عماد افروغ، جامعه شناس:
از ظرفیت قانونی استفاده نشود، اعتراض مدنی به اعتراض مخرب تبدیل میشود
دانشآموزان آموزش اعتراض مدنی ندیدهاند/ میانه خوبی با نقد نداریم
یک جامعهشناس گفت: از ظرفیتهای مدنی و قانونی استفاده نشود، بدون تردید و به عنوان یک واقعیت اجتماعی باید منتظر بمانید تا اعتراض مدنی تبدیل به یک اعتراض غیرمدنی و پرهیجان با عوارض و تخریب های محتمل شود.
عماد افروغ، جامعه شناس اظهار کرد: احتمالاً یکی از دلایل منجر به اعتراض دانش آموزان این است که آنها در ۲ سال گذشته با شرایط کرونایی، آموزش غیرحضوری و دوری از محیطهای آموزشی مواجه شدند و در نتیجه دسترسی آنها به شبکههای مجازی و اینترنت راحت شد که به طور طبیعی امکان محرکهای بیرونی علاوه بر برخی انگیزهها و محرکهای درونی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم فزونی گرفت.
به گزارش ایرنا، بخش هایی از گفت و گوی عماد افروغ را در ادامه می خوانید:
*حالت مستقیم محرکهای بیرونی یا درونی به متأثر شدن از دعوتهای اعتراضی مخرب و غیرمستقیم منجر شد که ناشی از عدم تربیت لازم سیاسی از طریق همان محیطهای آموزشی است که حداقل میتوانست به عنوان عامل بازدارنده در برابر این نوع دعوتها نقشآفرینی کند.
*همچنین سوال جدیتر این است که چرا دانشآموزان به این شکل اعتراض خود را بروز میدهند و چرا آموزش ندیدهاند که به شکل مدنی اعتراض خود را نشان دهند تا دولتمردان و مخاطبان اصلی نیز بتوانند به شکل مدنی، مطالبات آنها را بشنوند؛ یعنی هم بستری را برای اعتراض مدنی مهیا کنند و هم گوشی برای شنیدن منتج به عمل داشته باشند.
*دانشآموزان برای اعتراض مدنی در مدارس با توجه به اهمیت جامعه پذیری سیاسی، آموزش ندیدهاند و به عبارت درستتر به آنها یاد ندادهایم که چگونه در سنین بالاتر اعتراض بر حق خود را بروز دهند این در حالیست که باید در سنین دانشآموزی به آنها یاد میدادیم و یاد بدهیم که چه حقوقی دارند.
*آموزش حقوق دانشآموزان فقط معطوف به امور متعارف در مدرسه مانند شورای دانشآموزی و انتخاب نماینده کلاس نیست بلکه باید به مثابه یک شهروند پرورش یابند و با حقوق شهروندی خود آشنا شوند.
*اولیای مدرسه باید دانشآموزان را با حقوق شهروندی آشنا کنند، هرچند که این حقوق شهروندی مربوط به سنین بالاتر آنها (برای مثال ۱۸ سال به بالا) باشد اما باید در مدرسه با این مسائل آشنا شوند و باید فصل سوم قانون اساسی که مربوط به حقوق ملت است را به درستی بشناسند و این آشنایی نیز باید با تمرین و ممارست صورت گیرد تا برای آنها درونی شود.
*برای آشنایی دانشآموزان با حقوق شهروندی باید برای آنها کلاسهایی برگزار شود و اوقات فراغتی را به بررسی این مسائل اختصاص دهند تا از این طریق به حقوق و تکالیف خود آگاه و مسلط شوند.
*دانش آموز باید بیاموزد که با تکیه بر اصول و حقوق مصرح در قانون اساسی چگونه اعتراض خود را با توجه به اصل ۲۷ قانون اساسی بروز دهد
* دانش آموز باید بیاموزد که با تکیه بر اصول و حقوق مصرح در قانون اساسی چگونه اعتراض خود را با توجه به اصل ۲۷ قانون اساسی بروز دهد و اولیای مدرسه نیز در مقام مخاطب این اعتراضات حتی به صورت شبیهسازی شده، چه تکالیفی برای شنیدن این اعتراضات بر عهده دارند.
*مطابق اصل ۲۷ قانون اساسی دولت موظف به دادن اجازه راهپیمایی به افراد و زمینهسازی مکانی در این رابطه است و باید این مجال فراهم شود که شهروندان اعتراض خود را به صورت مدنی مطرح کنند و در این راستا مکانهایی را هم برای ابراز و بیان اعتراضات تعبیه و تعریف کنند.
*چگونگی بروز و ظهور اعتراضات را میتوان در مدارس در قالبهای مختلف روزنامه دیواری، شعارنویسی، صدور بیانیه و انتقال درخواستها و مطالبات خود به دانش آموزان آموخت.
*اعتراضات همچنین علت غیرمستقیم هم دارد که نه فقط دانش آموزان و دانشجویان بلکه شامل اکثر شهروندان هم میشود؛ متاسفانه ما میانه خوبی با نقد نداریم و ارزش نقد و نفی و مراتب ایجابی و مثبت مستتر در آن را به درستی فهم نکرده ایم در حالی که اینها مقولات فلسفی و نظری هستند که به هر حال باید حاکمان ما باید درک کنند.
*باید به آثار و پیامدهای مبارک نقد و نفی پی برد در حالیکه مسئله اصلی در سطح کلان این است که با مقوله نقد و ارزشها و دستاوردهای آن آشنا نیستیم و در جامعه ای زندگی می کنیم که به طور طبیعی باید سخنان امامان بزرگوار خود را شنیده و به آن عمل کنیم؛ برای مثال امام صادق (ع) می فرمایند: «محبوب ترین برادرانم نزد من کسی است که عیب هایم را به من هدیه کند».
*باید از سیره نظری و عملی ائمه اطهار(ع) به خصوص از امام علی (ع) عبرت گرفت که در خطبههای مختلف مانند خطبه ۲۱۶ مساله نقد را بیان فرمودهاند و میفرمایند: «با من چنان که با پادشاهان سرکش سخن میگویید، حرف نزنید و چنان که از آدمهای خشمگین کناره میگیرید دوری نجویید و با ظاهرسازی با من رفتار نکنید و گمان مبرید اگر حقی به من پیشنهاد دهید بر من گران آید زیرا خود را برتر از آن که اشتباه کنم و از آن ایمن باشم نمی دانم، مگر آن که خداوند مرا حفظ فرماید.»
*وقتی از ظرفیتهای مدنی و قانونی استفاده نشود، بدون تردید و به عنوان یک واقعیت اجتماعی باید منتظر بمانید تا اعتراض مدنی تبدیل به یک اعتراض غیرمدنی و پرهیجان با عوارض و تخریب های محتمل شود.
*اکنون کلاسهای درس باز است و دانشآموزان به کلاس میروند و به راحتی و با ارتباط گفتمانی مناسب و صریح و با شناخت منطق گفت و گو و با توجه به ابعاد نظری و روانشناختی آن میتوان با این دانش آموزان به بحث نشست و از خواسته آنها با ایجاد امنیت خاطر برای شنیدن دلایل و استدلال هایی آنان اطلاع یافت.
*دانش آموز از طریق زمینه سازی برای گفت و گو متوجه خواهد شد که آیا خواسته خود را میداند و میتواند درباره آن سخن بگوید یا اینکه تحت تاثیر یک هیجان قرار گرفته است؟ از این رو باید حرفهای دانشآموزان را شنید و برای این کار فرصتی بهتر از مدارس و کلاسهای درس نیست.
*گفت و گو با دانشآموزان باید در فضایی آرام، بدون ترس و با احساس امنیت خاطر صورت گیرد و بر این اساس مدارس و فضای آموزشی بهترین موقعیتها هستند البته این گفت و گو به شیوه تربیتی ما برمیگردد که دانش آموزان بتوانند به راحتی خواسته خود را مطرح کنند.
*برخی خواستهها، ماهیت دانش آموزی و متعارف دارد و برخی دیگر مربوط به خواستههای شهروندی آنان است که باید سالهای بعد مطالبه کنند اما اکنون میخواهند درباره آن صحبت کنند؛ بنابراین باید در یک فضای گفت و گویی مسالمت آمیز به استماع حرفها و مطالبات آنها نشست.
دیدگاه تان را بنویسید