کد خبر: 555841
|
۱۴۰۱/۰۳/۱۶ ۰۸:۰۷:۱۷
| |

عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی اجتماعی:

یکی از زشت‌ترین اقدامات پایه‌گذاران نواصولگرایی تحریف مفهوم انقلاب و نقش مردم و مواضع امام در این زمینه است

یکی از بدترین و زشت‌ترین اقدامات پایه‌گذاران نواصولگرایی که از حدود دو دهه پیش آغاز کردند، تحریف مفهوم انقلاب و نقش مردم و نیز مواضع مرحوم امام در این زمینه است. آنان چون شهامت نداشتند تا صریحا اعلام کنند که مواضع امام یا اصل انقلاب را نمی‌پذیرند، در نتیجه ریاکارانه اقدام به تحریف آنها کردند.

یکی از زشت‌ترین اقدامات پایه‌گذاران نواصولگرایی تحریف مفهوم انقلاب و نقش مردم و مواضع امام در این زمینه است
کد خبر: 555841
|
۱۴۰۱/۰۳/۱۶ ۰۸:۰۷:۱۷

عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی اجتمعی طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: به عللی در سه دهه گذشته درباره مرحوم امام به جز یک تحقیق و مقاله و یکی، دو یادداشت چیز دیگری ننوشته‌ام. ولی امسال به این نتیجه رسیدم که بهتر است آن مقاله خود را با رویکرد مشخص‌تری بنویسم.

یکی از بدترین و زشت‌ترین اقدامات پایه‌گذاران نواصولگرایی که از حدود دو دهه پیش آغاز کردند، تحریف مفهوم انقلاب و نقش مردم و نیز مواضع مرحوم امام در این زمینه است. آنان چون شهامت نداشتند تا صریحا اعلام کنند که مواضع امام یا اصل انقلاب را نمی‌پذیرند، در نتیجه ریاکارانه اقدام به تحریف آنها کردند. منظورم تحریف جایگاه مردم و رای مردم در انقلاب و نظام به ویژه در آرای مرحوم امام است. به نظر من مخالف یا منتقد نظرات امام بودن مشکلی نیست، به ویژه آنکه نظرات ایشان هم در حال تحول بود. برای اثبات این ادعا می‌توان تفاوت فراوان میان رویکرد کتاب کشف‌الاسرار را با فتاوای سال‌های انقلاب و دهه ۱۳۶۰ ایشان مقایسه کرد که سه دهه بعد نوشته‌اند. ولی کسی حق تحریف را ندارد. 

موضوع تحریف به تعریف از انقلاب و جایگاه مردم برمی‌گردد. معنای انقلاب و انقلابی را باید از دو منظر روشی و محتوایی تفکیک کرد. معنای روشی آن را نباید قربانی برداشت‌های محتوایی کرد. زیرا وجه ثابت انقلاب، روش است و نه محتوای در حال تحول آن. چه زمانی انقلاب رخ می‌دهد؟ زمانی که حکومت مستبد شود و مانع تحقق حضور و مشارکت و اعمال حق حاکمیت ملت شود. این یک بحث روشی است و نه محتوایی. به همین علت از وجود انقلاب‌های گوناگون حرف می‌زنیم که همه در این ویژگی و تعریف مشترک هستند، در حالی که محتوای مورد نظر مردم‌شان ممکن است با یکدیگر تفاوت داشته باشد. در ایران نیز همه نیروها از مذهبی و غیرمذهبی، از لیبرال تا کمونیست همه و همه در انقلاب حضور داشتند، در حالی که به لحاظ محتوایی در تقابل با یکدیگر بودند کسی هم به آنان نگفت که حق شرکت در فرآیند انقلاب را ندارند. پس بنیان انقلابی بودن، التزام به این اصل یعنی حاکمیت بدون استثنای مردم است. از این مرحله به بعد، هر کسی می‌تواند محتوای مورد نظر خود را با رعایت این اصل تبلیغ کند و پیش ببرد. هر رفتاری جز این ضدانقلابی است. آنان که اصل حاکمیت بدون قید و شرط ملت را نادیده می‌گیرند و به جای آن، الزام به غلبه محتوای موردنظر خود را می‌نشانند، در واقع ضدانقلابی هستند که پوشش انقلابی دارند. 

این اقدام ضدانقلابی از خلال تحریف دیدگاه امام انجام شده است. با تفاسیر عجیب و غریب، کوشیدند که رأی ملت را در نظر ایشان فرعی و غیرمهم و غیراصیل و حتی بی‌اثر جلوه دهند، در حالی که با هیچ ترفندی نمی‌توان چنین برداشتی را به مواضع امام قالب کرد. پژوهشی که درباره تحلیل محتوای کلمات امام از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۶۸ انجام دادم، نشان داد، کلمه‌ای که بیشترین کاربرد را در همه مطالب ایشان اعم از سخنرانی یا نامه و اطلاعیه یا گفت‌وگو دارد، کلمه مردم و مترادفات آن است. ده کلمه‌ای که بیشترین کاربرد را داشتند عبارتند از: 

مردم، توده، امت و... ۱۲۲ بار در هر ده هزار کلمه 

اسلام و... ۱۱۱ بار در هر ده هزار کلمه 

حکومت، دولت و... ۸۷ بار در هر ده هزار کلمه 

خدا ۴۵ بار در هر ده هزار کلمه 

ایران ۳۹ بار در هر ده هزار کلمه 

استبداد، دربار، شاه و... ۳۴ بار در هر ده هزار کلمه 

انقلاب، نهضت ۳۰ بار در هر ده هزار کلمه 

جمهوریت، دموکراسی، رای، رفراندوم ۲۴ بار در هر ده هزار کلمه 

روحانیت، آخوند، علما و... ۲۱ بار در هر ده هزار کلمه 

امریکا، کاخ سفید و... ۱۵ بار در هر ده هزار کلمه 

این اولویت‌ها نشان‌دهنده تاکیدهایی است که در مقام رهبری سیاسی این انقلاب و نظام برای مردم و جامعه ابراز شده است. این تاکیدها ممکن است به لحاظ محتوایی واجد تحلیل‌های گوناگونی باشد، ولی به لحاظ روشی صراحت بیشتری در حق عمومی مردم در تعیین سرنوشت خود دارد. پس انقلابی بودن وجه ممیزه یک ایرانی یا مسلمان از دیگری نیست، بلکه وجه ممیزه نسبت به حق حاکمیت ملت است و همه افراد با هر گرایش فکری و سیاسی و مذهبی و غیرمذهبی می‌توانند مشمول این صفت شوند، مشروط بر اینکه همواره بر این حق مردم در تعیین سرنوشت خود پای‌بند باشند. البته پس از این مرحله می‌توان از محتوای مورد نظر خود درباره اسلام یا... را با ویژگی‌های رفتاری و اخلاقی یک انسان انقلابی و فقط در ذیل همان قاعده کلی تبلیغ کرد و به پیش برد.  مواضع امام نیز در این مورد روشن است و قابل تحریف نیست. اگر کسی آن را قبول ندارد، یا سکوت کند یا صریحا مخالفت و آن را نقد کند، این کار به صواب نزدیک‌تر است و اتفاقا مخاطبان و طرفداران شما نیز آن را بیشتر می‌پسندند. به نظرم ایجاد جنجال میان سخنان آقای حسن خمینی نیز بیش از آنکه با هدف تخریب او باشد، معطوف به حاشیه راندن همین رویکرد مرحوم امام است.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها