علی ربیعی، سخنگوی دولت دوازدهم:
تحول ارتباطات در ایران همواره با مقاومت مواجه شده و امروز در قالب «طرح صیانت» شاهد آن هستیم
در بحث تاریخ تحول ارتباطات ایران، نشانهای متعددی از مقاومت تفکرات سنتی و نگرانی از پیامدهای آن وجود دارد. رادیو هم از این امر مستثنی نبود و مخالفتهای زیادی با آن شکل گرفت.
علی ربیعی، سخنگوی دولت دوازدهم طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: این یادداشت نگاهی از پنج منظر به آمدن رادیو به ایران دارد:
1) رادیو و مطبوعات ایران در بحث تحول ارتباطات از سوی کنشگران جامعه برنخاسته و مسیر تکوین طبیعی را طی نکرده، بلکه توسط دولتها با مقررات دولتی ایجاد و گسترش یافتهاند. در طول تاریخ، فرصت برای بزرگ شدن جامعه مدنی همواره محدود بوده است و دولتها حوزه عمومی را تحتالشعاع قرار داده و این روند همچنان نیز ادامه دارد.
2) هیات وزیران وقت در ۲ مهر ۱۳۱۳، استفاده از رادیو را تصویب کرد و از همان ابتدا داشتن رادیو و نصب آنتن منوط به اخذ مجوز پ.ت.ت (پست و تلگراف و تلفن) بود. در سال ۱۳۱۷، برای اداره رادیو، سازمان پرورش افکار تاسیس شد. یعنی از همان ابتدا، رادیو به عنوان وسیلهای برای پروپاگاندا و مهندسی افکار تلقی شد. به مرور در همین راستا، دومین ایستگاه بزرگ رادیو در آبادان نیز افتتاح و مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
3) در بحث تاریخ تحول ارتباطات ایران، نشانهای متعددی از مقاومت تفکرات سنتی و نگرانی از پیامدهای آن وجود دارد. رادیو هم از این امر مستثنی نبود و مخالفتهای زیادی با آن شکل گرفت. از آن زمان تاکنون، تحول ارتباطات در ایران همواره با مقاومت مواجه شده تا جایی که امروز، در قالب «طرح صیانت» شاهد آن هستیم.
4) با این وصف، با نگاهی به اسامی اولین افرادی که در رادیو مشغول به کار شدند میتوان نام فرهیختگان بزرگ و فرهنگیان بسیاری را مشاهده کرد. این امر نشاندهنده استقبال ادیبان و فرهیختگان ما از هر فرصتی برای ارتقای فرهنگ ایرانزمین بوده است. متاسفانه به مرور از همان زمان، این امر کمرنگ شده و حتی به نوعی منجر به رانده شدن و قهر تعدادی از فرهیختگان از این عرصه شده است. متاسفانه، امروز خبری در خصوص احتمال قطع همکاری با سروش صحت دیدم. به نظر میرسد رسانههای ما همچنان از این وضعیت در رنج هستند...
5) بهرغم گسترش تلویزیون، رادیو با توجه به خصوصیات ذاتی خود، هیچوقت از میدان به در نرفت و از ارزشها و جذابیتهای آن کاسته نشد. ارزان، کوچک و قابلیت حمل، دسترسی آسان و گرم بودن این رسانه از عوامل ماندگاری رادیو حتی در عصر شبکههای اجتماعی است. همه ما، به خصوص نسلهای پیشین سرشار از خاطرات با رادیو هستیم. پایان قصه شب رادیو، ساعت خواب بسیاری از ایرانیان به خصوص کارگران بود.
بچههای دهه سی و چهل با پایان قصههای صبح خانم عاطفی راهی مدرسه میشدند. صدای زنگ و ضرب «شیرخدا» زنگ صبحگاه ایرانیان بود. «جانی دالر» حیدر صارمی، «صبح جمعه با شما» به خصوص با طنازیهای نوذری، گلهای رنگارنگ و طنین موسیقی اصیل ایرانی و فضایلی که «راشد» با برنامه مذهبیاش به خانهها میآورد، قصههای ظهر جمعه صبحی و یادش به خیر غروب چهارشنبهها، روز آرزوهای خوشبخت شدن طبقات تهیدست و مهاجرین شهریشده با قرعهکشی بلیتهای اعانه ملی با اجرای کمالالدین مستجابالدعوه و فروزنده اربابی و... همه و همه تداعیگر خاطرات جمعی و به یادماندنی ایرانیان از رادیو است. رادیو با تداوم برنامههای ماندگار و تاثیر هنرمندان به رسانهای پرقدرت و خاطرهانگیز تبدیل شد. هرچند در دهههای اخیر، شاهد برخی برنامههای شاخص و قوی بودهایم اما مشکل در عدم تداوم، دخالتها و رفتارهای سلیقهای است که سبب عدم ماندگاری بیننسلی این برنامهها شده است. رادیو و حتی تلویزیون باید علاوه بر نیاز خبری، نیازهای اطلاعاتی و همچنین نیاز به مهارتهای مختلف زندگی، تفریح و سرگرمی مردم را پاسخ دهد.
بررسیها نشان میدهد به رغم تلاشهای صورتگرفته و به علل پیشگفته، وجه خبری و آنهم با گرایشی سیاسی غلبه داشته و کارکردهای دیگر این رسانهها بهشدت کاسته شده است. چهارم اردیبهشت، سالروز تاسیس رادیو را به همه رادیوییها تبریک میگویم.
(۱) «عصر مارکونی» تعبیر «مارشال مک لوهان» در تبیین سیر تحول ارتباطات و نظریه «دهکده جهانی» است.
دیدگاه تان را بنویسید