محمدصادق جوادی حصار، سخنگوی حزب اعتماد ملی:
مطرح کردن بحث رفراندوم در شرایط بحرانی برای فرار از وضعیت کنونی است
سخنگوی حزب اعتمادملی گفت: این موضوع که هر وقت بحرانی در کشور به وجود میآید به این دو مقوله ( ضرورت ایجاد گفتوگو و برگزاری رفراندوم) تمسک جسته میشود و طرفین رو به گفت وگو میآورند، یا بحث به رأی گذاشتن شیوه عمل سیاسی در داخل کشور را مطرح میکنند؛ چون از نگاه بعضیها سریع الوصول نیستند و به راحتی نمیتوان به آنها دست پیدا کرد و به هدف غایی رسید، برای پیشگیری از ادامه بحران و یا برای فرار از شرایط موجود است.
محمدصادق جوادی حصار، سخنگوی حزب اعتماد ملی درباره اینکه هر زمان بحرانی در کشور مانند اتفاقات اخیر رخ میدهد ۲ بحث ضرورت ایجاد گفتوگو و برگزاری رفراندوم و همه پرسی مطرح میشود آیا امروز زمان آن رسیده است که در بحثهایی مانند برجام، رابطه با آمریکا و بازنگری در برخی از بخشهای قانون اساسی این اتفاق رخ دهد یا اینکه مانند سنوات گذشته یک بحث مقطعی است و از آن عبور میشود، گفت: این موضوع که هر وقت بحرانی در کشور به وجود میآید به این دو مقوله ( ضرورت ایجاد گفتوگو و برگزاری رفراندوم) تمسک جسته میشود و طرفین رو به گفت وگو میآورند، یا بحث به رأی گذاشتن شیوه عمل سیاسی در داخل کشور را مطرح میکنند میتواند ۲ وجه داشته باشد؛یکی اینکه این مقولات بهترین و در قابل دسترسترین روشهای حل مسئله و بحران هستند یا این که چون از نگاه بعضیها سریع الوصول نیستند و به راحتی نمیتوان به آنها دست پیدا کرد و به هدف غایی رسید، برای پیشگیری از ادامه بحران و یا برای فرار از شرایط موجود است و یک دورنمایی را مطرح میکنند که فعلا قابل دسترس نیست اما میتواند تا حدی کنترل و تخلیه کننده باشد.
به گزارش ایلنا، بخش هایی از گفت و گوی جوادی حصار را در ادامه می خوانید:
*من فکر میکنم در شرایطی که تاکنون با آن روبهرو بودهایم رویکرد بیشتر این جنس ماجرا بوده، یعنی مطرح کردن گفتوگو برای عبور از این مرحله نه برای پیدا کردن راهحل نهایی و پایدار برای حل ریشهای بحران؛ طرح مقولاتی مانند رفراندوم، از یک طرف حداکثری کردن مطالبات و از یک طرف غیرممکن کردن آنها است.
* وقتی که یک مطالبه حداکثری شود در بحران حل نمیشود مگر از طریق روشهای خشونتآمیز و رادیکال که در حال حاضر در دسترس نیست و موضوعیتی هم خیلی نمیتواند داشته باشد. بنابراین اگر این مقولات در چنین شرایطی مطرح میشوند به این خاطر است بتوانند همواره بخشی از راه حل باشند.
*گفتوگو آداب خودش را دارد. یکی از ابتداییترین آداب گفتوگو این است که طرفین به آرا و نظرات هم احترام بگذارند و آنها را دارای ارزش مشاهده کنند و برای مفاهمه و کمک گرفتن از هم و برای حل یک مشکل به گفتوگو بنشینند.
*گفتوگو با مجادله و مناظره فرق دارد این نیست که یکی بخواهد یکی دیگر را «منکوب» کند و بگوید دیدی تو اشتباه میکردی. گفتوگو این است که دو طرف صلاحیت هم را بپذیرند، به واجد شرایط بودن برای راهنمایی کردن یکدیگر ایمان پیدا کنند و بپذیرند در طرف مقابل ظرفیت، توانایی و دانش ارائه طریق برای حل مشکل وجود دارد تا بتوانند با یکدیگر صحبت کنند.
*شما اگر کسی را طبیب حاذقی ندانید، هیچگاه برای درمان به او مراجعه نخواهید کرد، بنابراین یکی از آداب گفتوگو پذیرش قابلیت، ظرفیت و توانایی حل مشکل در طرف مقابل است. این نکات چیزهایی است که از ابتداییترین لوازم گفتوگو است درصورتیکه در عمل چنین چیزی دیده نمیشود.
*مثلا اگر آقای رئیسجمهور میخواهند گفتوگوی منجر به نتیجه کنند، لزومی ندارد علنی گفتوگو کنند، زیرا میخواهند راه برای مشکلی که دارند را پیدا کنند. ایشان میتوانند با روسای جمهور قبل و با روسای قوای قبل جلسات موثر و نتیجه بخش برای حل مشکلات بگذارند نه این که از روبهرو شدن با صاحبنظران موثر در ادوار گذشته روی گردان باشند. یا نه اینکه خدایی ناکرده طبق آن چه که از اخبار شنیده میشود وضع موجود را تنها نتیجه تدبیر پیشینیان بدانند.
*معلوم است اگر کسی روش موجود را نتیجه گذشتگان بداند برای حل مشکل با آنها گفتوگو نخواهد کرد آنها را مقصر وضع میداند و به نظرم در این شرایط مشکل به معنای واقعی کلمه حل نخواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید