محسن هاشمی:
ریشههای افراط از ابتدای انقلاب چه چیزهایی بودند؟
انقلاب ایران، مردمی و ماهیتی فرهنگی و اجتماعی بود
محسن هاشمی نوشت: افراط در شیوه مبارزه- با مقایسه روند، حوادث و حجم قربانیان انقلاب اسلامی با سایر انقلابهای قرن بیستم و روشن میشود که انقلاب ایران، مردمی و ماهیتی فرهنگی و اجتماعی بود نه نظامی، چریکی یا سیاسی.
محسن هاشمی، عضو حزب کارگزاران سازندگی طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: در یادداشت مانیفست انقلاب و خطر افراط در روزنامه اعتماد مورخه 13 بهمن، گفته شد که بنابر ضرورت تشریح گفتمان حقیقی انقلاب برای نسلهای نو، ریشههای نهضت در اسلامخواهی، عدالتجویی، آزادیخواهی، استقلالطلبی معرفی شد و در کنار آن به مواردی چون مبارزه با خودکامگی، تمامیتخواهی، مردمگریزی، استعمار و استبدادزدگی رژیم پهلوی که مطالبات اصلی مردم را شکل میدادند و با گذر از اهداف انقلاب در زمینههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی، به خطر افراط که انقلاب و اهداف آن را تهدید میکند، پرداخته شد. حال در این یادداشت سعی میشود به نمونههای عینی از افراط در طول نیمقرن اخیر پرداخته شود.
افراط در شیوه مبارزه- با مقایسه روند، حوادث و حجم قربانیان انقلاب اسلامی با سایر انقلابهای قرن بیستم و روشن میشود که انقلاب ایران، مردمی و ماهیتی فرهنگی و اجتماعی بود نه نظامی، چریکی یا سیاسی. این تودهها و عموم مردم بودند که به دعوت امام خمینی(ره) به عنوان یک رهبر مذهبی به صحنه آمدند و انقلاب را به پیروزی رساندند. ولی بعضا شاهد مبارزات مسلحانه و در برخی موارد همراه با انحرافات فکری و عقیدتی بودیم که تاثیر کوچکی در آن پیروزی بزرگ داشت و این انحراف عقیدتی و افراطگرایی در عمل نتوانست مسیر مبارزه را تغییر دهد و اگر نبودند بزرگانی که در مقابل افکار افراطی بایستند، میتوانست انقلاب را به جای خطرناکی سوق دهد.
با گذری به دوران مبارزه مخصوصا در دوران تبعید امام، ریشههای نهضت، رهبری نهضت، ساواک و روش مبارزه با مخالفان روزهای زندان و شکنجه و بررسی شیوه درست مبارزه که به گفته آیتالله هاشمی یکی از بحثهای مهم در جمع روحانیون ارشد و در میان زندانیها و مبارزین بیرون از زندان بود، به این نتیجه رسیدند که با مبارزه مسلحانه که نوعی افراط است به نتیجه دلخواه نمیرسند. راه درست مبارزه تلاش برای به میدان آوردن توده مردم است، ولی گروههای چپ یا مجاهدین خلق و بقیه گروههایی که به مبارزه مسلحانه پرداخته بودند حیات خود را در مبارزه مسلحانه میدیدند. جو عمومی زندان هم به نفع آنها بوده. چون اکثر کسانی که به زندان افتاده بودند بیشتر بر محور مبارزه مسلحانه گرفتار شده بودند. ولی روشن شده بود که گرایش به مبارزه مسلحانه مانع فراگیر و مردمی شدن مبارزه است، هرچند که در مقطعی خاص حرکت مسلحانه در تغییر فضا و انجام تبلیغات برای مبارزه، منافعی داشت ولی فلسفه لزوم آن منتفی شده بود.مهم افکار عمومی و البته حمایت مردمی میزان بود. امام خمینی هم از ابتدا حرکت مسلحانه را تایید نمیکردند.
ولی با اوجگیری نهضت رفتهرفته مسائل جدیدی مورد بحث قرار میگرفت و خصوصا با وجود التقاطیها، ملیگراها، مارکسیستها، تودهایها، مسائل چون مسائل آفرینش، اقتصاد اسلامی جنبش کارگران و کشاورزان، نوع حکومت مورد قبول اسلام، نقش روحانیت و مخصوصا امام خمینی و حتی نحوه زندگی در دوران طاغوت شبهات و پرسشهایی داشت و التقاط و انحراف در میان گروههای مبارزه در سخنرانیها در دانشگاهها، حسینیه ارشاد، مساجد و پایگاههای مبارز دیده میشد. افراط در میان بعضی از آنها حتی به حذف فیزیکی یکدیگر هم کشانده شد که به افراط در عقاید معروف شد. با مردمی شدن و پیوستن مردم به انقلاب روز پیروزی فرا رسید. در غروب 22 بهمن 57 فجر انقلاب اسلامی طلوع کرد. ولی بهرغم سالها مبارزه و آنهمه شهید و مجروح باور سقوط پهلوی دشوار بود زیرا نظام شاهنشاهی در ایران ریشهای 2500 ساله داشت. این گمان که روزی نظام دیگری در ایران مستقر شود دور از ذهن بود. پخش سرود «ای ایران» از رادیو تلویزیون ایران که به صورت کشوری جنگزده درآمده بود آرام گرفت. مرکز نظامی و حکومتی به دست مردم افتاد و در زندانها باز شد، در مدرسه علوی شور و شعف وصفناپذیری حاکم شد و مردم بعضی از وابستگان رژیم و فرماندهان نظامی را به مدرسه رفاه تحویل میدادند، مهندس بازرگان برای استقرار نظام جدید عازم نخستوزیری شد. عوامل پیروزی را میتوان ابتدا در وضع نامطلوب رژیم و شرایط بد اقتصادی و سیاسی دانست که بستر مناسبی برای مخالفت با او شد. دوم روحیات مذهبی مردم و مبارزه رژیم پهلوی با این تعصب مذهبی مردم را قویتر کرده بود، عامل سوم رهبری امام خمینی و همفکران که قدرت مردم را جهت داد و هماهنگ و متحد کرد و امام خمینی وظیفه رهبری را خوب به عهده گرفت و خوب هم از عهده آن برآمد. البته شاگردان متعهد و آگاهی هم داشت که ایشان را در این مسیر همراهی میکردند و مرجع دینی بودن امام هم مشروعیت و مقبولیت کلام ایشان را دو چندان میکرد و در نهایت شبکه روحانیت به صورت یک حزب نیرومند عمل میکرد. حزبی که در درون خود بودجه، مساجد و حسینیهها و تریبون و برنامه داشت.
اعدامها- بعد از پیروزی انقلاب دیری نپایید که بعضی از افراطکاری که نشان از قبل از پیروزی داشت، خود را یکی بعد از دیگری نشان داده و اولین مورد برخورد با سران شناختهشده رژیم پهلوی بود که به سرعت نادرستی محاکمه و اعدام شدند. تعداد به 30 نفری که رسید، با پیگیری شورای انقلاب و دولت موقت که در اعدامها نقشی نداشتند فورا در اواخر اسفند 57 با حکم امام به آن سروسامان داده شد. جلوی افراط گرفته شد و مقرر شد آییننامهای تنظیم شود و لذا محاکمات متوقف شد و بدینوسیله خطر اولین افراط محدود شد و ماهیت انسانی انقلاب جلوی افراط در این زمینه را گرفت. در یادداشت بعدی به گزارههایی چون خطر تندروها و افراطیها در حوزه مباحثی چون، درخواست برای انحلال ارتش، منازعات قومی و منطقهای، ترورها و... اشاره خواهیم کرد که آسیبهای فراونی را به کشور و ملت وارد ساخت.
دیدگاه تان را بنویسید