محسن آرمین، فعال سیاسی اصلاحطلب:
اصلاحطلبان برای نقد وضعیت موجود دچار لکنت زبان نباشند/ موازنه قوا به شکل موجود باقی نخواهد ماند
اصلاحطلبان میتوانند به حرکتی برای قانع کردن افکار عمومی و بازسازی اعتماد از دست رفته امیدوار باشند. به نظرم برای جلب اعتماد جامعه، آنها باید برای نقد وضعیت موجود دچار لکنت زبان نباشند و با صراحت و شفافیت بیشتر وضعیت فعلی را مورد نقد قرار دهند.
محسن آرمین، فعال سیاسی اصلاح گفت: اصلاحطلبان میتوانند به حرکتی برای قانع کردن افکار عمومی و بازسازی اعتماد از دست رفته امیدوار باشند. به نظرم برای جلب اعتماد جامعه، آنها باید برای نقد وضعیت موجود دچار لکنت زبان نباشند و با صراحت و شفافیت بیشتر وضعیت فعلی را مورد نقد قرار دهند.
محسن آرمین در نشست اخیر شورای سیاسی مجمع ایثارگران که روز دوشنبه در دفتر این حزب برگزار شد، درباره جنبش دوم خرداد و وضعیت کنونی اصلاحطلبان نکاتی را مطرح کرد. به باور این فعال شناخته شده اصلاحطلب، نگاه و مروری بر دوم خرداد، رهیافت خوبی است برای اینکه به بحث امروز بپردازیم، زیرا دوم خرداد نقطه عطفی در تاریخ جمهوری اسلامی ایران بود و در تاریخ جمهوری، یک الگوی ماندگار از کشورداری عقلانی و تجربهای موفق در سازگاری رشد و توسعه را برای انقلاب برجای گذاشت.
به گزارش صبح ما، محسن آرمین با بیان اینکه وضع اقتصادی کشور چنان است که همگان از آن اطلاع داریم و نیاز به بازگو کردن ندارد، گفت: متاسفانه جریان مدعی حاکم همچنان به مسیر خود ادامه میدهد و ظاهرا هم حد یقفی برای خود قائل نیست تا جایی که کشور را به آستانه سقوط بکشاند. در مقابل آن نیز جریان برانداز را داریم که شیوه عمل و نوع نگاهش چندان تفاوتی با جریان بنیادگرا ندارد و در سناریوی قدرتهای بینالمللی و منطقهای بازی میکند و هدفش هم برچیده شدن این سیستم به همراه تجزیه کشور است. وی ادامه داد: به هر تقدیر چه بخواهیم چه نخواهیم سرنوشت جغرافیایی ایران با سرنوشت نظام جمهوری اسلامی گره خورده است و این صرفا یک ادعا برای ترساندن مردم نیست؛ زیرا قدرتهای منطقهای به این نتیجه رسیدهاند که ایران بزرگ برای همیشه برایشان خطرناک است، از این رو، برای آنها فرقی نمیکند که «ایران جمهوری اسلامی» باشد یا «ایران پهلوی.»
وی گفت: بسیار میشنویم که میگویند راهبرد اصلاحطلبی چیست؟ من در مقامی نیستم که بخواهم به این سوال پاسخ دهم، اما بگذارید جواب آن را با طرح سوال دیگری دهم و آن اینکه راهبرد دو جریان بنیادگرا و برانداز چیست؟ و کدام یک راهبرد موفقتر و کارآمدتری برای خروج کشور از شرایط موجود دارند؟ وقتی اینگونه نگاه کنیم از شدت عدم اعتماد به نفسمان کاسته خواهد شد، چراکه پی میبریم دیگر جریانات هم راهبرد موثری برای خروج از این وضعیت ندارند با این تفاوت که ما برخلاف آنها، دستکم تجربه موفقی در هشت سال اداره کشور داشتهایم.
او ادامه داد: ما باید بتوانیم با بدنه اصلاحطلبان صحبت کنیم و تحلیل درستی از شرایط کشور ارایه دهیم. باید بتوانیم بدنه اصلاحطلبی را قانع کنیم، زیرا فضا دارد به سمتی میرود که لایههایی از اصلاحطلبان دچار بیاعتمادی به اصلاحات شدهاند و بعضا بخشی از کنشهایشان در میدان دو جریان دیگر قرار میگیرد.
یعنی واکنشهایی که لایههایی از اصلاحطلبان به دلیل بیاعتمادی و نداشتن راهبردی مشخص انجام میدهند، ممکن است در راستای سناریوی بنیادگرایان یا براندازان باشد. اما اصلاحطلبانی هم هستند که تحلیل روشنتری از مسائل دارند و چندان تحت تاثیر موجهای رسانهای قرار نمیگیرند. او بیان کرد: درخصوص داشتن پایگاه اجتماعی نیز، ما نباید دچار خودزنی شویم، چراکه برخی در تحلیلهای خود مدعی میشوند که اصلاحطلبان در انتخابات اخیر دچار شکستی مفتضحانه شدند. در حالی که این شکست اصلاحطلبان نبود، شکست مختص جریانی است که با تمام توان و ظرفیت و نیرو به میدان میآید و بعد عرصه را به رقیب میبازد.
آنچه در انتخابات ریاستجمهوری اخیر اتفاق افتاد این نبود؛ چراکه بخش مهمی از اصلاحطلبان اصلا در انتخابات شرکت نکردند، بخش دیگری هم صرفا با هدف اینکه جلوی جریان رقیب را بگیرند، بدون آنکه کاندیدای مشخصی داشته باشند از مردم برای حضور در انتخابات دعوت کردند، بنابراین به چنین فرآیندی شکست سیاسی نمیگویند.
آرمین گفت: شکست سیاسی وقتی معنا دارد که یک جریان بتواند با کاندیدای اختصاصی خود و تمام نیروها و امکاناتش در انتخابات شرکت کند و بعد نتیجه را به رقیب واگذار کند. آرمین در ادامه سخنان خود در نشست شورای سیاسی مجمع ایثارگران گفت: معتقدم که اصلاحطلبان از پایگاه اجتماعی بالقوهای برخوردار هستند که به شرط استفاده از استراتژی معین و تلاشهای تشکیلاتی، به راحتی میتوانند این پایگاه بالقوه را بالفعل کنند.
آرمین تشریح کرد: راهبردی که اصلاحطلبان تا قبل از این مقطع داشتند، مربوط به شرایط گذشته بود و دیگر جوابگوی فضای جدید نیست، بنابراین نیاز به روزآمدسازی راهبرد برمبنای شرایط فعلی است. اگر با این تلقی به شرایط نگاه کنیم، به نظرم وضعیت فعلی چندان عجیب و غریب یا ناامیدکننده نیست. زمان لازم است تا نیروهای اصلاحطلب و نیروهای ملی منتقد بتوانند تحلیل روشنی از شرایط موجود داشته باشند. وی در ادامه گفت: یک مزیت و امکانی که اصلاحطلبان میتوانند به آن امیدوار باشند وجود جامعه مدنی نسبتا قوی در کشور است. او گفت: به نظر میرسد که در آینده نزدیک شاهد گشایشهایی خواهیم بود. اصلاحطلبان میتوانند به حرکتی برای قانع کردن افکار عمومی و بازسازی اعتماد از دست رفته امیدوار باشند. به نظرم برای جلب اعتماد جامعه، آنها باید برای نقد وضعیت موجود دچار لکنت زبان نباشند و با صراحت و شفافیت بیشتر وضعیت فعلی را مورد نقد قرار دهند. علیالقاعده استراتژی اصلاحطلبان باید محدود و پاسخگو کردن نهادهای قدرت باشد. باید به این سمت حرکت کرد و برای پاسخگو کردن هم باید زبانی صریحتر و شجاعانهتر از امروز داشت و وضعیت موجود را متوجه مسببان واقعی آن کرد. البته به شیوه اصلاحطلبانه و با همان ادبیاتی که با آن آشنا هستیم.
او در پایان گفت: اصلاحطلبان باید بر این اساس مواضع خود را در حوزههای داخلی و خارجی شفاف اعلام کرده تا بتوانند ارتباط خود را با جامعه حفظ کنند. آنها از این طریق میتوانند با جنبشهای مختلف معلمان، کارگران و... وارد گفتوگو شوند. بدینترتیب میتوانند اعتماد از دست رفته را بازسازی کنند.
دیدگاه تان را بنویسید