بیست و نهم فروردین روز ارتش و نیروی زمینی ارتش است، به همین مناسبت با امیر سرتیپ نوذر نعمتی، جانشین فرمانده نیروی زمینی ارتش به گفتوگو نشستیم.
به گزارش روزنامه اعتماد، سرتیپ نعمتی در این گفتوگو درباره ظرفیتهای عملیاتی نیروی زمینی ارتش و موضوعات مرتبط با سربازی کارکنان وظیفه توضیحاتی ارایه کرده است.
*به عنوان اولین سوال توضیحی بفرمایید درباره ظرفیت و توان عملیاتی نیروی زمینی ارتش در حال حاضر؟
ظرفیت عملیاتی نیروی زمینی ارتش برابر ماموریتی که داریم باید متناسب باشد با تهدیدات زمینی که ممکن است مرزهای ما را تهدید کنند. طبیعتا ما به عنوان یک سازمان نظامی تهدیدهای پیش رویمان را همیشه رصد میکنیم و متناسب با آن تهدیدات، کارهایی را که باید صورت میدهیم؛ اعم از ساختار، سازمان، تجهیزات و آموزش و مواردی که به هر حال برای انجام یک عملیات نیاز است. اینها بهطور کلی در ساختار همه سازمان نیروهای مسلح در همه کشورهای دنیا به صورت مشترک وجود دارد. کشور ما مرزهای نسبتا طولانی با همسایههای مختلفی دارد و علاوه بر این در اطراف، کشورهای ناامنی هم داریم. همسایههای زیادی داریم با نوع حکومتهای مختلف و نظام سیاسی مختلف و امنیت در برخی از این کشورها از نظر ما قابل قبول نیست. طبیعی است که باتوجه به مرز مشترک زمینی با این کشورها، متناسب با مرزهای زمینیمان باید آمادگی عملیاتی داشته باشیم. در چند سال اخیر ابتدا ساختار نیروی زمینی را به صورت یک ساختار چابک و بهروز تبدیل کردیم که مورد تایید ستاد ارتش و ستاد کل و تصویب مقام معظم رهبری رسیده است. این ساختار را باید آموزش میدادیم و تجهیز میکردیم و بعد این آموزشها و تجهیزها را در میدان عملی آزمایش میکردیم و اینها همه انجام شده است. در حال حاضر تیپهای متحرک هجومی واکنش سریع و انواع و اقسام یگانهای جنگال، پهپاد و یگانهای هوانیروز و سایر یگانهایی که مورد نیاز است مثل مهندسیها و رزمیها را در اختیار داریم. عملکرد ما هم رصد میشود و کارنامه صادر میکنند. خوشبختانه آمادگی بسیار خوبی داریم. تحرک بسیار خوبی هم نسبت به گذشته داریم و این توانمندی را داریم که تعداد زیادی از یگانهایمان را از توپخانهها، موشکی و تیپهای زرهی و مکانیزه را در آن واحد جابهجا کنیم. جابهجایی و تحرک یکی از ارکان اصلی نیروی زمینی ارتش است.
*جنگ برای شما نظامیها چیز عجیبی نیست. ممکن است برای افراد عادی جنگ پدیده عجیبی باشد اما برای شما نظامیها جنگ یک پدیده واقعی است. با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران و جغرافیای داخلی کشور از این جهت که ایران کشوری کوهستانی است و کویر هم دارد و مرزهایی طولانی هم با بعضی از کشورهایی داریم که ناامنی از آنها ممکن است به داخل کشور سرریز شود. نیروی زمینی ارتش به عنوان اولین نیرویی که با تهدید درگیر خواهد شد، چقدر سریع میتواند به تهدیدات واکنش نشان دهد و نیروهایش را بسیج کرده و از این موانع جغرافیایی با سرعت عبور کرده و نیروهایش را در مرز مستقر کند؟
سوال بسیار خوبی پرسیدید. نیروی زمینی از یک آمایش سرزمینی بسیار متناسبی برخوردار است. یگانهای مختلفمان با توجه به مرزها، طوری آمایش دارند که در کوتاهترین زمان ممکن یعنی حداکثر در مدت یک ساعت میتوانند در مرز مستقر شوند. نیروی زمینی نزدیکترین نیرو به مرز است و در واقع در مرز مستقر است در مرز پادگان و پایگاه دارد. تیپهای رده اول ما با امکانات خودشان در کمتر از یک ساعت در مرزی که برایشان مشخص شده مستقر میشوند تا تهدید اولیه را خنثی کنند. علاوه بر این، ما در لایه دوم باید از جاهای دیگر نیرو ببریم که این شاید بیشتر مورد سوال شما باشد. ما در حال حاضر برای جابهجایی یگانهای سنگین یعنی یگانهای زرهی و توپخانه، به هیچ سازمانی متکی نیستیم. یعنی ما در داخل نیروی زمینی این توانایی را داریم که یگانهای توپخانه و زرهیمان را با وسایل سازمانی خودمان جابهجا کرده و در هر کدام از مرزها اعم از غرب یا شرق، شمال و جنوب مستقر کنیم. این تحرکی بوده که حضرت آقا از ما میخواستند. ما در حال حاضر در مناطق پنجگانه که قرارگاههای منطقهای ما مستقر هستند، فرماندهی آماده و پشتیبانی مستقر داریم. مثلا در کرمانشاه که فرماندهی مستقر منطقهای داریم یک پشتیبانی منطقه هم آنجا مستقر است که این امکانات را برای آن قرارگاه آماده میکند. در اهواز هم همینطور. در کرمان، در مشهد و ارومیه هم همینطور. علاوه بر آنها، ما دو پشتیبانی هم برای خود نیروی زمینی درنظر گرفتیم که با قرارگاهها کار ندارند و یگانهای رده سوم را به منطقه تهدید اعزام میکنند. خوشبختانه برای وسایل سازمانی که تیپها تجهیزات سبکشان را جابهجا میکنند اصلا نیاز به بالاتر از تیپ وجود ندارد. برای تامین و تولید وسایل سنگین و فوق سنگین هم در این چند سال رشد بسیار خوبی داشتیم.
*وسایل سنگین منظورتان تانکها هستند؟
اینها وسایل بالای شصت تن هستند که فوق سنگین محسوب میشوند.
*اینها هم قابلیت جابهجایی سریع را دارند؟
بله، ما در بحث فوق سنگین نیاز مبرمی به خارج از کشور داشتیم، چون این وسایل، کشندههای مخصوص به خودشان مثل تریلرها را میخواهند. اما حالا در این زمینه در نیروی زمینی خودکفا هستیم. و این یکی از قابلیتهای تحرک نیروی زمینی است. در بحث سنگین هم که مشکل خاصی نداریم. در بحث سازمانی تیپها، چون ما تیپها را در ذات خودشان متحرک تعریف کردیم تجهیزاتشان را هم متناسب با ساختارشان تعریف کردیم و اصلا نیاز به درخواستی از رده بالاتر وجود ندارد. در واقع نیروی زمینی پایه عملیاتش را گردان تشکیل میدهد. یک گردان باید بتواند به صورت خودکفا ماموریت انجام دهد. یعنی به هیچ جایی احتیاج نداشته باشد. ما ساختار گردانها را متحرک هجومی دیدیم و متناسب با آن تجهیزات تحرکی را دراختیار گردانها قرار دادیم. اگر این کار را نکنیم در واقع گردانهای ما، متحرک هجومی نخواهند بود. منظور ما تحرک تاکتیکی در میدان نبرد است. یعنی اگر آمادهباشی را برای یک تیپ بگذاریم، آن تیپ باید خودش بتواند روی پای خودش از پادگانش خارج شود و در منطقه مستقر شود. الحمدلله وضعیت ما خیلی خوب است و ستادهای بالاتر هم در سالهای اخیر این مساله را مورد ارزیابی قرار دادند. در حال حاضر، طول مدت زمان رزمایش ما برای یک تیپ، به حدود یک هفته رسیده است. یعنی از زمانی که یگان از پادگان حرکت میکند و میرود در منطقه رزمایش مستقر میشود و ماموریت خود را انجام میدهد زیر یک هفته است و این تحرک خوبی است.
*برای تامین امنیت مرز تقسیم کاری شده است بین ارتش و سپاه. الان ارتش مسوولیت کدام مرزها را دارد و سپاه مسوولیت کدام بخشها را؟ آیا این تقسیمبندی به این معناست که در مرزی که سپاه مسوولیت امنیتش را برعهده دارد، ارتش هیچ دخالتی ندارد؟ یا اینکه همکاریهایی وجود دارد؟
تقسیمبندیها از طریق ستاد کل نیروهای مسلح صورت گرفته است. طبیعتا ما مرزبانی جمهوری اسلامی را هم در همه مرزهای مستقر داریم. نیروهای زمینی سپاه و ارتش هم در مرزهای کشور براساس تقسیمکار اعلام شده مستقر هستند. این استقرار برای مراقبت از مرزها و تامین امنیت در حال صلح است. یعنی ما با هیچ کدام کشورهای همسایه، جنگی نداریم. در قسمتهایی که ما در مرز مستقر هستیم از آنجایی که مسوولیت با یک نیرو است، طبیعتا نیروی دیگر دخالتی نمیکند ولی اگر روزی نیاز شد به یکدیگر کمک کنیم، این کار انجام میشود. ما در مرزهایمان در شرق، پایگاه مشترک با نیروی زمینی سپاه داریم و در غرب هم همینطور. اساسا این از بدیهیات اصول نظامی است. پایگاه مشترک که نقطه اتصال ما با یکدیگر است، ولی اینکه با توجه به ماموریتی که برایمان مشخص شده در مسوولیت هم دخالت کنیم، اینطور نیست. طبیعتا هر نیرو ماموریت خودش را دارد و قطعا دخالتی صورت نمیگیرد. ولی مثلا در مرزهای استان سیستان و بلوچستان، ما تیپهای زیادی در این استان در پادگانها مستقر داریم. طبیعتا اگر اتفاقی بیفتد که نیاز به کمک باشد قطعا با یک دستور این کمک ارایه میشود. این همکاری و کمک وجود دارد.
*تا به حال در موارد خاصی این همکاری رخ داده؟
به لحاظ اطلاعاتی که همواره این همکاری وجود داشته. چه در قسمتهایی که ما مستقر هستیم و چه در قسمتهایی که سپاه مستقر است و جلسات منظم تبادل اطلاعات داریم.
*مثلا درخصوص جیشالعدل همکاریهایی صورت گرفته؟
همین را میخواستم عرض کنم. تا قبل از اینکه هوانیروز سپاه تشکیل شود هوانیروز ارتش تحت کنترل عملیاتی نیروی زمینی سپاه در غرب و شرق بود. خدا را شکر الان هوانیروز نیروی زمینی سپاه تشکیل شده و خودشان از پس کار برمیآیند. البته اگر نیاز شد ما هم کمک میکنیم. گاهی اوقات اتفاقاتی ممکن است، رخ دهد. مثلا ممکن است نیروی انتظامی نیازی به بالگرد داشته باشد و ما اعزام میکنیم.
*درخصوص مواجهه با داعش هم همکاری بین سپاه و نیروی زمینی ارتش شکل گرفت؟
بله، درخصوص داعش هم ما هوانیروزمان را به مرزهایمان با عراق اعزام کردیم. اینطور نیست که ارتباطی نداشته باشیم با هم. ستاد کل نیروهای مسلح فعالیت همه نیروها را با هم هماهنگ میکند. خوشبختانه روند خوبی در جریان است و وحدت خوبی وجود دارد.
*مشهور است که جغرافیای ایران مانند یک دژ عمل میکند و از امنیت هسته مرکزی قدرت حفاظت میکند. ما دو رشته کوه طولانی داریم و کوههایی که در شرق ایران قرار گرفته و کویرهایی در مناطق مرکزی ایران قرار گرفته است. ولی در چند سال گذشته مشاهده کردهایم که تغییرات زیست محیطی اثراث منفی روی جغرافیای ایران گذاشته است، به خصوص میخواهم به هورالعظیم اشاره کنم که بخشهایی از آن خشک شده است. احتمالا شما بهتر میدانید که وقتی هور آب داشته باشد برای ایران میتواند منطقه حائل بهتری باشد. کما اینکه عراقیها در جنگ هشت ساله، برای عبور از هور به مشکل برخوردند. آیا نیروی زمینی به این تهدیداتی که به واسطه تغییرات زیست محیطی ممکن است متوجه ایران شود و ممکن است روی استراتژیهای نظامی تاثیر بگذارد، توجه دارد و روی آنها مطالعه میکند؟
این موارد قطعا هم در نیروی زمینی و هم در ستادهای بالاتر مطالعه و دقیقا رصد میشوند. ما بحثی داریم به نام بررسی منطقه عملیات. یعنی حتی اگر این اتفاقات نیفتد و زمین همان زمین بکر باشد هم، ما به صورت دورهای باید منطقه عملیات را رصد کنیم. چه عوارض مصنوعی در آنجا ایجاد شده باشد و چه عوارض طبیعی مثل اتفاقاتی که در هور افتاده است. همه اینها روی نوع عملیات ما و نوع واکنش و تاکتیکی که به کار میبریم اثر دارد. طبیعتا ما باید این موارد را مطالعه کنیم. اساسا مسوولیتمان این است و معاونت داریم برای این کار. یعنی یکسوم کل ماموریت معاونت اطلاعات ما زمین است. معاونت اطلاعات، جو زمین و دشمن را باید دایم رصد کند. حتی در برخی نقاط آزادراههایی احداث میشوند، راههایی ایجاد میشوند و معادنی مورد بهرهبرداری قرار میگیرند و در آن محدوده روی عملیات ما تاثیر میگذارند. یا مثلا یک دکل فشار قوی رد میشود یا لوله گاز یا آب زمین را دچار تغییرات میکند و ما همه اینها را رصد میکنیم. ولی سیاست نیروهای مسلح این است که جلوی پیشرفت و عمران کشور را نگیرند. مردم باید بتوانند کار روزمرهشان را انجام دهند. شما میبینید که تا نزدیکی مرزهای ما کشاورزی و دامداری و بعضی از طرحهای صنعتی در جریان است و ما اینها را رصد میکنیم. اما این رصد ما دیده نمیشود چون ما هیچ مخالفتی با طرحهای عمرانی نمیکنیم. برای روزهای مبادا اینها را رصد میکنیم و برایشان برنامهریزی میکنیم. قطعا ما همه تغییرات زیست محیطی را رصد میکنیم و برای آنها برنامه داریم.
*در یکی، دو سال گذشته این بحث در ستاد ارتش و ستاد نیروهای مسلح مطرح شد که سربازان وظیفه باید به سمت مهارتآموزی رفته و یک فضای آموزشی برای سربازان وظیفه ایجاد شود تا حین خدمت مهارت بیاموزند. این اتفاق در نیروی زمینی تا کجا پیش رفته و چه کارهایی انجام شده؟
خوشبختانه این کار چند سالی است که با همکاری سازمان فنیوحرفهای در نیروهای مسلح انجام شده که بتوانند به کارکنان وظیفه، گواهینامه مهارت بدهند. نیروی زمینی با توجه به ظرفیت و استعدادی که دارد تعداد زیادی از کارکنان وظیفه را به خدمت گرفته و طبیعتا در این زمینه فعالیتش هم بیشتر است. ما در دو سال اخیر رتبه اول را در این زمینه کسب کردهایم. کارگاههای بسیار خوبی در یگانهایمان ایجاد کردهایم و اساتید خوبی را از سازمان فنیوحرفهای و داخل یگانها دراختیار داریم و در معاونت تربیت و آموزش نیروی زمینی قسمتی به نام دایره مهارت آموزی تشکیل شده که مثل آموزشهای نظامی رصد میشود و در پایان کارنامه صادر میکنند. از فنیوحرفهای میآیند و آزمون میگیرند. البته قبلا هم ما از سازمانهای فنیوحرفهای درخواست کرده بودیم که در پادگانهای ما کلاسهای مهارتافزایی برگزار کنند.
*تصوری در ذهن اذهان عمومی هست مبنی بر اینکه نظامیها جنگ را دوست دارند. این تصور شاید مختص به ایران هم نباشد و در همه جای دنیا وجود دارد. به هر حال شغل نظامیها با جنگ سر و کار دارد. بنابراین باید جنگی باشد که بتوانند شغلشان را انجام دهند. واقعا نگاه نظامیها به جنگ چیست؟
میخواهم صادقانه به این سوال جواب بدهم اما ممکن است بعضیها این پاسخ را صادقانه به حساب نیاورند. ولی من آن چیزی را که وجود دارد میگویم حالا هر کسی میتواند به زعم خودش تفسیر کند. من چند دهه است که در ارتش خدمت میکنم و میتوانم بگویم که هیچ نظامی وقوع جنگ را دوست ندارد، چون نظامیها بیشتر از همه مردم میدانند جنگ چه پدیده اجتماعی ناخوشایندی است. حالا شاید این سوال پیش بیاید که اگر نظامیها جنگ را دوست ندارند چرا کار نظامی میکنند. اتفاقا قضیه برعکس آن تصور است. همه تلاشهای ما این است که جنگی رخ ندهد. یعنی اگر نیروی نظامی کشور با قدرت کار میکند، آموزش میبیند، تجهیزات آماده میکند، اینها همه برای بازدارندگی و جلوگیری از جنگ است. به تاریخ کشور خود ما نگاه کنید. ما چه زمانی دچار جنگ شدیم؟ زمانی که ضعیف شدیم. یعنی دشمن تصور کرد که ما ضعیف شدیم. همین الان جنگی در دنیا اتفاق افتاده. چرا اتفاق افتاده؟ همه فعالیتهایمان برای این است که جنگی رخ ندهد. من این سوال شما را با یک سوال جواب بدهم. شما خانهای درست میکنید و دورش دیوار میکشید. در میگذارید و پنجره میگذارید. یا مثلا روی ماشین خودتان دزدگیر میگذارید. آیا معنایش این است که دزد را دوست دارید؟ این کارها را میکنید تا دزدی رخ ندهد. شما دوست ندارید با کسی درگیر شوید اما این کارها را میکنید تا از اتفاق بد جلوگیری کنید. شاید مردم فکر کنند، غلو میکنم. اما باور کنید برخی از این نظامیها حتی اسلحه به دست گرفتن را در محیط خارج از کار دوست ندارند. ولی به هر حال این کارهایی که انجام میدهند برای این است که جنگی رخ ندهد. هر کشوری که نیروی نظامی قوی داشته باشد و در واقع مسوولان سیاسیشان دنبال این باشند که نیروهای مسلح قدرتمندی داشته باشند باید گفت که مسوولانش صلحطلب هستند که دنبال این است که نیروهای مسلح قوی داشته باشند چون همه مثل ما فکر نمیکنند. ما مرزهای زیادی با کشورهایی داریم که دیدگاههای سیاسی گوناگون دارند. طبیعتا در یک جاهایی منافعمان با هم مشترک نیست. حالا چه زمانی جنگ و ویرانی اتفاق میافتد؟ زمانی که طرف حس کند که میتواند به آنچه در ذهنش دارد برسد. چه بسا که در اوایل انقلاب رژیم بعث عراق اینطور حساب کتاب کرد که نیروهای مسلح ما توان پاسخگویی ندارند و به ما حمله کرد.
*نیروی زمینی ارتش سرباز وظیفه زیادی در اختیار دارد. شما شخصا بهطور روزانه چقدر از وقتتان را به بررسی مشکلات سربازان وظیفه اختصاص میدهید؟ این را میپرسم چون امروز این قرعه به نام شما افتاد اما این سوال را از همه نیروهای مسلحی که سربازان وظیفه را به خدمت گرفتهاند باید پرسید. واقعیت این است که جوانان ما علاقهای به خدمت سربازی ندارند. یعنی آماری که فروردین سال پیش از سوی ستاد کل نیروهای مسلح اعلام شد، این بود که آمار سربازان غایب ما 2 میلیون و 900 هزار نفر است. این آمار کمی نیست. چقدر نیروهای نظامی تلاش میکنند فضایی مهیا کنند که سربازان وظیفه احساس نکنند که وقتی وارد خدمت سربازی میشوند قرار است دو سال از وقتشان را تلف کنند، چون این تصور خیلی از جوانهای ماست و بحثشان این است که در بهترین سالهای عمر چه بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه یا دبیرستان، باید دو سال از وقتشان را در خدمت سربازی تلف کنند و نمیتوانند کار کنند و با توجه به اقتصاد نابسامان کشور شاید اگر میتوانستند آن دو سال کار کنند، موفق میشدند زودتر ازدواج کرده و خانواده تشکیل دهند. اما با خدمت سربازی این امکان از آنها سلب میشود؟
جواب سوال شما میتواند چند وجهی باشد و من سعی میکنم از ابعاد مختلف به آن جواب بدهم. اینکه من چقدر وقت میگذارم برای سربازان وظیفه باید بگویم من حتی یک دقیقه از وقتم را نمیگذرانم مگر اینکه به این فکر هستم که بهترین شرایط و وضعیت را برای کارکنان وظیفه داشته باشیم. من که مسوولیت جانشینی فرمانده نیروی زمینی ارتش را برعهده دارم در مدت زمانی که بیدارم چه در تهران باشم و چه در ماموریت، حتی یک دقیقه از زمانم نمیگذرانم مگر اینکه به فکر سربازان وظیفه و وضعیتشان هستم. من شما را دعوت میکنم که بروید در اقصا نقاط مرزها، امکانات زیستی ما را ببینید. این اتاقی که من دارم را ببینید و بعد مشاهده کنید که اگر آنجا امکانات مجهزتری از این اتاقی که من در آن هستم نداشت، آنوقت بیایید و به عنوان روزنامهنگار به مردم گزارش کنید. این در رابطه با امکانات فیزیکی. در رابطه با امکانات دیگر باید بگویم که ما سازمانی هستیم که به صورت دایم و 24 ساعته در پادگانهایمان مشاورین روانشناسی حضور دارند و پروندههای روانشناسی را بررسی میکنند. بازرسیهایمان حضور دارند و حفاظتهایمان هم حضور دارند. روحانی مقیم هم در پادگانها داریم. اینها همه برای سربازان هستند. به صورت سازمانی، سرباز مشاور در رده گروهان داریم. یعنی فرمانده گروهان یکی از کارکنان وظیفه را به عنوان مشاور خودش انتخاب میکند تا بتواند با کارکنان وظیفه ارتباط داشته باشد.
*دسترسی سربازان وظیفه به ردههای بالاتر چطور است؟ مثلا اگر سربازی شکایتی داشته باشد و از وضعیت خودش ناراضی باشد، چقدر احساس امنیت میکند که برود و مشکل و شکایتش را بگوید. آیا این حس امنیت به آنها داده میشود؟
در همه آسایشگاههای ما شماره تلفن پیگیری نیروی زمینی روی تابلو نصب شده است. سامانه پیامکی هم داریم.
*آن شماره پیگیری به کجا وصل میشود؟
مستقیم وصل میشود به ستاد نیروی زمینی. یعنی ما در نیروی زمینی یک دفتر پیگیری ویژه داریم که روزانه کار میکند.
*بازرسی نیروی زمینی به تلفنها جواب میدهد؟
بله، بازرسی میکنند. جواب میدهند و تماس میگیرند. علاوه بر این در هر گردانی یک بازرسی گردان داریم که کارش پیگیری مسائل سربازان وظیفه است. در هر گروهان مشاور وظیفه داریم و کارش همین است. در آسایشگاههای کارکنان وظیفه ما یک نفر نیروی کادر به صورت شبانهروزی حضور دارد. ببینید بعضی وقتها بعضی صحبتها سیاسی است. ما سیاسی صحبت نمیکنیم. من دعوت میکنم از یک گروه محقق...
*سوال من سیاسی نبودها.
نه، اجتماعی بود. من دعوت میکنم از یک گروه محقق بیطرف و مستقل که جزو هیچ سازمانی نباشد و بیاید بررسی کند. یعنی یک بررسی و تحقیق علمی کند که این دو سال که حالا کمتر یا بیشتر، صرفا وقت گذرانی است یا یک سرمایه عمده برای ادامه زندگی است. واقعا بیایند بررسی کنند. جای این تحقیق در کشور ما خالی است.
*نیروی زمینی چرا خودش این کار را نمیکند.
ببینید من به شخصه اگر این کار را بکنم جزو نیروی زمینی هستم. البته ما این تحقیق را داریم...
*منظورتان این است که مردم برداشت میکنند شما به نفع خودتان کار کردید؟
بالاخره این برداشت ممکن است به وجود بیاید. سوال من این است که دوستان بروند از آن کسانی که سربازی کردند و اهل کار هستند؛ یعنی آدمهایی منطقی هستند و در جامعه دنبال کار و زندگی هستند سوال کنند. من هم مثل شما همیشه با جوانها ارتباط دارم. شاید تنها سازمانی هستیم که ممکن است سن خودمان بالا برود ولی دایم با جوانها سر و کار داریم و بهروز هستیم. واقعا یک گروه محقق بیاید برود یک تحقیق علمی بکند سطح موفقیت زندگی کسانی که دوران خدمت سربازیشان را خوب گذراندند را بررسی کنند. یک جامعه نمونه را در نظر بگیرند یعنی صد نفر، دویست نفر یا هزار نفر از کسانی که شرایط مساوی داشته باشند و سطح زندگی آن کسی که آمده خدمت وظیفهاش را انجام داده و خوب انجام داده و آن کسی که خدمت سربازیاش را انجام نداده مقایسه کنند. آن وقت مشخص میشود که خدمت وظیفه وقت تلف کردن است یا یک سرمایه.
*پس چرا آمار سربازان غایب ما اینقدر زیاد است؟
چون شناخت ندارند. یعنی از آیندهشان و آن چیزی به دست میآورند، غافل هستند. فرض کنید شما یک مسافرت درون شهری کوتاه از منزل به محل کار میروید، در این سفر هم به تجربه شما اضافه میشود. آن تجربه را بعدها به کار میبرید و میتوانید از آن به عنوان یک سرمایه استفاده کنید. ما نتوانستیم بعضی از جوانهایمان را درست قانع کنیم و شرایط را برایشان تبیین کنیم که این زمان، وقتگذرانی نیست که هیچ، بلکه سرمایهای است که تو را آماده میکند برای زندگی. بنده که جلوی شما نشستم سی سال در یگانی بودم که مستقیم با سربازها کار داشتم. یازده سال فرمانده گردان بودم. یعنی دایم با کارکنان وظیفه سر و کار داشتم و همین حالا هم با سربازهایی که مثلا 15 سال، 16 سال یا 20 سال پیش سربازان ما بودند ارتباط دارم. رفت و آمد داریم. خاطرهای برایتان تعریف کنم. تعطیلات عید چند سال پیش در صف بانک ایستاده بودم. آن زمان سیستمهای شمارهگیری هم نبود. باید در صف میایستادیم. دیدم آقایی آمد و گفت آقا شما بفرمایید جلو. بعد کار پایان خدمتش را درآورد. آن موقع کارت پایان خدمت را فرمانده گردانها امضا میکردند. گفت این کارت پایان خدمت من امضای شما را دارد. خیلی دلم میخواست شما را ببینم. ببینید آنهایی که الان خدمتشان تمام شده با آغوش باز همدیگر را میبینیم. اینجوری نیست که این آدم از پادگان که رفت بیرون، به عنوان آدمی که از هم نفرت داریم با هم برخورد کنیم. ارتباط داریم با هم. جاهای مختلف میرویم. ارتباط خیلی خوبی داریم. چون در این دورانی که یکسری محدودیتها ایجاد میشود و ما این را قبول داریم که یکسری محدودیتها ایجاد میشود. شما در سازمان خودتان به عنوان روزنامهنگار یک محدودیتهایی دارید. آن محدودیتها یک دستاوردهایی هم دارد. این فرد آماده میشود برای مسوولیتپذیری برای یک زندگی مشترک. به نظر من آن کسانی که حالا به دلایل مختلف این توفیق نصیبشان نمیشود که خدمت سربازی را بگذرانند باید یک جاهایی این مهارتهایی را که در اینجا میتوانند ببینند و از آنها بیبهره هستند را به آنها انتقال دهیم که جذابیت ایجاد شود. تحقیق علمی انجام شود و نتیجه تحقیق علمی منتشر شود و بعد همه به این تحقیق علمی استناد کنند و راهکارهایی که پیشنهاد میکند را انجام دهند.
دیدگاه تان را بنویسید