روایت ضرغامی از گفته‌های یک بازجو؛ نه من می‌فهمم دهه هشتادی‌ها چه می‌گویند نه آن‌ها می‌فهمند من چه می‌گویم

عزت الله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری گفت: می‌گویند با دهه هشتادی‌ها نمی‌شود مفاهمه کرد، این مربوط به همه نیست، در مورد خیلی‌هایی که در این اغتشاشات دستگیر شدند با بازجوی اصلی آن‌ها صحبت کردم، آن فرد گفت من یک عمر بازجویی کردم از آدم‌های درشت سیاسی بازجویی کردم و این چند روز چند صد نفر از افراد بازجویی را کردم و این سخت‌ترین بازجویی من بود، زیرا نه من می‌فهمم آن‌ها چه می‌گویند و نه آن‌ها می‌فهمند من چه می‌گویم.

مهمترین بخش‌های اظهارات ضرغامی در نشست گرامیداشت سیزده آبان "دانشگاه، مبدأ تحولات" را در ادامه می خوانید:

* من جزو دانشجویان مسلمان پیرو خط امام هستم. مسلمان را گذاشتیم به این دلیل چپی‌ها و چریک‌های فدایی خلق هم یکبار حمله کردند لانه جاسوسی را بگیرند لذا مسلمان را گذاشتیم که کمیته‌ها ما را در همان لحظه اول در دانشگاه‌ها نگیرند. پیرو خط امام بودیم برای این که مرزبندی کنیم با گروه‌های دیگری که دنبال حقایق دیگر بودند.

*امروز می‌گویند مگر آنجا سفارت نبود؟ مگر دیپلماسی وجود نداشت؟ کی گفته از دیوار بالا بروید و به تعبیر بعضی‌ها این ۴۳ سال برای ملت اشکال ایجاد کنید، اما به راستی آنجا یک لانه جاسوسی بود، اتاق عملیات و فرماندهی به معنای واقعی کلمه بود، به راستی ۹ ماه بعد از انقلاب حوادثی اتفاق افتاد که می‌توانست انقلاب را نابود کند بخصوص بحث‌های تجزیه‌طلبانه.

* ۴۰۰ نفری که در تسخیر لانه جاسوسی بودند اکثریت آن‌ها بعد‌ها جزو اصلاح‌طلب‌ها شدند و البته جزو چهره‌های برجسته شدند. من با همه این‌ها رفیقم و صبحانه سیاسی می‌خورم و با جرأت می‌گویم هیچ کدام از این ۴۰۰ نفر را ندیدم که بگویند من پشیمان شدم.

* مشکل کشور همین‌مرز بندی‌های بی‌خود و همین اختلافاتی است که دشمن ایجاد می‌کند، دوقطبی‌های بی‌ربطی که ملت را تکه تکه کرده است. این کشور هیچ وقت تجزیه نمی‌شود آنچه که باعث نگرانی است تجریه داخلی و خط‌کشی‌های بی‌خود است. هیچ ارتباط معناداری بین مشکلات اقتصادی و اشغال لانه جاسوسی وجود ندارد. همه ما مهندس هستیم، کشور ما به طور جدی مشکل آداپتور و پل‌سازی بین تمام اقشار را دارد. دانشگاه پیشگام و پیش رو می‌تواند باشد و این نقش آداپتور را ایفا کند، مشکل امروز وحدت اقشار و وحدت نخبگانی در تمامی حوزه‌ها است. مشکلات زیادی در کشور داریم، مهمترین مشکلات ما در رویه و روش است ما در اصول مشکلی نداریم و همه با هم همراه هستند و دعوا بر سر اصول نیست.

*یک روحانی که جز فرودست‌ها حساب می‌شود از خیابان رد می‌شود و عمامه او را می‌اندازند، این‌ها از جای دیگر عصبانی هستند. تلافی مشکلا را بر سر آخوندی که به نان شب محتاج است می‌آوردند.

* می‌گویند با دهه هشتادی‌ها نمی‌شود مفاهمه کرد، این مربوط به همه نیست، در مورد خیلی‌هایی که در این اغتشاشات دستگیر شدند با بازجوی اصلی آن‌ها صحبت کردم، آن فرد گفت من یک عمر بازجویی کردم از آدم‌های درشت سیاسی بازجویی کردم و این چند روز چند صد نفر از افراد بازجویی کردم و این سخت‌ترین بازجویی من بود، زیرا نه من می‌فهمم آن‌ها چه می‌گویند و نه آن‌ها می‌فهمد من چه می‌گویم.

*ما در اصول اختلافی نداریم، ما باید اصلاحات انجام دهیم، باید در روش‌ها اصلاحات ایجاد کنیم. حاکمیت بار‌ها این را گفته است حال یک عده باید این را عملیاتی کنند. سه دسته هم هستند که مقابل این روش ایستاده‌اند یک عده که کلا متوجه نیستند، یک عده هم وضع موجود به نفع‌شان است و یک عده هم دنبال روزمه‌سازی هستند.

* امروز دختران جوان و دانش آموز ما بدون روسری در خیابان راه می‌روند. چه شد؟ اتفاقی افتاد؟