کد خبر: 578388
|
۱۴۰۱/۰۷/۲۶ ۱۱:۰۰:۱۷
| |

محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا:

تا صدا‌‌‌وسیما، رسانه را بوقی برای نشنیدن واقعیت‌ها می‌داند، سقوطش نزدیکتر می‌شود

جریان رسانه‌ای رسمی که امروز حاکم بر صداوسیما و دولت و برخی نهادهاست تا وقتی، رسانه را بوق می‌داند و با دمیدن در آن، اجازه نمی‌دهد مسوولان سیاسی، انتظامی، امنیتی ، واقعیات کف خیابان را ببینند و بشنوند، لحظه به لحظه به سقوط نزدیک‌تر می‌شود.

تا صدا‌‌‌وسیما، رسانه را بوقی برای نشنیدن واقعیت‌ها می‌داند، سقوطش نزدیکتر می‌شود
کد خبر: 578388
|
۱۴۰۱/۰۷/۲۶ ۱۱:۰۰:۱۷

محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: لابد این روزها برخی رسانه‌های دولتی یا وابسته به سازمان‌ها و نهادهای حکومتی را دیده‌اید که از یک جنگ رسانه‌ای در جریان ناآرامی‌های اخیر خبر می‌دهند و تحلیل‌هایی را در این زمینه منتشر می‌کنند.

گاه چنان در این باره داد سخن می‌دهند که گویی مثلا ستاره‌ای را در فاصله چند میلیارد سال نوری کشف کرده‌اند! و آن‌قدر برای‌شان اهمیت و تازگی دارد که از ذوق‌زدگی ناشی از آن سرخوشند و برای خودشان کارت تبریک می‌فرستند. حاقّ کشف‌شان هم این است که دشمن و رسانه‌‎های بیگانه در فرآیند جنگ روایت‌ها، برداشت و تلقی دلخواهی از رخدادها دارند و سعی می‌کنند همان را بین مردمان جامعه ایران ساری و جاری کنند.

آنچه این افراد بیان می‌کنند، هر چند در عالم رسانه امری پیش‌پاافتاده و رایج است و هر کسی که مدتی ولو کوتاه کار خبری کرده باشد، با آن آشنایی دارد اما درست است. با این حال اعتراف به یک واقعیت تلخ است که به قول نقی معمولی «باختم، بدجور باختم»!

یکی از اعضای پرسابقه تیم رسانه‌ای دولت نیز در یادداشتی، با اعتراف به این شکست، در پی چاره‌جویی افتاده تا بتوان فضای رسانه‌ای رسمی کشور را از ورطه کنونی نجات داد. سال‌هاست همان‌طور که به اقتصاد دستوری، فرهنگ دستوری، اجتماعات دستوری و نظایر آن عادت کرده‌ایم، «فرامین و دستورات رسانه‌ای» هم جایگاه پیدا کرده و مدیران سیاسی دولت دارند با فرمان‌های غلاظ و شداد، رسانه‌ها را مامور به پیروی از شیوه‌ای که آنها درست می‌پندارند، مجبور کنند.

از نگاه آنها، کار رسانه همانند فرض فردی است که می‌گفت قاشق‌ساختن کاری ندارد. یک تکه آهن را در دست می‌گیری، با چکش توی سرش می‌کوبی پخ می‌شود، دمش را می‌کشی دراز می‌شود و به همین سادگی قاشق ساخته می‌شود! وقتی شبیه چنین دیدگاهی در عالم رسانه عملیاتی می‌شود نتیجه‌اش همین است که در چهار هفته اخیر با اینکه تمام رسانه‌های پرهزینه دولتی و حکومتی با تمام امکانات به صف شده‌اند فضای رسانه‌ای نه ‌تنها از چنگ حریف خارج نشده که هر روز با پاس گل‌هایی که از طریق صداوسیما و خبرگزاری‌های دولتی یا حامی دولت داده می‌شود، دروازه‌مان بارها و بارها باز شده است. 

گمان عده‌ای این بود که بازداشت چند خبرنگار می‌تواند جریان اطلاع‌رسانی را تصحیح و مالِ خود کند، حال آنکه با این شیوه، نه قاشق ساخته شد! نه جنگ روانی مهار گردید! تا وقتی رسانه ملی و دستگاه‌های تبلیغاتی دولت و حاکمیت، به فرموده عمل می‌کنند و بدتر از آن به شیوه‌های دهه 60 برای مقابله با جنگ روانی دشمن رفتار می‌کنند و برخی روزنامه‌نگاران ناشی، خود را علامه دهر می‌دانند ، در بر همین پاشنه خواهد چرخید.

جریان رسانه‌ای رسمی که امروز حاکم بر صداوسیما و دولت و برخی نهادهاست تا وقتی، رسانه را بوق می‌داند و با دمیدن در آن، اجازه نمی‌دهد مسوولان سیاسی، انتظامی، امنیتی ، واقعیات کف خیابان را ببینند و بشنوند، لحظه به لحظه به سقوط نزدیک‌تر می‌شود.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها