کد خبر: 543244
|
۱۴۰۰/۱۲/۲۴ ۱۰:۴۸:۱۲
| |

محسن رهامی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب:

اصلاحات مانیفستی بنویسد که تامین‌کننده دیدگاه‌ها و منافع اکثریت ملت باشد

فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: اصلاحات برای اصولی که بخواهد بر اساس آن فعالیت کند، باید از تمام صاحب‌نظران کشور نه فقط تهران، نظرخواهی کند سپس مانیفیستی بنویسد که تامین‌کننده دیدگاه‌ها و منافع اکثریت ملت ایران باشد.

اصلاحات مانیفستی بنویسد که تامین‌کننده دیدگاه‌ها و منافع اکثریت ملت باشد
کد خبر: 543244
|
۱۴۰۰/۱۲/۲۴ ۱۰:۴۸:۱۲

محسن رهامی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب درباره انتخاب مجدد بهزاد نبوی به عنوان رئیس جبهه اصلاحات و اینکه با وضعیت فعلی امروز اصلاح‌طلبان تا چه حد این الزام وجود دارد که انسجام جدی میان نیروهای اصلاح‌طلب اتفاق بیافتد، گفت: در حال حاضر، مسئله احزاب سیاسی، از جمله اصلاح‌طلبان فقط ضعف تشکیلاتی نیست که بخواهند با انتخاب رئیس مجمع آن مسأله را حل کنند، ولی به هر حال از نظر تشکیلاتی برای اینکه بگوییم ما کار سیاسی خود را تعطیل نکرد و فعالیت‌مان را همچنان ادامه می‌دهیم این کار لازم بود. بالاخره یک مجموعه یا جریان سیاسی نمی‌تواند احزاب و تشکیلات خود را رها کند، احزاب و تشکل‌های اصلاح‌طلب می‌خواهند به صورت جبهه‌ای حرکت کنند و این ضرورت کار تشکیلاتی است.

به گزارش ایلنا، رهامی گفت: قبلا فعالیت ما در قالب شورای هماهنگی جبهه اصلاحات متشکل از احزاب اصلاح‌طلب بود و بعد از مسیری که از سال ۹۲ شروع شد، در نهایت به سمت تشکیل شورای سیاست‌گذاری انتخاباتی اصلاح‌طلبان از مجموعه همان احزاب رفتیم‌، در حال حاضر که احزاب بیشتری وارد این مجموعه شده‌اند، با اخذ مجوز از وزارت کشور، در قالب شخصیت حقوقی جبهه اصلاحات، این مجموعه فعالیت می‌کند که جایگزین شورای هماهنگی جبهه اصلاحات شده است.

این فعال سیاسی گفت: متاسفانه علل و  عواملی باعث شده که جامعه امروز نسبت به کارآمدی و تأثیرگذاری فعالیت احزاب برای حل مشکلات کشور، اعتقادی نداشته و نسبت به فعالیت حزبی بی‌تفاوت شود. در انتخابات سال‌های ۹۲ ، ۹۴ و ۹۶ قالب مردم، خصوصا عقبه اصلاحات امید زیادی به موفقیت مجلس دهم، شورای چهارم، پنجم و همچنین دولت روحانی، داشتند که بطور عمده در اختیار اصلاح‌طلبان بود، اما به دلیل خروج ترامپ از برجام، مشکلاتی که از داخل برای آقای روحانی ایجاد کردند و بی‌تجربگی، نداشتن برنامه منسجم، ناتوانی و ضعف تشکیلاتی نمایندگان مجلس و شورا، هیچ کدام از آرمان‌های اصلی اصلاحات و انتظارات مردم برآورده نشد.

وی افزود: به خاطر همین شرایط، مردم نسبت به کارآیی احزاب و جریان‌های سیاسی بی‌تفاوت شده و از آنها فاصله گرفته‌اند. به همین دلیل و به علت رد صلاحیت‌های گسترده و بی‌حساب و کتاب نامزدهای انتخاباتی، مردم در انتخابات مجلس یازدهم امیدی به تأثیر صندوق رای نداشته و این ناامیدی باعث شد آمار شرکت‌کنندگان در انتخابات، به ویژه در شهرهای بزرگی مانند تهران، ۱۰ تا ۱۵ باشد. البته این نگرانی و ناامیدی، اختصاصی به عقبه اصلاحات ندارد و شامل عقبه جریان اصولگرایی هم می‌شود ولی در عقبه جریان اصلاحات جدی‌تر است.

رهامی گفت: اکنون به نظر می‌رسد با مقبولیتی که آقای بهزاد نبوی به عنوان رجل سیاسی با سابقه در مجموعه جریان‌های سیاسی کشور دارد، می‌تواند انسجام خوبی در مجموعه احزاب اصلاح‌طلب ایجاد کند. تأکید می‌کنم در حال حاضر، از هیچ مجموعه‌ای انتظار معجزه وجود ندارد که مثلا بتوانند مردم را امیدوار کنند تا با آن جدیتی که در انتخابات مجلس دهم و شورای پنجم و یا دو دوره ریاست‌جمهوری یازدهم و دوازدهم شرکت کردند، باز در انتخابات رأی دهند. از طرف دیگر، فعلا هیچ سیگنال امیدوارکننده‌ای از طرف حاکمیت و نهادهایی چون شورای نگهبان دریافت نشده است که آیا روش آن‌ها با گذشته فرق کرده است یا خیر؟ آیا تیغ نظارت خود را از روی جریان‌های سیاسی منتقد، برمی‌دارند یا خیر؟‌ چون ما اگر بخواهیم در انتخابات مجلس دوازدهم در اواخر سال ۱۴۰۲ وارد میدان رقابت شویم و حامیان و طرفداران خود را دعوت به حضور در انتخابات کنیم، باید به شرایط قانونی و بی‌طرفانه میدان رقابت اطمینان داشته باشیم.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: در انتخابات اخیر، نیروهای سیاسی ریزش بسیار زیادی داشتند که باعث ترک صحنه سیاسی از طرف طرفداران کاندیداها شد. زمانی که دبیران کل و افراد فعال در احزاب سیاسی در انتخابات مجلس یازدهم رد صلاحیت شدند، به تبع آن، حامیان آن‌ها هم صندوق رای را ترک کردند. در انتخابات شورای ششم زمانی که جریان اصلاحات در تهران لیست داد و حتی آقای خاتمی هم آن را تایید کرد، بصورت جدی مورد اقبال مردم واقع نشد و حاضر نشدند از خانه‌های خود بیرون بیایند و در غیاب اکثریت مردم شورای ششم و مجلس یازدهم تشکیل شد.

رهامی تصریح کرد: دلسوزان هردو جریان سیاسی عمده کشور، هم جبهه اصلاحات و هم جبهه اصولگرایان و محافظه‌کاران، باید به این فکر باشند که سرمایه اجتمایی عظیمی که در کشور حضور داشت و در هنگامه انتخابات و سایر هنگامه‌های حساس و حیاتی و سرنوشت‌ساز برای کشور و نظام سیاسی، خود را نشان می‌داد، امروزه شدیدا به تحلیل رفته است، همگی باید وارد عمل شده و این سرمایه اجتماعی را احیا کنند و مردم را از  حالت یاس و ناامیدی خارج کرده و دوباره آن نشاط و امید سابق را بازآفرینی کنند.  بنابراین بعد از انتخاب مجدد بهزاد نبوی، جبهه اصلاحات علاوه بر بازسازی تشکیلات خود، باید به فکر ارتباط محکم با بدنه جامعه مردم و حل مشکلات آن‌ها باشد.

وی افزود: مثلا وقتی مردم در حوادث دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ که آن همه مشکلات و درگیری‌ها و برخوردها را دیدند، ملاحظه کردند که احزاب و جریان‌های سیاسی نوعا نسبت به سرنوشت و معیشت مردم بی‌تفاوت بوده و حاضر نیستند در برهه‌های حساس از آن‌ها حمایت کرده و خواسته‌های آنان را پیگیری کنند. مجموعه این برخوردها باعث شد مردم چشم امید خود را به جریان سیاسی از دست بدهند و همین امر ضربه مهلکی به احزاب وارد کرده است. اگر اصلاح‌طلبان به نقد و عملکرد خود در ۳۰ تا ۴۰ سال گذشته نپرداخته و مشکل خود را با مردم حل نکنند، من صرف تشکیل و انتخابات جبهه‌اصلاحات که بتواند قدم عمده‌ای در پیشبرد اهداف سیاسی جامعه بردارد، خوشبین نیستم.

محسن رهامی در پاسخ به این سوال که تاثیرگذاری آقای نبوی در جبهه اصلاحات باید به چه شکلی باشد، گفت: بهزاد نبوی کسی است که در میان اکثر جریانات سیاسی مقبولیت عمومی دارد، حضور او در کاهش اختلاف‌نظرها مؤثر است. سعی می‌کند آن جایگاه شیخوخیتی را که قبلا در مجموعه‌ای که با آقای عارف تشکیل داده بودیم، وجود داشت، حفظ کند. او سابقه سیاسی بیشتری از سایر دبیران کل احزاب و گروه‌ها داشته و می‌تواند با آن تجربه‌ای که اندوخته، فصل‌الخطابی در حل اختلافات داخلی احزاب اصلاح‌طلب باشد و احزاب و گروه‌های سیاسی و احزاب اصلاح‌طلب را به هم جوش داده و از چنددستگی در جبهه جلوگیری کند.

این فعال سیاسی در پاسخ به اینکه نواقص جبهه اصلاحات باید به چه شکلی برطرف شود، گفت: یکی از مهم‌ترین کارهای جدی سیاسی جبهه اصلاحات این است که باید عملکرد خود در گذشته را نقد کند و بداند چه عواملی باعث شد مردم از جریان‌های سیاسی به ویژه اصلاح‌طلبان فاصله بگیرند؟ امروز مردم احساس می‌کنند، احزاب در فصل انتخابات، مانند کشاورزانی هستند که در فصل بهره‌برداری از محصولات ، فقط سراغ چیدن محصول می‌روند و فعالیتشان آنچنان مستمر نیست.

وی افزود: موضوع دوم این است که مردم فکر می‌کنند، احزاب تنها برای افراد و اعضای خودشان تلاش می‌کنند. به همین دلیل جبهه اصلاحات باید با پیگیری مسائل اجتماعی و دادن هزینه، فاصله خود با توده مردم را کم کند. موضوع دیگر اینکه احزاب وقتی نیروهای خود را جذب می‌کنند، افراد سیاسی شهرهای بزرگ و استان‌ها که مثلا از ده نفر بیشتر نیستند، فقط به آنها می‌اندیشند ، بنابراین قبل از آنکه به فکر لیست مجلس در تهران باشیم، احزاب باید کار حزبی خود را در تمامی شهرستان‌‌های کوچک و بزرگ، دهستان‌ها و روستاها، گسترش دهند. به طور مثال اگر کار حزبی در شاخه کشاورزان توسعه پیدا کند، می‌تواند در بخش کشاورزی حرفی برای گفتن داشته باشد و آنها را همراه خود کند.

رهامی تصریح کرد: اگر بیانیه‌های احزاب در مدت ۲۰ تا ۳۰ سال اخیر را ببینید، آن‌ها نوعا به مسائلی پرداخته‌اند که به افراد سیاسی ساکن تهران مربوط می‌شود. به همین خاطر، مسئله احزاب، مسئله تهران‌نشین‌ها شده است. ما در بیانیه‌های احزاب، کمتر دیدیم که در برابر موضوعاتی چون قیمت گندم، چایکاران، دامداران و کارگران نیشکر هفت تپه موضع‌گیری کرده و با حاکمیت وارد مرحله چانی‌زنی شده و مشکلات آن‌ها را پیگیری کنند. اگر قرار است احزاب ملی کار کنند، ملت ایران فقط مربوط به تهران نیست. به همین خاطر احزاب باید به همان اندازه که به مسائل پایتخت می‌پردازند، به مسائل روستاها هم بپردازد.

این فعال سیاسی درباره لازمه انسجام میان احزاب اصلاح‌طلب و اینکه بهزاد نبوی چگونه ‌تواند انسجام را میان احزاب اصلاح‌طلب به وجود بیاورد، گفت: اصلاحات برای اصولی که بخواهد بر اساس آن فعالیت کند، باید از تمام صاحب‌نظران کشور نه فقط تهران، نظرخواهی کند سپس مانیفیستی بنویسد که تامین‌کننده دیدگاه‌ها و منافع اکثریت ملت ایران باشد. یعنی مردم بدانند اصلاحات و اصلاح‌طلبان می‌خواهند چه چیزی را و کجای کشور را اصلاح کنند. در حال حاضر از جریان چپی که از زمان امام (ره) فعال بود و بعد از دوم خرداد به عنوان اصلاح‌طلب خود را به مردم معرفی کرده، در طول ۳۰ تا ۴۰ سال گذشته هنوز مانیفیستی که دربردارنده همه دیدگاه‌های اصلاح‌طلبان در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باشد، تببین و نوشته نشده است.

وی افزود: اگر اصلاح‌طلبان مانیفیست خود را تببین کرده، همه اقشار مختلف جامعه را باید دعوت کنند تا نظر آن‌ها را درباره این مانیفیست بپرسند و اعمال کنند. اگر روی مانیفیست کار کرده و توافق داشته باشیم خود به خود انسجام بین ما ایجاد می‌شود. اما اگر مانیفیست مشخصی نباشد در طول سال بطور مستمر فعالیت نکنند و احزاب در آستانه انتخابات تلاش کنند که سهمیه بیشتری داشته باشند، در اینجا طبیعی است حتی اگر شما به جای بهزاد نبوی قهارترین سیاستمدار دنیا مانند چرچیل را هم در آن مجموعه بگذارید تا دعوا بر سر سهمیه را مدیریت کند، نمی‌تواند مسأله اعتماد مردم را حل کند. بنابراین اگر موضع‌گیری‌های سهم‌خواهی، حزبی و محفلی را فقط در محافل خودمان ببینیم و منافع اقشار مختلف جامعه ۸۰ میلیونی را نبینیم، انسجامی میان جریان اصلاحات و عقبه آن به وجود نمی‌آید.

محسن رهامی در پاسخ به این سوال که آیا آینده خوبی برای جبهه اصلاحات متصور است یا خیر، گفت: اکنون نمی‌توان جواب مثبتی به این پرسش داد. تا زمانی که مردم به صحنه نیایند و نتوانیم آن‌ها را دور خود جمع کنیم، نمی‌توان آینده‌ مثبتی را متصور بود. اما در تفکرات با گرایش‌های مختلف، عمده مردم ایران به اصلاحات اعتقاد دارند.

وی افزود: اگر تبار تاریخی اصلاحات را نگاه کنیم، مردم ایران در بین تفکرات مختلف، نسبت به تفکر اصلاحات خوشبین بوده و علاقه بیشتری دارند، در واقع مردم از اصلاحات زده نشده‌اند اما اینکه اصلاح‌طلبان می‌توانند آن آرمان‌ها را برآورده کنند محل سؤال مردم است. یعنی اصلاح‌طلبان باید ثابت کنند که به اصول و مبانی اصلاحات پایبند هستند. امروز روش‌های انقلابی، براندازی، تندروی و حرکت‌های افراطی جواب نداده و مردم این روش‌ها را دیگر قبول ندارند. 

رهامی تصریح کرد: اگر اصلاح‌طلبان به اساس و آرمان بزرگان و بانیان اصلاحات، مانند گاندی و نهرو و رهبران مشروطه، وفادار باشند، مردم ایران هم به اصلاحات وفادار خواهند ماند و به میدان می‌آیند. ما از مردم بی‌وفایی ندیدیم. چون اصلاح‌طلبان نتوانستند آرمان‌های آن‌ها را تامین کنند مردم مایوس شده‌اند. ‌اگر مردم بدانند جریان‌های سیاسی به آرمان اصلاحات پایبند بوده و حاضرند هزینه لازم را برای تأمین منافع عمومی پردازند، مردم از آنها حمایت خواهند کرد. به همین دلیل من به آینده اصلاحات خوشبین هستم.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها