پیمان جبلی، رئیس صدا و سیما:
تنزل مخاطب صدا و سیما ادعا است؛ باید اثبات شود / وقتی فردی سلبریتی میشود باید بداند از کجا به این نقطه رسیده
رئیس سازمان صدا و سیما گفت که تنزل مخاطب صدا و سیما ادعایی است که باید اثبات شود، اما بخشی از علت سیر نزولی مخاطبین رسانه ملی که برخی از منتقدین مطرح میکنند، به محتوای ضعیف و بی توجه به نیازهای جامعه برگردد.
پیمان جبلی، رئیس صدا و سیما در واکنش به این پرسش که برخی دیگر صدا و سیما را رسانه ملی نمیدانند و نسبت به برنامهها و سیاستهای این رسانه، نقد دارند، اظهار کرد: ما به همه دیدگاهها احترام میگذاریم و حتی از نظرات منتقدین رسانه ملی استفاده میکنیم. قطعاً در بین همه دیدگاههایی که مطرح میشود مواردی است که در راهبردها به ما کمک میکند؛ اما اینکه برخی میگویند صدا و سیما دچار تنزل مخاطب شده، ادعایی است که باید اثبات شود.
به گزارش شفقنا، بخش هایی از گفت و گوی جبلی را در ادامه می خوانید:
*مخاطبین صدا و سیما با توجه به تنوع رسانههایی که در دسترس دارند الزاماً شاید رسانه ملی را در قاب آنتن برودکست دنبال نکنند، اما همان برنامهها را در فضای مجازی دنبال میکنند. یکی از شیوههای به روز نشده که متأسفانه هنوز هم ادامه میدهیم، شیوههای نظرسنجی براساس مشاهده آنتن برودکست است.
*در صورتی که بسیاری از مخاطبین برنامهها را از طریق پلتفرمهای فضای مجازی مشاهده میکنند و این افراد در حقیقت مخاطب رسانه ملی محسوب میشوند منتها رسانه آنها تغییر کرده است.
*شکی نیست که رسانههای اجتماعی در کل دنیا رسانههای برودکست را به چالش کشیدند، تمام آمارها و بررسیهای بین المللی حاکی از این امر است به عنوان مثال در کشورهای غربی از جمله انگلستان رسانههای برودکست در مقابل رسانههای اجتماعی یک تنزل جدی را تجربه میکنند و این مساله تنها مختص ایران نیست.
*اساساً در هر دورهای از دورههای گسترش وسایل ارتباط جمعی، هر وسیله جدید ارتباط جمعی که پا به میدان گذاشته، رسانههای سنتی را به چالش کشیده است. امروز هم با عصر رسانههای اجتماعی نوین رو به رو هستیم و طبیعی است که رسانههای سنتی باید تلاش بیشتری کنند تا بتوانند سهم خود را در رقابت جذب مخاطب ایفا کنند و ما هم از این موضوع مستنثی نیستیم.
*بخشی از علت سیر نزولی مخاطبین رسانه ملی که برخی از منتقدین مطرح میکنند، به محتوای ضعیف و بی توجه به نیازهای جامعه برگردد؛ در دوره جدید مدیریت صدا و سیما در تلاش هستیم نیازهای میان مدت و بلند مدت جامعه را بررسی کرده و بر این اساس در قالبهای مختلف برنامه سازیهای متنوعی داشته باشیم.
*به عنوان مثال مجموعه «آقای قاضی» بسیار کم هزینه بود، نه لوکیشن متنوعی داشت و نه سلبریتی در این سریال بازی میکرد، اما جذاب بود و مورد توجه مردم قرار گرفت، چون به نیاز جامعه میپرداخت؛ بنابراین توجه به نیاز جامعه و مخاطب الزاماً وابسته به هزینه پول زیاد و استفاده از چهرههای سرشناس نیست بلکه ما باید بتوانیم درک صحیحی از نیازهای جامعه و مخاطبین داشته باشیم تا بتوانیم متناسب با آن نیازها در زمان مناسب تولید محتوا کنیم.
*صدا و سیما بنا ندارد به یک نوع خاصی از برنامه سازی محدود شود، تاکنون مرکز سیمرغ، دفتر فیلمنامه و دفتر برنامههای کوتاه راه اندازی شده است، تا به امروز به این قالبها و ساختارها در صدا و سیما کم توجهی شده و در تلاش هستیم تا از همه این ظرفیتها استفاده کنیم.
*چهرهها جزء جدایی ناپذیر رسانهها هستند. اساساً رسانه با میدان دادن به چهره هاست که شکل میگیرد، اما نکته مهم این است که نباید به یک تعداد محدوی از چهرهها وابسته باشیم به طوری که این افراد خاص گمان کنند الی الابد در صدا و سیما حضور خواهند داشت.
*فردی وقتی تبدیل به یک چهره سرشناس یا به اصطلاح سلبریتی میشود، اخلاقاً باید به این موضوع توجه کند که از کجا به این نقطه رسیده و به رسانهای که این میدان را به او داده، متعهد باشد. تاکنون در رسانه ملی این تعهدگیری و تعهدپذیری کمرنگ بوده است و در تلاشیم هم در قالبهای حقوقی و هم در قالب تعاملی که با چهرهها داریم، تمهیداتی فراهم کنیم که یک فرد چهره به لحظه اخلاقی و حرفهای به رسانهای که او را به شهرت رسانده (صدا و سیما) متعهد باشد.
*افراد با استعداد در جامعه ایران بسیار هستند. جامعه هنری دائماً در حال تولید نیروهای جوان و توانمند هستند و ما هم در تلاش هستیم تا این نیروهای توانمند، هنرمند و جدید را جذب کنیم و بر تعدادی از افراد خاص و ویژه متمرکز نشویم.
دیدگاه تان را بنویسید