کد خبر: 586753
|
۱۴۰۱/۰۹/۲۰ ۱۴:۰۰:۰۰
| |

دیاکو حسینی، تحلیلگر ارشد سیاست خارجی:

بیانیه اخیر چین و کشورهای عرب نشان داد سیاست خارجی ما درست کار نمی‌کند؛ رقبای ما قابل پیش بینی نیستند

روابط پرتنش ایران و عربستان ادامه یابد؛ چین ناگزیر به انتخاب یک مورد است

کارشناس مسائل سیاست خارجی گفت: ما فکر می‌کردیم چین شریک قابل اعتمادی برای ایران است به راحتی با کشورهای رقیب ایران وارد گفتگو می‌شود؛ این نشان از این دارد که سیاست خارجی ما درست کار نمی‌کند؛ رقبای ما قابل پیش بینی نیستند.

بیانیه اخیر چین و کشورهای عرب نشان داد سیاست خارجی ما درست کار نمی‌کند؛ رقبای ما قابل پیش بینی نیستند
کد خبر: 586753
|
۱۴۰۱/۰۹/۲۰ ۱۴:۰۰:۰۰

دیاکو حسینی، کارشناس مسائل بین الملل گفت: ما می‌دانستیم چینی‌ها علاقه زیادی به منطقه‌ی جهان عرب و خلیج فارس دارند به این دلیل که وابستگی رو به افزایشی در حوزه انرژی در این منطقه دارند و دوم به این جهت که کشورهای مربوط به جهان عرب، غرب آسیا و سابقا خاورمیانه، خلیج فارس در مسیر مواصلاتی چین با دنیای غرب قرار گرفتند یا در مسیر به اصطلاح بی آر آی، کمربند راه محدود نمی‌شود.

به گزارش جماران، بخش هایی از گفت و گوی حسینی را در ادامه می خوانید:

  • ما انتظار نداشتیم که چینی‌ها به دنبال منافع سیاسی و اقتصادی خود با متحدان آمریکا بیانیه مشترکی را بدهند که به وضوح در جنبه‌های مختلف در مواجهه با ایران بود که این مقداری باعث تعجب است.
  • ما باید منتظر توضیحات بعدی از سوی مقامات چینی باشیم. اما من فکر میکنم این به این معنا است که چین به خوبی متوجه وزن سنگین کشورهای عربی به خصوص عربستان سعودی در جذب سرمایه گذاری چینی در بازارهای بزرگ مصرفی و هم در خصوص انرژی و نفت دارد و این به نوعی دروازه‌ی ورود چین به جهان عرب نیز محسوب می‌شود.
  • همین استنباط می‌تواند به چینی‌ها کمک کند ملاحظات سیاسی عربستان سعودی در خصوص ارتباط با ایران را در نظرگرفته باشند و به نوعی از احساس عدم اطمینانی که عربستان در سال‌های گذشته نسبت به آمریکا پیدا کرده است استفاده کرده و به این ترتیب جای آمریکا در این منطقه از جهان را به تدریج پر کنند.
  • این ماجرا را میتوان به عنوان تغییر تدریجی آرام ژئوپولیتیکی چین در منطقه دید که الزاما ممکن است ب نفع ایران هم نباشد و همان الگوی رابطه با غرب و کشورهای عربی خلیج فارس را به نوعی تکرار کند.
  • چینی‌ها وقتی خودشان را در قسمت‌های مختلف جهان نگاه می‌کنند در این دوگانه‌ها قرار نمی‌دهند که الزاما با یکی از کشورهای رقیب در مناطق مختلف کار کند. چینی‌ها حتی با رقبای نزدیک خودشان مثل، ژاپن و هند و حتی آمریکا که تجارت گسترده‌ای دارند در عین حال با رقبای آنان هم روابط عمیق و نزدیکی دارند.
  • مثل ارتباطی که با کره‌شمالی در برابر ژاپن دارند و یا رابطه پاکستان در برابر هند و یا روسیه در برابر آمریکا دارند اما آن‌ها خود را در برابر این انتخاب‌های دوگانه قرار نمی‌دهند. ولی ممکن است در آینده چینی‌ها ناگزیر باشند دست به انتخاب بزنند با سازگار کردن منافع متضاد ناشی از این همکاری‌های متنوع در عمل بسیار سخت خواهد بود.
  • در کوتاه مدت و میان مدت پیشبرد توافق ۲۵ ساله پیش از اینکه تحت تاثیر چین و عربستان سعودی قرار بگیرد تحت تاثیر محدودیت‌های ایران به خصوص در رابطه با اقتصاد و تحریم‌های ایران قرار خواهد گرفت ولی در بلند مدت اگر رقابت ایران و عربستان سعودی به همین شکل پرتنش ادامه داشته باشد ممکن است در آینده چین ناگزیر باشد بین رقبا یکی را انتخاب کند!
  • امروز بیانیه مشترک با عربستان و همین‌طور بیانیه مشترک همکاری خلیج فارس که چین در آن شرکت کرد تا این لحظه باعث رنجش از سوی طرف‌های ایرانی شده است این به معناست که چین نمی‌تواند به همین راحتی و همزمان هم دل ایران و هم عربستان سعودی را به دست بیاورد، حفظ این تعادل در بلند مدت چین را دچار مشکل خواهد کرد.
  • فکر نمیکنم موضوع اعتراضات در ایران برای چینی‌ها یک موضوع کلیدی در تغییر روش یا نگاه خودشان به ایران باشد؛ این موضوع برای غربی‌ها مهم بوده اما برای چین نه. اما آنچه که برای چین مهم است، متهم کردن چین و ایران است که در یک محور قرار گرفتند و هزینه‌هایی را برای آن‌ها به خصوص در تعاملات بین چین و کشورهای همسایه و رقیب ایران ایجاد کرده است.
  • چینی‌ها به طرز عاقلانه‌ای (صرفا تکیه بر منافع چین) به این نتیجه رسیدند که باید فاصله‌ی خود را از ایران کمی بیشتر کنند و حتی امکان گسترش همکاری با رقیب ایران مثل عربستان سعودی و امارات را بتوانند به دست بیاورند و این اتفاق در حال رخ دادن است و چینی‌ها صرفا برای اینکه همچنان دامنه‌ی انتخاب‌های خودشان را در این منطقه مهم جهان افزایش دهند و شاید از طریق همراهی با عربستان در بیانه‌های صادر شده تلاش دارند تا فاصله‌ی خودشان را از ایران کمی بیشتر کنند و به این کشورها نشان دهند که هیچ رابطه ویژه و منحصر به فردی با ایران در این منطقه ندارند.
  • در دولت گذشته این طور نبود که به تنهایی تصمیم بگیرد تا با غرب رابطه گسترده‌تری داشته باشد. ما زمانی که به سمت برجام حرکت کردیم با معضل هسته‌ای و تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای روبرو بودیم و یکی از آن کشورهایی که درآن فرمت تعریف شد چین بود و همچنین روسیه، این دو کشور در گذشته با تحریم‌های شورای امنیت علیه ایران موافقت کرده بودند.
  • بنابراین حرکت به سمت برجام به معنای غرب‌گرایی در سیاست خارجی ما نبوده است بلکه به به حفظ تعاملات اقتصادی ایران با کشورهای شرقی یعنی چین و روسیه کمک میکرد و این اتهام کاملا سطحی است که در آن زمان به دولت وقت زده میشد!
  • فکر نمی‌کنم دولت رییسی این اختیار عمل و ابتکار را داشته باشد که بخواهد سیاست خارجی ما را به سمت شرق هدایت کند نظام به طورکلی نسبت به کشورهای آسیایی و نوظهور یک نگاه مثبت داشته است و به طور تاریخی یک بدبینی نسبت به کشورهای غربی داشته است.
  • آنچه که در این سال‌ها سیاست خارجی را تحت تاثیر قرار داده است این خوشبینی به کشورهای شرقی و آن بدبینی به کشورهای غربی بوده است در عمل من فکر میکنم تجربه نشان داده ما نمی‌توانیم رابطه کاملا سالمی به لحاظ امنیتی و اقتصادی با غرب داشته باشیم، مگر اینکه به همان اندازه که رابطه ی سالمی با قدرت‌های شرقی و آسیایی که از لحاظ جغرافیایی نزدیک‌تر هستند داشته باشیم و عکس این هم صادق است ما نمی‌توانیم هیچ تعامل اقتصادی و سالمی با کشورهای شرقی از جمله چین داشته باشیم نه اینکه یک رابطه کم تنش یا بدون تنش با قدرت‌های غربی داشته باشیم.
  • این عمدتا به ماهیت در هم تنیده‌ی اقتصاد جهانی برمی‌گردد که تقسیم بندی بین کشورهای شرقی و غربی را تا اندازه زیادی بی‌ربط می‌کند.
  • در آینده اگر قرار باشد ایران سیاست خارجی قابل دفاع و منطقی داشته باشد راهی ندارد جز اینکه به جای انتخاب غرب یا شرق رابطه متوازن با همه ی قدرت‌ها یک رابطه‌ی کم تنش و معطوف به تعامل داشته باشد و من فکر میکنم تا این مرحله فاصله بسیار زیادی داریم.
  • افزایش تنش‌های ما با غرب و همانطور که در این روزها و ماه‌ها می‌بینیم رابطه اقتصادی ما با کشورهای شرقی چین و هند هم بسیار مختل است و به نتیجه‌ی مطلوب نمی‌رسد و بالعکس بیش از آنچه که لازم بوده خواسته یا ناخواسته متاثر از جنگ روسیه و اوکراین وارد این جنگ شدیم و همین این پیامدهای منفی را که بر پیامدهای قبلی وجود داشته است بر سیاست خارجی نامتوازن ایران تحمیل کرده و به نظر میرسد وضعیت سیاست خارجی ما را بسیار آشفته کرده است.
  • تا جایی که ما فکر می‌کردیم چین شریک قابل اعتمادی برای ایران است به راحتی با کشورهای رقیب ایران وارد گفتگو می‌شود و علیه ایران بیانیه صادر میکند و یا رییس جمهور چین در یک شورای همکاری خلیج فارس که اساسا یک گروه‌بندی ضد ایرانی است شرکت و در بیانیه‌ی ضد ایرانی او مشارکت میکند.
  •  این نشان از این دارد که سیاست خارجی ما درست کار نمی‌کند؛ رقبای ما قابل پیش بینی نیستند و نمی‌توانیم از فرصت‌هایی که در اختیار ایران گذاشته می‌شود درست استفاده کنیم و نه ما می‌توانیم از شرکایی مثل چین و روسیه تا موقعی که در خدمت منافع ایران باشند استفاده کنیم.
  • ما یک بخش کارگزاری در حوزه اجرایی سیاست خارجی داریم که میتوانیم درباره سیاست خارجی صحبت کنیم که نقص‌های بسیار زیادی نیز داریم و بسیار تنبل و منفعل است. در رویکرد کلی دولت در آن نقش دارد و بی‌تاثیر نیست اما فراتر از دولت هم این اشکال وجود دارد و به نظرم ما باید نگاه‌ خود را در سطوح کلان کشور، سیاست خارجی و مفهوم توازن و تعادل و الزامات آن تغییر بدهیم و این مشکل اساسی است اما در حوزه کارگزاری سیاست خارجی هم انتقادها به جای خودش باقی است و باید مورد توجه قرار بگیرد.
  • وزارت امور خارجه در کوران تنش‌ها که در این چند ماه اخیر با آن مواجهه بودیم متاسفانه ابتکار عملی ندارد و عمدتا در نقش واکنشی بازی میکند و این مشکلات ما را طبیعتا بیشتر میکند و توانایی حل و فصل آن را در زمان درست خودش ندارد.
  • زهرا ارسالی در
    دوشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۱

    اصلا مگر دولت رییسی چیزی به جز فرافکنی و اتهام به دولت قبلی بلد است؟از سیاست خارجی چه میدانند؟

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها