بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه:
کاربرد خشونت همواره به معنای اقتدار نیست، گاهی به معنای ضعف است/ برای عبور از بحران به افراد خردمند و حلقه واسطه نیاز داریم
مشکلات امروز حاصل ۴۰ سال سیاستهای نادرست است
بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه گفت: کاربرد خشونت همواره به معنای اقتدار نیست، گاهی به معنای ضعف است.
بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه از لزوم به میدان آمدن افراد خردمند و واسط برای حل بحران به وجود آمده سخن گفته است.
به گزارش اعتماد، بخشهای مهم گفتوگوی او را در ادامه میخوانید:
- اگر سیاست از دری، وارد ساختار قضایی شود، عدالت از در دیگر، خارج میشود.
- کاربرد خشونت همواره به معنای اقتدار نیست، بلکه گاهی به معنای ضعف هم هست. استفاده از ابزارهای فیزیکی در مواجهه با مطالبات مردم، گرانترین، پرهزینهترین و بیثمرترین ابزارهایی است که میتوان در مواجهه با مطالبات اجتماعی و سیاسی و... به کار گرفت. اما ضرورت تغییر و ایجاد تغییر در جامعه و در ارکان سیاسی، تبدیل به یک خواست ملی شده است؛ قدرت سیاسی نمیتواند این خواست ملی را نادیده بگیرد.
- این روزها قدرت سیاسی ایران در یک پارادوکس بسیار دشوار قرار گرفته است. از یکطرف فشار بینالمللی، نظام سلطه و اعوان و انصارش و از طرف دیگر فشارهای داخلی او را در بر گرفته است. تحمل این فشار و معقول اندیشیدن کار بسیار دشواری است.
- تنها گزارهای که میتواند سیستم (و البته کشور) را نجات دهد، نه «خشونت» بلکه «خرد» است. یعنی همان عنصر کمیاب (اگر نگوییم نایاب) و نادری که در جامعه ما وجود ندارد.
- با احکام تند حقوقی، رویکردهای پلیسی و خشونت یا حتی فیلترینگ فضای ارتباطی، نمیتوان شکاف را کم کرد.
- مشکلات امروز ایران، خلعالساعه شکل نگرفتهاند، بلکه حاصل 40 سال سیاستهای نادرست عرصه داخلی است. اشکالات 40 ساله روی هم تلنبار شده است. اصلاح امور هم به این سادگیها امکانپذیر نیست.
- حاکمیت هم نگران است که هر نوع اصلاحی، منجر به از هم گسیختگی کل سیستم شود. لذا من فکر میکنم در این میان به افراد خردمند و حلقه واسطه نیاز داریم که هم مورد اعتماد جامعه معترض باشند و هم خواهان فروپاشی کشور نباشند، ضمن اینکه معضلات حاکمیت را نیز درک کنند. فکر میکنم این چهرههای واسط میتوانند به عبور از بحران کمک کنند.
- متاسفانه قدرت سیاسی، اغلب چهرههای مقبول را سوزانده و بیشتر واسطهها را حذف کرده است. امروز هم بخشی از جامعه به خصوص نسلهای جدید، زبان حاکمیت را نمیفهمند، حاکمیت هم متاسفانه زبان این نسلها را نمیداند. در ایران، نیاز به ترجمانی است تا این شکاف پر شود. ما نیاز به افراد دو زبانه و دوزیست داریم تا هم با منطق نسلهای جدید آشنا باشند و هم با منطق حکومت.
- متاسفانه امکان شکلگیری این نیروی اجتماعی و مردمی در ایران داده نمیشود. هر رسانهای که تلاش میکند صدای اقشار مردمی را بازتاب دهد با فشار شدیدی مواجه میشود. ساختارهای بانفوذ از هر طرف فشار میآورند که چرا این رسانه، این روزنامه این اپلیکیشن و... تعطیل نمیشود.
- معدودی از رسانهها باقی ماندهاند که تلاش میکنند، صدای اقشار محروم را بازتاب دهند که این رسانهها هم مورد تهدید قرار میگیرند.
دیدگاه تان را بنویسید