سیاست خارجی متوازن یا سیاست موازنه مثبت/ راه نجات کدام است؟
دولت سیزدهم، سیاست خارجی خود را تحت عنوان سیاست خارجی متوازن قرار داده و با گذشت یکسال از عمر خود، توانسته روابط خود را با سایر دولتها بر پایه همین سیاست با موفقیت تنظیم کند.
دولت سیزدهم، سیاست خارجی خود را تحت عنوان سیاست خارجی متوازن (Balanced Foreign Policy) بدین معنا که در روابط با دولت ها اعم از کوچک و بزرگ بنا به قول رهبر انقلاب «نوع رابطه ما با دولتها به نوع رابطه آنها با ما بستگی دارد» قرار داده و نوعی توازن برقرار کرده است. این دولت با گذشت یکسال از عمر خود، توانسته است روابط خود را با سایر دولتها بر پایه همین سیاست با موفقیت تنظیم کرده و از این جهت مورد استقبال نیز قرار گرفته است. اخیرا آقای ناصر حیرانی نوبری که از دیپلماتهای باسابقه بودهاند؛ طی نامهای سرگشاده برای ریاست محترم جمهوری، سیاست موازنه مثبت (Positive Equilibrium) را به عنوان تنها راه سیاست خارجی ایران که باید اتخاذ شود پیشنهاد کرده است!!
به گزارش فارس، نامبرده با یک تحلیل نادرست از شرایط فعلی جهانی و این استدلال که جهان امروز، از جهان تک قطبی به سوی جهان چند قطبی در حال گذار است!؟ و ... بر این باور است که آمریکا در حال تغییر در سیاست خارجی خاورمیانهای خود است و با افزودن بر تعامل با ایران، با تکیه بر دیپلماسی پیچیده سه گانه رژیم صهیونیستی، اعراب و ایران درصدد جذب ایران است!؟
آقای نوبری نتیجه گیری میکند که در شرایطی که هم آمریکا و هم روسیه به دنبال جذب ایران هستند؛ جمهوری اسلامی باید با اتخاذ سیاست موازنه مثبت و چندجانبه گراییِ مستقلِ غیر وابسته برای خود جایگاه سازی کند.
واژه موازنه مثبت در دوران ملی شدن صنعت نفت مطرح شد؛ آنگاه که دکتر مصدق سیاست موازنه منفی (Negative Equilibrium) بین شرق و غرب را مطرح کرد و رژیم شاه نیز در تقابل با این سیاست، نظریه موازنه مثبت را مطرح کرد؛ بدین معنی که به عنوان یک کشور ضعیف به هر دو ابرقدرت و هر دو قطب شرق و غرب امتیازاتی داده تا فشار بر روی رژیم خود را کاهش دهد و به بقای خود کمک کند.
نامه آقای نوبری، نویسنده این یادداشت را به یاد نامهای که مرحوم رجایی خراسانی در سال ۱۳۷۱ و به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و اعلام نظام تک قطبی توسط آمریکا به مقام معظم رهبری نوشته بود؛ میاندازد. آنجا که ایشان استدلال میکند که نظام تک قطبی به رهبری آمریکا بر جهان حاکم است و ما نیز باید این واقعیت را قبول کنیم و از دشمنی با آمریکا دست برداریم و به جای آن سعی کنیم در نظام تک قطبی و سلسله مراتبی جهان جایگاه متناسبی برای جمهوری اسلامی دست و پا کنیم!!
اینک نیز آقای نوبری با ادبیاتی مشابه، همین توصیه را میکند و این در حالی است که رابطه استکبار جهانی به رهبری آمریکا با جمهوری اسلامی، رابطه «همه یا هیچ (Zero-Sum Game)» است و هیچ تغییری در سیاست آن ها در طول بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی به وجود نیامده است و یقینا نیز تا زمانی که این نظام مستکبر و زیاده خواه بر آمریکا حاکم باشد تغییر نخواهد کرد. آمریکا جز تسلیم شدن جمهوری اسلامی در مقابل خود به چیز دیگری رضایت نخواهد داد و حتی در صورت تسلیم شدن نیز تنها با نابود کردن این نظام الهی است که رضایتش حاصل میشود.
این مسئله جای تعجب دارد که آقای حیرانی نوبری که سالهاست که به قول خودشان در کسوت دیپلمات و سفیر با ابرقدرتهای آمریکا و شوروی سر و کار داشته و از نزدیک خوی درندگی آن ها را درک کردهاند، چنین پیشنهادی را مطرح میکنند.
حقیقت آن است که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، سیاست جدید و متوازنی بر جمهوری فدراتیو روسیه حاکم شد که زمینه همکاری و تعامل با جمهوری اسلامی مستقل و غیروابسته را فراهم کرد. در خصوص آمریکا باید گفت که تنها در شرایطی امکان برقراری رابطه و تعامل با این کشور فراهم میشود که نظام استکباری و امپریالیستی ایالات متحده در اثر افول و یا فروپاشی، از صحنه جامعه جهانی زدوده شده و جای خود را به یک نظام ضد امپریالیستی و یا حداقل غیرامپریالیستی و غیر استکباری واگذار کند. در چنین شرایطی است که امکان برقراری رابطه و تعامل بین جمهوری اسلامی و آمریکا به وجود خواهد آمد.
دیدگاه تان را بنویسید