر راه برای موضوعیت یافتن علم به مثابه فصل الخطاب باز کنند، در این شرایط همه بیشتر نفع خواهیم برد. 

وی ادامه داد: من یک مثال می‌زنم، استاد فقید زنده یاد دکتر علی شریعتی در اوج شرایط جنگ سرد یک خطابه‌ای در حسینیه ارشاد ایراد کرد تحت عنوان «به سر عقل آمدن سرمایه‌داری»، و در آن شرایط این ادعا را مطرح کرد که خدمتی که مارکس به نظام سرمایه‌داری کرد قابل مقایسه با خدمات هیچ یک از شیفتگان نظام سرمایه‌داری نیست. چرا؟ چون مارکس نقاط کور و آسیب پذیر نظام سرمایه‌داری و تهدیدهای جدی آتی این نظام را برملا کرد؛ استراتژیست‌های سرمایه‌داری حداکثر استفاده را از آن تذکرات و هشدارها کردند و نتیجه این شد که برخلاف پیش‌بینی مارکس سرمایه‌داری باقی بماند و آن چیزی که مارکس فکر می‌کرد که فراگیر خواهد شد حتی آن‌هایی که ادعای آن را می‌کردند هم یا به گونه‌ای سقوط کردند یا به گونه‌ای تجدید نظر کردند.

مومنی اضافه کرد: پس ببییند ما باید هوشیار باشیم که حتی به مخالفان اندیشه‌ای نظام هم مجال بدهیم که با هر انگیزه‌ای که دارند، بیایند و ذخیره دانایی خودشان را برای آشکار کردن کانون‌های آسیب پذیر نظام جمهوری اسلامی به کار بگیرند. این خرد و دانایی توسعه گراست و ما باید در این مسیر حرکت کنیم و این همان وعده‌ای بود که استاد شهید مرتضی مطهری هم با قسم جلاله گفت که ما در سطح اندیشه‌ای استادهایی را می‌آوریم که مارکسیسم را با اعتقاد آموزش بدهند. چرا مطهری این حرف را می‌زد؟ برای اینکه اگر بحث منطق و استدلال باشد از نظر اندیشه‌ای اسلام ظرفیت بالاتری از خود نشان می‌دهد اما اگر به نام اسلام ما بیاییم آزادی‌ها را سرکوب کنیم؛ این عین عبارت شهید مطهری است:«هربار که به نام دلسوزی برای دین آزادی‌های اندیشه‌ای سلب شد، بزرگترین قربانی، اسلام بود.» چرا ما از این ذخیره دانایی استفاده نمی‌کنیم و به این موازین اسلامی عمل نمی‌کنیم و برای خودمان هزینه‌های بیخود می‌تراشیم، وقتی که با آدم‌های باورمندی مثل این استادها اینگونه حذفی برخورد می‌کنیم معلوم است که ذخیره دانایی‌مان برای اداره کشور نقصان پیدا می‌کند، انگیزه مشارکت اعتلابخش عالمان کاهش پیدا می‌کند و همه ضرر خواهند کرد.

وی بیان کرد: کلام آخر را از هیرشمن اقتصادشناس بزرگ توسعه ذکر می‌کنم که در کتاب جاودانه خودش با عنوان «اعتراض، وفاداری و خروج» می‌گوید حکومت‌ها فقط به شرط اینکه بفهمند آن‌هایی که وفاداری چاپلوسانه دارند دوست حکومت نیستند، آن‌هایی هم که با ژست‌های رادیکال صحنه را ترک می‌کنند عملاً رأی می‌دهند که مناسبات نامناسب تداوم‌ پیدا کند و فقط آن‌هایی که نقد مشفقانه و عالمانه می‌کنند، نجات بخش کشور هستند؛ پایدار و بادوام خواهند بود. لذا خاضعانه عرض می‌کنیم که عزیزان کمک کنند که دانشگاه‌های ما و نهاد علم ما از چنین موضع و جایگاهی در خدمت جایگاه خودش قرار بگیرد.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها