محمد جواد فاضل لنکرانی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم:
حفظ انقلاب برای ما یک تکلیف است؛ تردیدی در آن نیست
در این عمامهپرانیها ما یک سیلی برای اسلام بخوریم؛ چه اشکالی دارد!
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: حفظ انقلاب برای ما یک تکلیف است و تردیدی در آن نیست. اگر خدای ناکرده این انقلاب صدمهای ببیند، اسلام لطمه خواهد دید. دغدغه ما در وقایع اخیر کشور فقط حفظ حجاب نیست بلکه حفظ اسلام است.
آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در سخنان ابتدای درس خارج فقه خود گفت: آنها برای کنار گذاشتن دین میگویند اول روحانیت را حذف و طرد و مأیوس کنیم.
به گزارش حوزه بخش هایی از اظهارات فاضل لنکرانی را در ادامه می خوانید:
*روحانیت خود را شریک گرفتاریهای مردم میداند، آنان هم باید بدانند فشار اقتصادی و گرانی برای قشر روحانیت به مراتب بیشتر ازبسیاری از اقشار است. با این وجود باید کنار مردم باشیم، فریاد مردم واقعی باشیم، مردمی که خودشان پای این نظام ایستادهاند اما حساب اغتشاشگران و فریبخوردگان جداست.
*اگر مأموری در جایی مرتکب خطایی شد، باید آن را اعلام و اصلاح کرد؛ اعزام هیأتی به نمایندگی از رهبر انقلاب به سیستان و بلوچستان برای دلجویی از خانوادههای افرادی که بی گناه کشته شدند کار بسیار حکیمانهای بود و سایر مسئولان باید از این اقدام درس بگیرند.
*حساب اغتشاشگران از مردم معترض جداست. چطور یک روحانی میتـواند از کسی که با دین خدا مخالفت کرده حمایت کند؟ ما صد درصد بدون هیچ مسامحهای روبروی آن کسی که با حکم خدا مخالفت کند میایستیم چون در مورد حکم خدا اصلاً تعارف نداریم.
*استاد حوزه علمیه قم ادامه داد: حفظ انقلاب برای ما یک تکلیف است و تردیدی در آن نیست. اگر خدای ناکرده این انقلاب صدمهای ببیند، اسلام لطمه خواهد دید. دغدغه ما در وقایع اخیر کشور فقط حفظ حجاب نیست بلکه حفظ اسلام است.
*امام خمینی (ره) در همان ابتدای انقلاب فرمود اگر صدمهای به انقلاب بخورد برای صدها سال اسلام دفن خواهد شد. لذا باید با همه وجود انقلاب را حفظ کنیم، حفظ انقلاب هم با رعایت احترام بزرگان و رعایت دستورات رهبر معظم انقلاب و مراجع بزرگوار محقق خواهد شد.
*باید موفقیتهای نظام را در این ۴۰ سال اخیر برای مردم بازگو کنیم. دشمن دنبال این است که بگوید روحانیت کارایی ندارد، اسلام و دین کارایی ندارد و دین نمیتواند حکومت کند. میگویند اسلام نمیتواند کارایی داشته باشد، اسلام نمیتواند معیار باشد. یعنی قرآن نمیتواند معیار باشد، باید آن را بوسیده و کناربگذارید، فکر باطل آنها این است که دین را کنار بگذارند. حرفشان این است که ناکارآمدی دین را القا کنند نه ناکارآمدی اشخاص را.
*باید ببینیم انقلاب چه آثار و اهدافی داشته و آنها دنبال چه اهدافی هستند؟ آنها این عزت و استقلالی که امروز وجود دارد را نمیخواهند، میخواهند این کشور را چپاول و منابع آن را غارت کنند.
*باید بدانیم چه وظیفهای داریم. باید با مردم درست صحبت کنیم و در کنار آنان باشیم.
*به صرف اینکه یک جوانی را فریب میدهند یا تطمیعش میکنند که برو عمامهای را بردار، نگوییم ما در خیابان بدون عبا و قبا برویم. اتفاقاً من به بعضی ها گفتم الآن زمانی است که حضور ما با این لباس باید بیشتر باشد، فرض کنید یک اهانتی هم به ما بشود، چه اشکالی دارد یک سیلی برای اسلام بخوریم؟ نباید صحنه را خالی بگذاریم، البته امیدمان به خدای تبارک و تعالی و دعای امام زمان (ع)و خون شهداست.
*این از برگهای زرین روحانیت است که در دفاع از امنیت هم حضور دارد. هر روز تلویزیون خبر شهادت یکی از روحانیونی که در این قضایا شهید شده را نشان میدهد. این برای ما افتخار و حجت است که روحانیت در میدان هست و شهید میشود، باید انقلاب را حفظ و از ارزشهای آن مراقبت کنیم. دولت هم باید قوی عمل کند. مردم از دولت انتظار یک حرکت دقیق را دارند، حرکتی که واقعاً مرهمی بر مشکلات اقتصادی مردم و این گرانیها باشد.
*روحانیت باید با مردم ارتباط داشته باشد، حقایق را با مردم بیان کند. امروز وقت کنار رفتن و کنار کشیدن نیست چون هدف اصلی دشمن همین است. آنها برای کنار گذاشتن دین میگویند اول روحانیت را حذف و طرد و مأیوس کنیم.
*باید آن وعدههایی که امام و رهبری به مردم دادند عملی شود تا مردم در سایه این نظام، آرامش و امنیت و رفاه و معنویت داشته باشند. ما از اول که انقلاب کردیم برای این بود که معنویت داشته باشیم، حال چگونه میتوان از افرادی شنید که چه اشکالی دارد یک بخشی از جامعه حجاب نداشته باشند! البته کسی نمیخواهد با زور این کار را بکند، ولی آیا حکومت اسلامی میتواند بیتفاوت باشد؟ بگوید خیلی خوب یک بخشی از جامعه حجاب نداشته باشند، یک بخشی هم دنبال شراب خواری بروند، یک بخشی هم بروند دنبال فساد، یک بخشی هم دنبال قمار، یک بخشی هم دنبال فسق و فجورهای دیگر، پس انقلاب اسلامی چه شد؟ در همین بحث حجاب و نظام اسلامی، بنده با استفاده از آیات قرآن اثبات کردم که حاکم اسلامی موظف است به دنبال اجرای احکام باشد و آن را رصد کند، اما کیفیت اجرای آن نیازمند راه های منطقی و عقلانی است که باید در قانون لحاظ شود.
دیدگاه تان را بنویسید