محسن هاشمی، فعال سیاسی اصلاحطلب:
نباید از هول گرفتار شدن در قلمروی «افراط» به دامنههای «تفریط» افتاد
مرز افراط و تفریط در جنگ به سختی دیده میشود
همانگونه که افراط در هر مطلبی آسیب زا است، کوتاهی و در واقع تفریط نیز پیامدهایی در حوزه مختلف خواهد داشت؛ لذا مرز افراط و تفریط در جنگ به سختی دیده میشود و شناسایی هر کدام از این ناهنجاریها مشکلات خاص خود را به دنبال دارد.
محسن هاشمی، عضو حزب کارگزاران سازندگی طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: در ادامه روایتهای قبلی از محتوای فکری که انقلاب اسلامی مردم ایران بر بلندای آن شکل گرفت، روزهای قبل از انقلاب، دوران مبارزه، ظهور رویکردهای افراطی در سالهای قبل و بعد از انقلاب، روزهای پیروزی، تلاش افراطیها برای انحلال ارتش و ماجرای گروگانگیری و تسخیر سفارت امریکا و... شرح داده شد.
در این یادداشت، اما به یکی از کلیدیترین بخشهای تاریخ معاصر کشور در دوران جنگ تحمیلی و روزهای پایداری مردم ایران اشاره و نقش تفکرات افراطی در بروز و تداوم این جنگ مرور میشود. قبل از ورود به بحث لازم است تاکید شود که نباید از هول گرفتار شدن در قلمروی «افراط» به دامنههای «تفریط» افتاد. همانگونه که افراط در هر مطلبی آسیب زا است، کوتاهی و در واقع تفریط نیز پیامدهایی در حوزه مختلف خواهد داشت؛ لذا مرز افراط و تفریط در جنگ به سختی دیده میشود و شناسایی هر کدام از این ناهنجاریها مشکلات خاص خود را به دنبال دارد. باید توجه داشت، افراطگرایی از عوامل اصلی به وجود آمدن جنگها در جهان است، عراق تا زمان تاسیس حکومت عثمانی جزیی از ایران بود و ایران و عثمانی در بینالنهرین، یعنی عراق کنونی بارها باهم جنگیدند، اختلافهای مذهبی ناشی از شیعه بودن ایرانیان و سنی بودن عثمانی هم موثر بود. اروپاییها هم در راه انداختن جنگ بین ایران و عثمانی نقش داشتند.
از قرن نوزدهم انگلستان و روسیه حتی در متن عهدنامهها هم دخالت میکردند. بعد از جنگ جهانی اول تا سال 1932 عراق تحت قیمومیت انگلستان اداره میشد، بعد از استقلال عراق، تنش میان ایران و عراق شروع شد و معمولا میانجیگری به سازمان ملل سپرده و عهدنامههای جدیدی امضا میشد که آخرین آن عهدنامه 1975 الجزایر بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تحریک اختلافات بیشتر شد و عراق انگیزه فشار بر ایران را مجددا پیدا کرد. در ابتدای سال 58 تحرکات ابتدایی، ایذایی و ضعیف بود، ولی بعد از تنش میان ایران امریکا با تصرف سفارت امریکا، کمکم تحرکات مرزی رو به تصاعد گذاشت و از اواسط شهریور جنگ سرد تبدیل به حرکات گرم شد و رسما اواخر شهریور صدام با پاره کردن قرارداد مرزی 1975 الجزایر حمله سراسری را در 31 شهریور ماه 58 آغاز کرد. مجموعه وسیعی از خاک و شهرهای ایران را چون نفت شهر، مهران، بستان، سوسنگرد در چند روز اول اشغال کرد، در بخشهایی نیز نفوذ و عقبنشینی داشت. از جمله در آبانماه 58 اشغال خرمشهر عزیز و محاصره آبادان که البته از آبادان عقب رانده شد، ولی عراق در خرمشهر تا 3 خرداد 61 ماند و جبههای به طول 1300 کیلومتر از جنوب آبادان تا شمال قصرشیرین با 14 هزار کیلومتر مربع در خاک کشورمان گشوده شد و مهمترین رویداد تاریخی ایران در قرن اخیر رقم خورد. جنگ تحمیلی در صدر همه مسائل کشور قرار گرفت و امور کشور و مردم را تحتالشعاع خود قرار داد؛ لذا صحبت و تحلیل این امر سخت بوده و با تاریخنگاری ساده امکانپذیر نیست. در ابعاد مختلف قابل بررسی و تحلیل است. تا آزادی خرمشهر نزدیک به 20 عملیات گسترده و نیمهگسترده و 30 عملیات محدود انجام شد. امور نظامی و نحوه عمل نیروها و استفاده از تجهیزات و فرماندهان و مدیریت عملیات در تخصص من نبوده و به آن ورود نمیکنم، بیشتر به عرصه مدیریت سیاسی جنگ که آیتالله هاشمی هم به دلیل مسوولیتها در آن سهم بسزایی دارند میپردازم. خوشبختانه مصاحبهها و سخنرانیها و مکتوبات و خاطرات 8 سال دفاع مقدس از ایشان را در اختیار و منتشر شده.
در مورد جنگ تحمیلی و روزهای پایداری با زحمات جناب آقای بشیری مجموعهای با همین نام و روزها و روزگاران سخت منتشر شد که روایتی از جنگ ایران و عراق به روایت فرماندهی جنگ آیتالله هاشمیرفسنجانی است که در دسترس عموم است. جنگ از نظر هاشمیرفسنجانی به 5 دوره تقسیم میشود و برای هر دوره تحلیل مخصوص به خود وجود دارد. 1 – دوره تهاجم وسیع دشمن 2 - دفاع و زمینگیری دشمن، 3- تهاجم ایران تا فتح خرمشهر، 4- تعقیب و خروج دشمن عملیات و تصرف فاو و شلمچه و سد دربندیخان، 5- پذیرفتن قطعنامه، سختترین دوران جنگ چند ماه اول جنگ به دلیل ناهماهنگیها و افراطهای سیاسی داخلی بود، موفقترین زمان سال دوم جنگ که بیشترین مناطق از جمله خرمشهر آزاد شد. بدترین سال هم سال 66 و 67 سالی که عراق از سلاحهای غیر متعارف کشتار جمعی مانند سلاح شیمیایی استفاده میکرد و فاو و شلمچه و مجنون از دست داده شد.
دیدگاه تان را بنویسید