امید فراغت، روزنامه نگار و کارشناس مسائل سیاسی:
اکثریت ملت ایران روی زمین زندگی میکنند اکثریت مسئولان کشور در آسمان سیر و سلوک دارند
اکثریت ملت ایران واقعیتگرا و روی زمین زندگی میکنند و با پوست، گوشت و استخوان و حواس پنجگانه واقعیتهای تلخی مثل بیکاری، گرانی، بیعدالتی و... را احساس میکنند اما اکثریت مسوولان کشور در آسمان سیر و سلوک دارند و براساس خواب دیدن، رویا، فال و سرکتاب و از این دست پندارههای ذهنی مملکتداری میکنند.
امید فراغت، روزنامه نگار و کارشناس مسائل سیاسی طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: متاسفانه گاه احساس میشود برخی مسوولان مملکت هیچ تعهدی به روند طبیعی حرکت جامعه امروز ایران ندارند و تنها به دنبال تاکتیکسازی و اجرای فن و فنونی برای حفظ و بقای موجودیت خودشان هستند. حتی احساس میشود قضاوتهای تاریخی نیز برایشان مهم نیست و به تعبیری تعهد و تعلقی به آینده ندارند!
مسوولان مملکت متوجه باشند این مُلک و سرزمین میراثی است که باید نسبت به گذشته توسعه کمی و کیفی بیشتری پیدا کرده باشد در غیر این صورت «بیگاری حضور معنی و مفهوم پیدا میکند.» نکته مهم و کلیدی در جهان امروز این است که فناوری و تکنولوژی در قالب دادههای شبکههای اجتماعی، جوامع کمتر توسعه یافته را از نظر ذهنی جهش داده است بنابراین سوال مهم و کلیدی این است آیا مسوولان مملکت متناسب با این جهش ذهنی جامعه، در زمینه روش و منش مملکتداری جهش ذهنی پیدا کردهاند؟ آیا مسوولان مملکت متوجه هستند که ادبیات غالب زیر پوست مملکت چیست؟ اگر میدانند پس دلیل پافشاری بر مواضع خودشان چیست؟ چرا آنچه را که آنان میپسندند برای اکثریت ملت غیر قابل درک است؟
متاسفانه بین مردم و مسوولان مملکت مفاهمه و درک و شناخت مشترک در موضوع اقتصاد، سیاست و فرهنگ وجود ندارد و بهتر است اینطور بیان شود اکثریت ملت ایران واقعیتگرا و روی زمین زندگی میکنند و با پوست، گوشت و استخوان و حواس پنجگانه واقعیتهای تلخی مثل بیکاری، گرانی، بیعدالتی و... را احساس میکنند اما اکثریت مسوولان کشور در آسمان سیر و سلوک دارند و براساس خواب دیدن، رویا، فال و سرکتاب و از این دست پندارههای ذهنی مملکتداری میکنند و براساس تحلیل و تفسیرهای متناسب با پندارههای ذهنیشان احساس میکنند در آستانه ورود به بهشت برین هستند اما هنوز نمیدانند قدرت فقرِ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی انواع و اقسام ایدئولوژیها را ویران میکند و جهنم را به ملت هدیه میدهد.
وقتی امام معصوم مدعی است اگر فقر از یک در وارد شود ایمان از درِ دیگر خارج میشود آیا مسوولان مملکت به معنی و مفهوم این گزاره عمیق اندیشه و تفکر میکنند؟ آیا مسوولان متوجه هستند فقر اقتصادی و معیشتی قاتل انواع و اقسام شعارهای حماسی و احساسی است؟ جامعه امروز ایران به واسطه دسترسی آسان به اطلاعات دهکده جهانی به درستی متوجه دیالوگهای مشترک حکمرانان کشورهایی مثل کرهشمالی، ونزوئلا، کوبا، طالبان و... شده است و حتی با مطالعه تاریخ متوجه ادبیات عدالت، برابری و برادری و اقتصاد دولتی آلمان شرقی و اقتصاد بازار آزاد آلمان غربی و نتایجی که دو ملت آلمان شرقی و غربی سابق تجربه کردند، شده است! خوشبختانه با فرو ریختن دیوار برلین مردم آلمان شرقی مانند مردم آلمان غربی طعم و مزه توسعه کمی و کیفی را چشیدند. مسوولان مملکت بدانند اکثریت ملت ایران متوجه هستند که تجربهها و روش و منشهای امروز اداره مملکت در زمان و مکانی از تاریخ به وقوع پیوسته و نکته مهمتر اینکه نتایج آن تجربهها در تاریخ موجودیت دارد. اگر مسوولان مملکت بپذیرند که نتایج تجربه حکمرانیشان در تاریخ معاصر نیز وجود دارد باید روش و منش حکمرانیشان را تغییر و تبدیل کنند. برای مثال چینی که امروز برای ایران به عنوان تکیهگاه اقتصادی و سیاسی به حساب میآید در موضوع اقتصادی، با تبعیت از فرمول جهانی یعنی اقتصاد آزاد جهانی تبدیل به قدرت اقتصادی در جهان امروز شده است. سوال پایانی اینکه چرا کشورهایی که از نظر اقتصادی و معیشتی ضعیف و فقیر هستند مثل کرهشمالی، ونزوئلا، کوبا و... داعیه مبارزه با امپریالیسم و غرب را دارند؟
دیدگاه تان را بنویسید