احمد زیدآبادی، روزنامهنگار و فعال سیاسی:
اگر قرار است نخستوزیری احیا شود اول باید نظام انتخاباتی تغییر کند
نظام پارلمانی آنقدر از ذهن ایرانیها دور است که نه با مختصات آن آشنا هستند و نه در این شرایط به سادگی میتوانند آن را احیا کنند
یک فعال سیاسی گفت: نظام پارلمانی آنقدر از ذهن ایرانیها دور است که نه با مختصات آن آشنا هستند و نه در این شرایط به این سادگی میتوانند آن را احیا کنند.
احمد زیدآبادی روزنامهنگار و فعال سیاسی در پاسخ به این سوال که ضرورت تغییر قانون اساسی چقدر است و باید در چه جاهایی قانون اساسی تغییر کند، گفت: بسیاری از نیروهای سیاسی درباره اینکه ضرورت دارد تا قانون اساسی تغییر کند، به نظر مشرکی رسیدهاند. اما هر کدام از یک زاویه به این مسئله نگاه میکنند. نیروهای دموکراسیخواه علاقهمند هستند تا قانون اساسی ساختار دموکراتیک پیدا کند. کسانی هم که نگران کارآمدی وضعیت موجود هستند، دوست دارند قانون اساسی به شکلی انسجام پیدا کند تا ناکارآمدیهای ناشی از آن از بین برود.
به گزارش ایلنا، وی افزود: البته تعدادی دیگر به دنبال آن هستند تا قانون اساسی به گونهای تغییر کند که همین قدرت محدود نهادهای دموکراتیک از آنها گرفته و یا به کلی حذف شود. بنابراین هرکسی از منظر خود به این موضوع نگاه میکند. اما به نظر من ساختار قانون اساسی باید کارآمد و دموکراتیک باشد، اصول آن با هم همخوانی پیدا کرده و در نهایت براساس قانون، تصمیمگیری با همه مردم باشد.
زیدآبادی در پاسخ به این سوال که گفته برخی تحلیلگران سیاسی، عدهای با تغییر قانون اساسی به دنبال احیای پست نخست وزیری هستند، اگر این اتفاق رخ دهد آینده سیاسی کشور در چه مسیری قرار خواهد گرفت، گفت: برای احیای پست نخست وزیری یا تبدیل نظام نیمه ریاستی به نظام پارلمانی، ابتدا باید احراب قدرتمندی شکل بگیرند. هر حزبی که اکثریت کرسی مجلس را به دست آورد، بتواند دولت تشکیل دهد و اگر حزبی نتوانست این کار را انجام دهد، از طریق ائتلاف با احزاب دیگر این کار را انجام دهد.
وی تصریح کرد: اما بدون وجود نظام حزبی، به کلی تغییر قانون اساسی از نظام نیمه ریاستی به نظام پارلمانی و حتی احیای نخست وزیری امکانپذیر نیست، اگر با این شرایط موجود در فقدان حضور احزاب، نخست وزیری احیا شود، بینهایت دولت بیثبات خواهد بود. زیرا نمایندگانی که به مجلس میروند، انضباط حزبی ندارند، هر کدام علاقه و تصورات خاص خود را از شرایط حکومتداری دارند، هر کدام تعلقات محلی خاصی دارند و چون نخست وزیر را نماینده بلافصل خود میدانند، دوست دارند تا او برنامههای آنها را انجام دهد.
این فعال سیاسی همچنین گفت: زمانی هم که برنامههای نمایندگان را انجام ندهد، او را مرتب به مجلس میکشانند، او را استیضاح و برکنار کرده و در نهایت، نخست وزیر احتمالی احساس ثبات و آرامش نداشته، نمیتواند کار کند و این وضعیت نظام سیاسی را به کلی بیثبات میکند. بنابراین اگر قرار است مقام نخست وزیری احیا شود، باید قبل از آن، نظام انتخاباتی تغییر کند. نظام انتخاباتی حزبی شده و حزبها قدرتمند باشند. اگر این اتفاق رخ ندهد، موضوع نخست وزیری بحثی پوچ و بی معنی است.
زیدآبادی در پاسخ به این سوال که اگر مقام نخست وزیری احیا شود، آیا پست ریاست جمهوری تشریفاتی خواهد بود و در این شرایط چه مزایا و معایبی در نظام سیاسی ما حادث میشود، گفت: امروز مشخص نیست، پست ریاست جمهوری تشریفاتی بوده یا دارای قدرت است. در نظامهای ریاستی، رئیس جمهور نماینده مردم است، در مقابل پارلمان تعهد محدودی دارد و در برخی موارد میتواند مصوبات پارلمان را وتو کند. یعنی رئیسجمهور قدرتمند است.
وی افزود: در ایران، رئیسجمهور نماینده مردم است، اما تقریبا در مقابل مجلس هیچ نوع اختیار خاصی نداشته و نمیتواند هیچ کدام از مصوبات را وتو کند. باید تابع آن باشد. بنابراین موضوعی که درست شده، بحث دوگانه است. بالاخره این نظام باید ریاستی شده به این معنا که رئیسجمهور قدرت ویژهای داشته باشد یا نخست وزیری از طریق مجلس انتخاب شود که نیازمند نظام حزبی است. در آن صورت رئیس.جمهور میتواند نقش تشریفاتی هم داشته باشد.
این فعال سیاسی تصریح کرد: حالا در اینکه کدام بهتر یا بدتر است باید گفت این محل بحث نیست. هر دو میتوانند بد یا خوب باشند. به شرط آنکه ساختار قانونی کاملا دموکراتیک و از کارآمدی لازم هم برخوردار باشد. در واقع آنها شروطی هستند که خیلی نسبت به هم ارجحیتی ندارند.
زیدآبادی در پاسخ به این سوال که در صورت جایگزینی نظام پارلمانی به جای نظام ریاستی، نظام پارلمانی باید چه شکلی داشته باشد و چه نهادی باید نظارت ویژهای بر عملکرد آن داشته باشد، گفت: نظام امروز ریاستی نیست و نیمهریاستی است. چون مجلس قدرت زیادی دارد ضمن اینکه ما با کانونهای متعدد قوا رو به رو هستیم که هرکس میتواند قدرت دیگری را از بین ببرد که خود این، وضعیت ناجوری است.
وی ادامه داد: اگر قرار است نظام پارلمانی به وجود بیاید، باید نقش شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام شفافتر شده و پارلمان قدرت واقعی را در دست داشته باشد. نخست وزیر و اعضای کابینه هم عضو پارلمان باشند و مسائل کشور در همان پارلمان مطرح شود. به نظرم این نظام پارلمانی آنقدر از ذهن ایرانیها دور است که نه با مختصات آن آشنا هستند و نه در این شرایط به این سادگی میتوانند آن را احیا کنند.
این فعال سیاسی تصریح کرد: موضوعی که وجود دارد، چون وضعیت ناکارآمد بوده و تداخل وظیفه پیش آمده، تعدادی میگویند نظام ریاستی، تعدادی دیگر میگویند پارلمانی و تعداد هم میگویند نخست وزیر و رئیسجمهور قوی میخواهیم، بحثهای همین شکلی صوری مطرح میکنند و به پایههای ماجرا توجهی ندارند.
وی درباره این که چه نهادی باید نظارت ویژهای بر عملکرد نظام پارلمانی داشته باشد، گفت: ما یک قانون اساسی در همه کشورها داریم که در برخی کشورها، نهاد بسیار معتبر، مقبول و مورد اعتمادی به نام شورای قانون شکل میگیرد تا مصوبات مجلس را با قانون اساسی تطبیق میدهند و احیانا میتوانند برخی از آن مصوبات را وتو کنند.
زیدآبادی تاکید کرد: اما در وضعیت فعلی ایران، شورای نگهبان به عنوان شورای نگهبان قانون اساسی مطرح شده است که اعضای آن آغلب علاقهای به اصلاح وضع موجود ندارند.
زیدآبادی در پاسخ به این سوال که با توجه شرایط موجود، تغییر نظام سیاسی و تغییر قانون اساسی مثبت خواهد بود یا منفی گفت: در وضعیت امروز، تغییر قانون اساسی میتواند مثبت باشد. دلیل این است که مطالبات اجتماعی در حوزههایی میان مردم روشن و زنده بوده و آنها پیگیر هستند و در نهایت هر تغییری که در قانون اساسی داده شود باید به رفراندوم گذاشته شود.
وی افزود: بحث درباره تغییر قانون اساسی در فضای جامعه، انرژی در افکار عمومی آزاد میکند که باعث به وجود آمدن بحثها و گفتوگوهای آزاد میشود. کسی نمیتواند مانع آنها شود. به هرحال مردم از طریق رسانهها بر مجموعه تغییرات نظارت میکنند و میتوانند نظرات خود را مطرح کنند. بعید میدانم بتوانند خلاف نظر عمومی چیزهایی را تغییر بدهند که نباید اتفاق بیافتد و چیزهایی را باقی بگذارند که نیازمند تغییر است. امروز شرایطی است که جامعه میتواند از طریق تلاش برای اصلاح قانونی از حاکمیت امتیاز بگیرد.
احمد زیدآبادی در پاسخ به این سوال که مهمترین چالشهای کشور در سال ۱۴۰۱ در کجا میتواند باشد و راهکار حل این چالشها را در کجا میبینید گفت: چالشهای پیش روی ایران یکی دو تا نیست. در عرصه داخلی با حجم عظیمی از مشکلات و حتی برخی بحرانها رو به رو هستیم. در عرصه بیرون یکسری مشکلات بینالمللی و منطقهای داریم. زمامداران برای عبور از این وضعیت بغرنج به نظرم نباید مردد باشند. بنابراین در درجه اول باید جهتگیری سیاسی جدیدی را در میان تصمیمگیران شاهد باشیم.
وی افزود: تاب آوری اجتماعی کاهش پیدا کرده است. برای اینکه کار درست پیش برود، مردم باید از حرکتهایی که باعث به هم خوردن امنیت میشود، خودداری کنند. اما از سوی دیگر باید مطالبهگری را از طریق مسالمتآمیز و نقدهای موثر صلح جویانه با حرارت تمام پیگیر باشند و ادامه دهند، اگر این اتفاقات رخ دهد، امکان اینکه بر تک تک مشکلات غلبه شود وجود دارد.
وی تصریح کرد: اگر کشور احیای برجام را امضا کند، راهی برای تغییرات مثبت، آرام و مسالمتآمیز گشوده میشود. اما اگر امضا نشود، وضعیت به قدری به هم ریخته میشود که به این راحتی نمیتوان راجع به آن صحبت کرد.
دیدگاه تان را بنویسید