کد خبر: 535884
|
۱۴۰۰/۱۱/۱۳ ۲۲:۲۳:۱۹
| |

گرامی مقدم:

گفتمان اصلاحات شکست نخورده است

اسماعیل گرامی مقدم از نیروهای حزب اعتماد ملی در مصاحبه‌ای نظر خود را درباره تغییر گفتمان در جبهه اصلاحات بیان کرده است.

گفتمان اصلاحات شکست نخورده است
کد خبر: 535884
|
۱۴۰۰/۱۱/۱۳ ۲۲:۲۳:۱۹

نگاهی به اظهارات مختلف نیروهای سیاسی اصلاح‌طلبان نشان می‌دهد که یک نوع بلاتکلیفی در این جریان ایجادشده است. اصلاح‌طلبان از یک‌سو با از دست دادن سرمایه اجتماعی خود مواجه هستند و از سوی دیگر تحت‌فشار محدودیت‌های ایجادشده از سوی برخی نهادها قرار دارند. البته این‌ها تنها موضوعات مورد چالش در بین اصلاح‌طلبان نیست. چراکه بخشی از نیروهای این جریان سیاسی هنوز به همه مشکلات این جریان باور ندارد. درواقع احزاب مختلف اصلاح‌طلب با هم درباره وجود این مشکلات هم نظر و هم‌عقیده نیستند. شاید همه آنان قبول داشته باشند که محدودیت‌های بیرونی برای آنان زیاد است اما همه آنان این باور را ندارند که سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان ازدست‌رفته است. از همین رو هم برای فعالیت‌های آینده این جریان یک برنامه و راهکار ارائه نمی‌شود و به‌نوعی چنددستگی بزرگی در بین آنان ایجادشده است. برخی بر این باورند که همان رویه‌های گذشته باید حفظ شود و نباید با شکست خوردن در یکی دو انتخابات ناامید شوند. درعین‌حال نیز برخی دیگر تأکید دارند که گفتمان فعلی اصلاح‌طلبان دیگر کارآمد نیست و باید مسیر خود را تغییر دهند.

به گزارش روزنامه همدلی، آذر منصوری، دبیر کل حزب اتحاد ملت از نیروهای فعال این جریان روز گذشته در مصاحبه‌ای با ایلنا در خصوص فعالیت‌های جریان اصلاحات و در پاسخ به این سؤال که بزرگان جریان اصلاحات برای بازگرداندن سرمایه اجتماعی چه باید انجام دهند و اصلاح‌طلبان چگونه باید نشان دهند که به فکر منافع ملی هستند نه حزبی و جریانی، گفت: «این پرسش اصلی است که موضوع گفت‌وگوی امروز اصلاح‌طلبان است. درواقع سؤال این مطرح است که با توجه به امتناع سیاست ورزی اصلاح‌طلبانه اصلاح‌طلبان چگونه می‌خواهند سیاست ورزی کنند؟ دو دیدگاه به نظرم در مجموع وجود دارد، دیدگاه اول اینکه اصلاح‌طلبان ضمن سرمایه‌گذاری جدی که باید برای احیا پایگاه اجتماعی خود داشته باشند، باید از یک‌سو دست به نوسازی گفتمانی بزنند و از سوی دیگر در حرکت‌های جمعی خود نیز باید به این نوسازی قائل باشند. عملکرد نهاد جمعی اصلاح‌طلبان در دو انتخابات قبل نشان داد که به دلیل شکل گرفتن دو تحلیل متفاوت نمی‌توانند بر سر جدی‌ترین و اصلی‌ترین مأموریت خود که انتخابات است به یک تصمیم واحد برسند. بعد از انتخابات ۱۴۰۰ هم این دو تحلیل متفاوت وجود دارد و طبیعی است اگر تفاهم و توافقی در این زمینه شکل نگیرد اتفاقی که در دو انتخابات گذشته افتاد در انتخابات ۱۴۰۲ هم خواهد افتاد. امروز هم این گفت‌وگوها ادامه دارد و هنوز به جمع‌بندی مشخصی نرسیده است.»

بااین‌حال همه اصلاح‌طلبان با این نظر موافق نیستند. اسماعیل گرامی مقدم از نیروهای حزب اعتماد ملی در مصاحبه‌ای با خبرنگار همدلی نظر خود را درباره تغییر گفتمان در جبهه اصلاحات بیان کرده است.

گرامی مقدم درباره این‌که برخی اصلاح‌طلبان تأکید دارند که باید یک تغییر گفتمان در این جریان رخ دهد می‌گوید: «برای این‌که تغییر گفتمان ایجاد شود به‌هرحال باید رویدادی هم هم‌زمان با آن نیز ایجاد شود تا گفتمان تغییر کند. تا آن تغییرات عملیاتی به وجود نیاید صحبت کردن از تغییر گفتمان منعی ندارد. به‌عبارت‌دیگر مثلاً باید راهبرد تغییر کند که به‌تبع آن یک گفتمانی تولید شود. به این‌گونه نیست که گفتمان تولید شود و جریانی به وجود بیاید. بلکه باید اتفاقی و تحولی رخ دهد تا به‌موازات آن گفتمان‌های هم‌جنس آن نیز تولید شود. در حال حاضر راهبرد اصلاح‌طلبان متمرکز بر انتخابات‌هاست؛ بنابراین اگر جبهه اصلاح‌طلبان که کل جریان اصلاحات را نمایندگی می‌کنند، به دنبال تغییر راهبردها باشد به همان موازات و به همان نسبت و یک گفتمانی هم تولید می‌شود. مثلاً تا الان بنابر مشارکت مؤثر و فعال در انتخابات بوده است ولی اگر این جبهه تصمیم بگیرد که یک راهبرد دیگری را انتخاب کند یا در انتخابات به خاطر رد صلاحیت نامزدهایش نامزد ندهند و شرکت نکنند و در این صورت گفتمان متناسب با این انتخاب می‌شود.»

گرامی مقدم بر این باور است: «اصلاح‌طلبان بر گفتمان‌های گذشته تأکید می‌کنند و همان‌ها ادامه دارد. شاید محوری‌ترین گفتمانی که اصلاح‌طلبان در سال‌های اخیر آن را دنبال کرده‌اند و هیچ تغییری هم نکرده حرکت در چارچوب قانون اساسی بوده است. این به نظر من محکم‌ترین گفتمانی است که اصلاح‌طلبان از سال 76 تا الان در پی آن بوده‌اند. درواقع قانون محور بودن اصلاحات و حرکت در چارچوب قانون اساسی گفتمان محوری بوده است.» او می‌افزاید: «من معتقد هستم که اصلاحات اساساً محوری‌ترین گفتمانش مطالبه تغییر مبتنی بر قانون اساسی است و اتفاقاً این گفتمان نیز جواب داده است. چه کسی می‌خواهد این به نتیجه رسیدن این گفتمان را رد کند؟ اگر در یک انتخابات یک جریانی شکست خورد نمی‌توان گفت که گفتمانش کارآیی ندارد و شکست‌خورده است؟ این گفتمان از طرف مردم شکست نخورده بلکه از سوی شورای نگهبان به‌واسطه رد صلاحیت‌ها با مانع روبه‌رو شده است.»

گرامی مقدم می‌گوید: «اصلاحات در چارچوب قانون اساسی گفتمان اصلی بوده و هست و این جبهه همواره موفقیت‌هایی که داشته در این چارچوب بوده و بعدازاین هم همین است و اگر خارج از این هم باشد دیگر اصلاحات نیست. ما باور داریم که مشکلات و حرکت در مسیری برخلاف مطالبات مردم و تصمیمات برخلاف جمهوریت و اسلامیت نظام باید اصلاح شود. این اصلاح هم باید در چارچوب قانون اساسی باشد. ما خارج از آن راهی نمی‌بینم اگر کسی راهی غیرازاین می‌داند باید راهبرد ارائه کند.»

گرامی مقدم در تحلیل خود برای ادامه فعالیت اصلاح‌طلبان توضیح می‌دهد: «من بر این باورم که باید هم صندوق محور و هم جامعه‌محور باشیم و راهی هم جز این نداریم. هم باید حمایت جامعه را داشته باشیم به‌این‌ترتیب که مطالبات واقعی مردم را درک کنیم و برای اینکه مطالبات مردم پیاده شود و به مرحله عملیاتی برسد باید سیاست ورزی کرد. باید خردورزی کرد. برای اجرایی کردن مطالبات مردم راهی هم جز حضور در قدرت نیست. اگر قرار است که فقط مطالبات مردم تکرار شود که خود مردم این کار را هر روز انجام می‌دهند. ولی اگر می‌خواهیم که این مطالبات عملی شود باید جریانی که ادعا دارد از طریق صندوق‌ها در قدرت قرار بگیرد تا این مطالبات را اجرایی کند؛ بنابراین از این منظر است که ما بر این باوریم که جبهه اصلاحات باید جامعه‌محور و صندوق محور باشد.»

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در پاسخ به این سؤال که اگر نامزدهای اصلاح‌طلبان در انتخابات پیش رو مانند سابق به‌طور گسترده رد صلاحیت شدند، این جریانی که تنها راه خود را از صندوق‌های رأی می‌داند تکلیفش چیست؟  می‌گوید: «اصلاح‌طلبان برای همین مسئله رد صلاحیت باید برنامه داشته باشند. باید فکر کنند که چگونه می‌شود به اینجا نرسید که همه رد صلاحیت شوند. باید در درون جبهه اصلاحات برنامه‌ریزی شود و در همان راستا حرکت کنند. اگر این مشکل برطرف نشود و کاری و راهی اندیشه نشود مشکل موانع حضور به وجود می‌آید. ولی نباید دست روی دست گذاشت تا سال 1402 که همه رد صلاحیت شوند. باید یک آنالیزی کنند و بررسی کنند که چگونه می‌شود این مانع رو کنار گذاشت. آیا عدم حضور در انتخابات به حل مشکل کمک می‌کند؟ یا نه می‌توان راه‌هایی را در حاکمیت پیدا کرد که آن‌ها باعث این شود که ریزش یا رد صلاحیت اصلاح‌طلبان به حداقل برسد؟  واقعیت این است که نمی‌توان همه‌چیز را پیش‌بینی کرد. در عالم سیاست روزانه در کشور ما، اتفاقات متعددی رخ می‌دهد که قابل پیش‌بینی نیست.  چهار ماه قبل جبهه مقابل اصلاح‌طلبان در مقابل برجام بودند ولی امروز به دنبال حداقل‌های برجام هستند؛ بنابراین در عالم سیاست هیچ‌چیزی پایدار و ثابت نیست که برای آن‌یک نقشه راه ثابت و غیر متغیری داشته باشیم. مثلاً بگوییم چون حاکمیت در سال آینده این‌گونه با اصلاح‌طلبان برخورد می‌کند پس ماه این برنامه را داشته باشیم نه ممکن است تا سال آینده اتفاقات مختلفی رخ دهد. ولی آنچه می‌توانیم بگوییم درصورتی‌که نامزد اصلاح‌طلبان تأیید شوند حتماً در انتخابات حضور مؤثر و حداکثری خواهیم داشت.»

گرامی مقدم درباره این‌که حسین مرعشی گفته بود با شهید سلیمانی برای تأیید صلاحیت اصلاح‌طلبان در انتخابات گذشته مذاکره کرده بود و پیشنهاد توافق بر یک فهرست از چهره‌های سیاسی را داده بود نیز به سؤال خبرنگار همدلی پاسخ داد. او می‌گوید: هر شیوه‌ای که منجر به تنظیم مناسبات یک جریان سیاسی با حاکمیت شود و در جهت منافع ملی باشد حتماً باید آن را بخشی از فرآیند سیاست ورزی محسوب کرد؛ یعنی خردورزی یک سیاست‌مدار این است که کوتاه‌ترین راه را پیدا کند. مثلاً آقای مرعشی گفته بود یکی از راه‌ها گفت‌وگو با چهره‌های ذی‌نفوذ نظام است، حالا راه‌های دیگری هم ممکن است باشد ولی یک نکته مهم است آن‌هم این‌که اصلاح‌طلبان بر مواضع اصلاحی خود در چارچوب قانون اساسی تأکید کنند و از همین قانون اساسی هم کمک بگیرند که نامزدهایشان تأیید صلاحیت شوند.

گرامی مقدم می‌گوید: «رد صلاحیت اصلاح‌طلبان به جمهوریت نظام آسیب وارد کرده است. کسی نمی‌تواند منکر این مسئله شود. شرکت در انتخابات اخیر به حداقل خود در 40سال گذشته رسیده است. 

حتماً حاکمیت تمایل دارد که ویترین جمهوریت نظام درخشان باشد، اگر جمهوریت نظام آسیب بیند اسلامیت نظام هم همان‌طور که امام فرمودند آسیب می‌بیند. شورای نگهبان هم یکی از چالش‌هایی که دارد این است که اگر مشارکت کاهش بیشتری پیدا کند چگونه باید آن را حل کند و چگونه باید با عواقب و هزینه‌های آن مواجه شود؟ بنابراین اصلاح‌طلبان باید با بازسازی نیروها و سازمانی‌های استانی خود و واردکردن چهره‌های جدید به عرصه سیاست و انتخابات تا حدود زیادی بتوانند چهره‌های خود را وارد عرصه انتخابات کنند. به نظر این دست‌یافتنی است.»

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها