محمود میرلوحی، فعال سیاسی اصلاحطلب:
هرچقدر منتظر ماندیم برنامه هفت هزار صفحهای رئیسی را ندیدیم
فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: به نظر میرسد که آقای رئیسی برنامه ای ندارد و ما هرچقدر منتظر ماندیم تا برنامه هفت هزار صفحهای او را ببینیم ندیدم بنابراین نمیدانیم در انتخاب تیم خود میخواهد چه کاری انجام دهد.
محمود میرلوحی، فعال سیاسی اصلاحطلب، درباره کنار رفتن محسن رضایی و صولت مرتضوی از کمیسیون اقتصادی دولت سیزدهم و ناهماهنگی اقتصادی دولت، گفت: تقریبا از مجلس دهم تا به امروز، شعار هر دو جناح رونق اقتصادی بود و در سالهای اخیر هم در شعار سال به اشتغال، تولید و رفع موانع اشاره شد. شعار اصلی دولت آقای رئیسی هم معیشت بود و اعلام کرد هر کاری انجام دهد، چالشهای اصلی کشور به اقتصاد، معیشت و اشتغال مربوط میشود و در کنار آن چالشهایی مانند تحریم، آسیبهای اجتماعی و محیط زیستی وجود دارد. به هر ترتیب امروز شاهد هستیم که وضعیت اقتصاد جامعه به شکلی است که بیش از نیمی از جمعیت کشور زیر خط فقر هستند و باید این مسئله حل شود.
به گزارش ایلنا، وی افزود: آقای رئیسی در زمان انتخابات گفتند من برنامه دارم. ما هرچه منتظر ماندیم تا ایشان برنامه ۷ هزار صفحهای خود را منتشر کند تا کارشناسان ملاحظه، بررسی و نقد کنند، ندیدیم و خبری نشد، همچنان هم میگویند برنامه داریم. اگر هفت صفحه باشد، به هر کسی، کارشناسی، وزیری که میخواهند از او استفاده کنند این برنامه را میدهند تا آن را خوانده و نظر دهد اما وقتی برنامه ۷ هزار صفحه است، باید جایی در دسترس کارشناسان باشد تا آن را بخوانند و ببینند. بنابراین به نظر میرسد که ایشان برنامه ندارند و زمانی هم که برنامه نداشته باشند، معلوم نیست میخواهند چه کاری انجام دهند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه تاکید کرد: ما امروز نمیدانیم دیدگاه آقایان رضایی و مرتضوی با آقایان مخبر، خاندوزی و میرکاظمی چه تفاوتهایی دارد؟ کدام طرفدار اقتصاد دستوری و کدام طرفدار ارز ترجیحی هستند؟ کدام طرفدار رفع تحریم و کدام مخالف رفع تحریم هستند؟ چون برنامه وجود ندارد ما اساسا چیزی نمیدانیم. اگر برنامهای وجود داشته باشد، آن زمان میگوییم به درستی عمل کردند و دو نفری که مخالف بوده و همکاری نداشتند را برای هماهنگی بیشتر کنار گذاشتند. به همین دلیل چون برنامه، ساختار و راهبردشان معلوم نیست نمیتوانیم بگوییم چه خواهد شد.
وی در ادامه گفت: ما اصلا اطلاعی نداریم که این حضرات را بر اساس کدام شاخصها و رویکردها انتخاب کردند؟ چرا همه کاندیداها را به داخل دولت بردند؟ آیا این حرکت درست بود یا خیر؟ انتخاب آقایان زاکانی به عنوان شهردار و قاضیزاده هاشمی به عنوان رئیس بنیاد شهید، عملا تقسیم سمت بود تا معلوم شود رویکرد انتخاب بر اساس کدام موازین، دانش و رویکرد است.
میرلوحی در پاسخ به این سوال که آیا احتمال جایگزینی در دولت وجود دارد، گفت: اصلا نمیدانیم. باید از کجا بدانیم؟ مگر راهبردهای رئیسجمهور روشن است که بگویم ایشان با این کار میخواهد کدام گره را باز کرده و کدام مانع را از کشور رفع کند؟ نمیدانیم آیا امروز آقایان مشکل تئوری و نظریه، طراحی، تصمیمگیری و تصمیمسازی دارند؟ به همین دلیل اصلا نمیدانیم مشکل از کجاست.
وی افزود: وقتی در شورای شهر پنجم در تهران، رئیس شورا را انتخاب کردیم، ما گفتیم کسی را میخواهیم تا این بیبرنامگی را تبدیل به برنامه کند. سپس رفتیم دنبال کسی که سابقه سازمان برنامه و مدیریت را داشت، آوردیم. بعد از آن وقتی دیدیم برنامه کارها آماده شده است، گفتیم آدمی را میخواهیم که سابقه اجرایی داشته باشد و به همین دلیل رفتیم آدمی را آوردیم که اجرایی بود و اهل نشستن نبود.
میرلوحی تاکید کرد: امروز به گفته کارشناسان، اقتصاد ایران هر پنج نشانه بیماری و خطر از جمله، تورم، ارز، بیکاری، رشد منفی و کاهش سرمایهگذاری را دارد. به گفته یکی از کارشناسان، اقتصاد باید در اتاق عمل و حاذقترین جراحان هم باید بالای سر او باشند نه آنکه یکی بنشیند و بگوید آیا باید عمل کنیم؟ دیگری بگوید آزمایش دهید تا نتیجه مشخص شود و شخص دیگری بگوید حالا یک هفته شمال برو تا ببینیم هوایت عوض میشود یا نه؟ امروز اقتصاد ایران بیمار است و باید جراحان داخلی و حتی خارجی هم بالای سر آن باشند تا این بیماری را برطرف کنند. اما اصلا نمیدانیم برنامه دولت آقای رئیسی چیست؟
میرلوحی ادامه داد: حرفهایی که آقای رضایی در انتخابات زدند، عین صحبتهایی بود که آقایان زاکانی، قاضیزاده هاشمی و حتی خود آقای رئیسی زدند. مگر امروز وعدههایی که آقای رئیسی در انتخابات دادند، عملی است؟! مگر ساخت ۴ میلیون مسکن عملی است؟ این وعدهها و قولهایی که دادند کدام قابلیت اجرایی دارد؟
وی تصریح کرد: وقتی معاون بانک مرکزی میگوید وضع ما خیلی خوب شده و تورم را ۱۳ درصد کاهش دادیم چه کاری انجام دادیم که تورم را به ۳۹ درصد رساندیم؟ اینکه معاون بانک مرکزی این میزان تورم را پیروزی میداند و فکر میکنند شق القمر کردهاند، جالب نیست. تورم ۳۹ درصد یعنی فاجعه! اما آقایان میگویند نه الحمدالله داریم کاهش میدهیم. چه چیزی را کاهش میدهید؟! اگر کاهشها را جمع کنیم منهای ۱۰۰ میشود اما چرا همیشه روی اعداد ۵۰، ۴۰ است و هیچ تکانی نمیخورد؟ به هر حال با شرایطی که انتخابات پیش آمده، طبیعی است که فعلا آقایان باید تصمیم بگیرند و چارهای هم نیست.
دیدگاه تان را بنویسید