انتقادات تند استاد روزنامهنگاری از شبکه اینترنشنال و بیبیسی فارسی
رفتار اینترنشنال از این حیث نگرانکننده بوده که رسانه، و دانش رسانهای و اطلاعرسانی را تخریب خواهد کرد.
ماشاالله شمسالواعظین درباره شبکه اینترنشنال در کلاب هاوس گفت:
اینکه شبکه اینترنشنال بجای تولید پیام / تولید محتوای ژورنالیستی، تولید نفرت میکند هیچ ربطی به کار حرفهای ژورنالیستی نداشته و بر پایه اظهارات مدیران و گردانندگان شبکه، عملا با هدف مشخص براندازی تشکیل شده است.
بنابراین بجای فرستادن پیام بایستی نفرت تولید کند.
اخیرا شاهد بودیم که شبکه اینترنشنال پویش عمامهپرانی راه انداخت... و در مقام آموزش و تبلیغ عمامهپرانی در شبکه گفته شد، مثلا - با روحانی - فاصله داشتهباشید که مامورین شما را نبینند ... حتیالامکان تنها اقدام کنید و ...
خب این مطالب چه ربطی به خبررسانی و اطلاع رسانی و ژورنالیسم حرفهای دارد؟؟
درست مثل اینکه در هیچ مدرسه خبرنگاری، نحوه ساخت کوکتلمولوتوف از وظایف رسانهها نیست و رسالت رسانهها خوانده نمیشود
البته خوشحالم که عمامهپرانی، بهسرعت توسط خود جوانان-که عمدتا نیروی محرکه نارضایتیهای اخیر محسوب میشوند- متوقفشد.
یعنی خود جوانان، رفتارهایی از این دست را به صلاح پاکیزگی اعتراضات ندانستند.
رفتار مزبور مثل این میماند که کسی در خیابان راه بیفتد و هرکس را که کراوات پوشیده، با همان کراواتش، خفه کند.
البته میفهمم که اینها عمامه را نمادی از وابستگی این قشر به حکومت میدانند...
و عمامهپرانی را میخواهند در خدمت برخورد با آن نماد قرار دهند.
اما حق آزادی انتخاب پوشش که کل این دعوای اخیر یا جنبش مهسایی از همین حق آزادی انتخاب پوشش ناشی شد؛ چه میشود؟
یعنی معترضان از یکسو شعار حق آزادی انتخاب پوشش سر میدهند و از سوی دیگر عمامه روحانیون را پرت میکنند؟
و در ادامه کسانی که در این درگیری یا عمامه پرانی کشته میشدند، باز برای خاکسپاری و نماز میت و تلقین برسر مزار و ... نیاز به آخوند دارند
از همینرو شبکه اینترنشنال از حیطه رسالتهای حرفهای خارج شده و ماموریتهای دیگری یافته است.
برنامههای عادی شبکه متوقف شده و برنامه فوقالعاده اعلام کرده واصلا به هیچ بخش دیگر غیر از پرداختن به مسائل جنبش اخیر نمیپردازد.
رفتار اینترنشنال از این حیث نگرانکننده بوده که رسانه، و دانش رسانهای و اطلاعرسانی را تخریب خواهد کرد.
بعدها نمیدانم اساتید علوم ارتباطات، درباره این شبکه چگونه داوری خواهند کرد؛ اما آنچه مسلم است این داوری را نخواهند کرد که فیالمثل این شبکه کار رسانهای انجام داد، اما در کار رسانهای، رادیکال یا آوانگارد رفتار کرد...
نه؛ کار این شبکه تبلیغ خشونت و در هفتههای اخیر مشروع جلوهدادن واکنش به نیروی مهارکننده ناآرامیها تحت عنوان دفاع از خویش بوده است.
این رفتار بهشدت مخاطرهآمیز، تبلیغ نشانههای جنگ داخلی است.
یکی از مدیران اینترنشنال با شنیدن مواضع من گفت: خوشحالم هیچگاه شاگرد شمسالواعظین نبودهام.
در پاسخ به ایشان گفتم، خوشحالم که شاگرد من نیستید چون در میان صدها شاگردم، هرگز عنصر پژاک نداشتهام این فرد به همراه برادرش، بابت همکاری با پژاک محاکمه و احکام سنگین دریافت کردند و از ایران گریختند و به اینترنشنال پیوستند.
البته مایه افتخار من است که هیچوقت شاگرد تروریست نداشتهام.
اما درباره بیبیسی فارسی باید گفت؛ یک رسانه در رقابت با رسانههای رقیب باید تلاش کند از نقطه A به نقطه B ابتکار عمل حرفهای را از خودش نرباید.
به سخن دیگر رسانه موفق باید تلاش کند که پاس موقعیتحرفهای را برای حفظ شمار مخاطبانش و حفظ گستره و نفوذ عمودی و افقی در مخاطبانش نگاه دارد.
یعنی در یک خانواده افزون بر نفوذ در پدرخانواده، بتواند در فرزندان به شکل عمودی نفوذ کند و همینطور بتواند در اقوام و خویشاوندان آن خانواده نفوذ کند.
در این اواخر، بیبیسی از ترس عقبافتادن از اینترنشنال، به نوعی مسابقه مزایدهخواهی، تن داده است.
و اینکه بیبیسی فارسی برای عقب نماندن از اینترنشنال به تولید خبرهای فیک، استفاده از شایعات بجای تامین منابع خبری مطمئن و معتبر و مصاحبه با رهبران گروههای تروریستی، تن داده، خطرناک است.
جالب اینکه بیبیسی انگلیسی در چارچوب پروتکلهای موسسه برجسته بوشهاوس، مصاحبه و هرگونه مراوده خبری با اعضای ارتش شینفین ایرلند را ممنوع اعلام کرد.
بهویژه در شرایطی که فعالیت مسالحانه ارتش شینفین در لندن و جاهای دیگر رواج داشت.
با اینکه بیبیسی فارسی، هنوز یک سروگردن بالاتر از رسانههای دیگر اصول حرفهای را رعایت میکند اما بدلیل مسابقه بیرحمانه بین بیبیسی و اینترنشنال، از جمله پرداخت سخاوتمندانه حقوق به کارکنان اینترنشنال - بین دو تا سهبرابر بیشتر از بیبیسی فارسی - اصول حرفهای در بیبیسیفارسی در حال اضمحلال است.
دیدگاه تان را بنویسید