محمد درودیان، مورخ و نویسنده:
چرا و چگونه وقایع تاریخی فراموش میشود؟
حتی اگر بپذیریم جابهجایی در رخدادهای تاریخی و فراموشی آن، بخشی از تاریخ است که هست، اما این موضوع را نمیتوان نادیده گرفت که رویکرد و روشها در تداوم و تغییر هویتهای برآمده از تاریخسازی در دورههای مختلف، نقش اساسی دارد.
محمد درودیان، مورخ و نویسنده طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: برای انجام فیزیوتراپی در جمع بیش از 12 نفر با میانگین سنّی 50 سال نشسته بودم. دو نفر روبهروی هم با سن حدود 70 سال، با صدای بلند از خاطرات عملیات فتحالمبین در فروردین سال 1361، سخن گفته و از شهدای برجسته جنگ یاد میکردند. باوجود اهمیت عملیات فتحالمبین در آزاد کردن بخش وسیعی از مناطق اشغالی ایران و آغاز هزیمت در نیروهای دشمن، جمع حاضر هیچگونه علاقهای برای توجه به بحث یا مشارکت در آن از خود نشان نمیدادند. شاید به دلیل موقعیت افراد در نوبت درمان، چنین وضعیتی تا اندازهای طبیعی فرض شود، اما در عین حال بیانگر محدود شدن توجه به عملیات و شهدای آن، به نسل دهه انقلاب و جنگ است که به دلیل ساختن تاریخ جنگ و تعریف نسبت هویتی با آن، همچنان خاطرات تلخ و شیرین آن روزها را به بهانههای مختلف و در مناسبتهای گوناگون مرور میکنند. این موضوع را میتوان در بازتاب رسانهای رخدادهای مهم تاریخ جنگ و انقلاب، در مناسبتهای تاریخی که پیش از این به آن توجه میشد، ولی اکنون فراموش شده است، مشاهده کرد. قرار گرفتن در برابر این وضعیت، موجب بازبینی پرسشی شد که پیش از این در ذهن داشتم و برای آن یادداشتی را در وبلاگم نوشتم. به این معنا که؛ چرا و چگونه وقایع تاریخی فراموش میشود؟ بر این باور هستم که فراموشی رخدادهای تاریخی با جابهجایی در وقایع صورت میگیرد، به این معنا که وقایع جدید به تدریج جایگزین وقایع و مناسبتهای پیشین میشود. با این پاسخ اجمالی هر چند مساله به صورت کامل روشن نمیشود، ولی زمینه برای طرح پرسش دیگری فراهم میشود، مبنی بر اینکه: جابهجایی وقایع تاریخی چه معنا و نتیجهای دارد؟ تحولات تاریخی و جابهجایی در موضوع و مفاهیم تاریخی، بیانگر تفاوت در تجربه زیسته افراد و جامعه در دورههای مختلف و هویت برآمده از آن میباشد که با تغییر نسل و گفتمان غالب، دستخوش تغییر میشود، زیرا هر نسلی تاریخ خود را تجربه کرده و از نو میسازد.
بنابراین حتی اگر بپذیریم جابهجایی در رخدادهای تاریخی و فراموشی آن، بخشی از تاریخ است که هست، اما این موضوع را نمیتوان نادیده گرفت که رویکرد و روشها در تداوم و تغییر هویتهای برآمده از تاریخسازی در دورههای مختلف، نقش اساسی دارد. به این معنا که حتی اگر رخدادهای جدید جای وقایع پیشین را بگیرد، اگر وقایع جدید در نسبت با گذشته تعریف شود، میتواند موجب امتداد تاریخی شود. در غیر این صورت اگر فراموشی تاریخی با اهتمام به تغییرات تاریخی و به معنای تغییر در هویتهای برآمده از رخدادهای تاریخساز انقلاب و جنگ باشد که به گفته رهبر معظم انقلاب، به جامعه ایران «هویت، آرمان، شخصیت، استقلال و افق دید» داده است، این تحوّل باید به معنای گسست هویتی- تاریخی محاسبه شود، زیرا نشانگر تغییرات بزرگ در آینده است و به همین دلیل موجب نگرانی است.
دیدگاه تان را بنویسید