عبدالله نوری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب:
مهسا امینی قربانی سوءمدیریت و سیاست‌های بدفرجام شد؛ مراجع تقلید سکوت را بشکنید
از مراجع تقلید و عالمان دینی انتظار می‌رود برای تحقق مسئولیتی که برای دفاع از حقوق مردم بر عهده دارند دست از سکوت بردارند و با واکنش صریح، شفاف و قاطع، پیگیری و مجازات آمران و عاملان این اقدامات و فجایع را از دستگاه‌های مربوطه طلب کنند.
عبدالله نوری، فعال سیاسی اصلاح طلب طی یادداشتی برای درگذشت مهسا امینی پیام تسلیتی منتشر کرد:
با قلبی آکنده از درد و اندوه، درگذشت تأسف‌بار و فاجعه‌آمیز ژینا (مهسا) امینی دختری جوان از هموطنان عزیز کُرد را خدمت پدر و مادر داغدار، بستگان آن مرحوم و دلبستگان به ایران تسلیت عرض می‌نمایم. او نمونه‌ای از خیل عظیم جوانان رنجدیده‌ی این آب و خاک بود که جان شیرین و پُر بهایش فدای تدابیر اشتباه و سوءمدیریت و سیاست‌های بدفرجام و بهانه تراشی‌های واهی و اقدامات خشن و ناموجه گردید.
بیشتر بخوانید
- محمد شریعتمداری در واکنش به مرگ مهسا امینی: کلانتری «وزرا» باید زنان و دختران را فرابخواند یا مسئولان فرهنگی را؟
- بیانیه مجمع نیروهای خط امام؛ روش‌های اخیر در مبارزه با بی‌حجابی متاثر از نگاهی متحجرانه به دین است
- وزارت کشور و پزشکی قانونی سریعا گزارش مرگ مهسا امینی را ارائه کنند
در ایام اربعین حسینی به جای دفاع از کرامت و حقوق انسانی، بنیادی‌ترین حق شهروندی بی‌پناه و مظلوم چنان نقض گردید و وجدان عمومی را چنان جریحه‌دار کرد که باید بر آن خون گریست.
تجربه‌ی بشری به خوبی نشان می دهد که رفتارها و اقدامات تنبیهی خشن و ضد اخلاق از سوی عوامل قهریه هیچ‌گاه راه به فرجامی نیک نبرده است اما بار سنگین آثار شومش در نهاد جامعه و در قلب و روح و خاطره‌ی آحاد ملت به جای می ماند.
کدام انسان آزاد و آگاه و مستقل و کدام فرد مسئول و زمان شناس و دلسوز رضایت می‌دهد که با کمترین ضابطه و معیاری، تنها با بهانه‌ای و در پوششی تحت عنوان ارشاد و هدایت، مرگ انسانی رقم زده شود و وجدان جامعه‌ای را به آه و حسرت و اندوه بنشاند؟
فجایعی که از سوی قوای قهریه با عنوان ارشاد هر از چندی در عرصه‌ی اجتماع بروز و ظهور می کند، نه تنها با موازین انسانی، دینی و اخلاقی ناسازگار است، بلکه بر بی‌اعتباری می‌افزاید. بی‌تردید ارتکاب چنین اقداماتی در نظامی که عنوان اسلامی بر خود نهاده است، به پای دین و نهادهای دینی نیز نوشته می‌شود و منزلت و اعتبار آن‌ها را به شدت مخدوش می سازد.
از مراجع تقلید و عالمان دینی انتظار می‌رود برای تحقق مسئولیتی که برای دفاع از حقوق مردم بر عهده دارند و نیز برای پیراستن دامان دین و روحانیت از چنین اتهامی و خشکاندن ریشه‌ای تفکرات جاهلانه، بنیادگرایانه و طالبانی عده‌ای که در حاکمیت جایگاهی برای خود یافته‌اند، دست از سکوت بردارند و با واکنش صریح، شفاف و قاطع، پیگیری و مجازات آمران و عاملان این اقدامات و فجایع را از دستگاه‌های مربوطه طلب کنند.
اینجانب بیزاری و انزجار خویش را از این نوع اقدامات اعلام می‌کنم و هشدار و تنبه می‌دهم که تدابیر نظارتی و ارشادی خویش را بر عقل و منطق استوار سازند و رفتارهای خشن و برق شمشیر خود را از سر مردم برگیرند و در حق ملت صبور و مظلوم علی‌الخصوص جوانان که امید آینده‌اند بیش از این جفا روا مدارند و بدانند که حق اصلی امر به معروف و نهی از منکر جهت اصلاح کج‌روی های حکومت، بر عهده‌ی مردم است و حاکمان نه تنها باید خدمتگذار و خادم مردم که پاسخگوی عملکرد خود در برابر مردم نیز باشند.
چقدر مردم ایران از نیروی انتظامی متنفر شدند