لاهوتی نماینده پیشین مجلس:
حاکمیت دیوارهای بتنی اطراف خودش را بردارد؛ دیوار شیشهای بگذارد
یک نماینده سابق مجلس گفت: از نظر من حکمرانی خوب، مردمسالاری است. حکمرانی خوب، حکمرانی است که مردم اصل و محور باشند و حاکمیت باید دیوارهای بتنی را از اطراف خودش بردارد و به جای این دیوار، دیوارهای شیشهای بگذارد.
مهرداد لاهوتی نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی در واکنش به صحبتهای رئیسی و قالیباف درباره اصلاح شیوه حکمرانی بدون تغییر قانون اساسی گفت: اعتقاد من این است که ما از ظرفیت قانوناساسی به طور کامل استفاده نکردیم، یکی از چالشهای بزرگ ما همین است؛ برای مثال قانون همهپرسی، یکی از ظرفیتهای قانوناساسی است.
به گزارش ایلنا، بخش هایی از گفت و گوی لاهوتی را در ادامه می خوانید:
- ما این همه در مباحث بزرگ ملی با هم چالش داشتیم؛ هر جریانی چیزی میگفتند در صورتی که در اصل باید مردم نظر میدادند. هرکسی تلاش میکرد که بگوید مردم جامعه این مطالبه را دارند. در صورتیکه قانوناساسی این ظرفیت را به زیبایی به ما داده و گفته در جایی که نیاز بود شما از مردم بپرسید.
- حالا در گذشته شیوهها، ابزار و تکنولوژی مانند ۴۰ سال قبل نبود، اما امروز که تکنولوژی وجود دارد از مردم سوال کنید. مثلا در بحث برجام چقدر ما تنش داشتیم و بحث بود. یک عده اعتقاد داشتند برجام خوب است اما یک عده میگفتند اصلا نباید این اتفاق در کشور بیفتد.
- ما اگر از ظرفیت قانوناساسی استفاده میکردیم و از خود مردم سوال میکردیم، چقدر زیبا بود. مطمئن باشید اگر جایی مردم خودشان تصمیم بگیرند پای آن ایستادهاند. اما اگر مردم در جایی تصمیمگیرنده نباشند و ما به جای مردم سخن بگوییم، طبیعتا همین اتفاقات میافتد.
- مساله بعدی اینکه قانوناساسی ۵۰ سال قبل، در بعضی از موارد، شاید در روش اداره کشور نیاز به تغییراتی داشته باشد و خیلی نباید حساسیت نشان بدهیم. پس باید دنبال این باشیم که قانوناساسی ما درست اجرا شود و به جای مردم تصمیم نگیریم. مثلا در جامعه تصمیمها و چالشهایی داشتیم که در بحثهای بزرگ بهتر است از مردم سوال بپرسیم. همچنین بحث FATF هنوز بینتیجه باقی مانده است.
- ما آن موقع در مجلس رای مثبت دادیم، شورای نگهبان بعضی از بندها را تایید کرد و بعضی از بندها را الزاما باید به تشخیص مجمع مصلحت نظام میگذاشت. مجمع تشخیصمصلحت نظام آنقدر نگه داشت و آخر نه تصویب و نه رد کرد. در نهایت هم جواب منطقی نداد و گفت ما از زمانی که این قانون را میتوانستیم رسیدگی کنیم، عدول کردیم و الان دیگر فایده ندارد.
- این موارد همه خسران و ضرر است. پس اگر از اصول قانون اساسی صیانت کنیم، قانوناساسی کشور ما درست اجرا میشود. مردم در قانوناساسی محور و اصل هستند. تصمیمگیرنده امور در همه بخشهای قانوناساسی مردم هستند. مشکلی که در کشور داریم این است که ما نمیگذاریم قانوناساسی درست اجرا شود. ظاهر قضیه آراسته است و مردم انتخاب میکنند ولی باطن قضیه در اجرا دچار مشکل هستیم.
- در بعضی از موارد قانوناساسی ممکن است نیاز به تغییر داشته باشیم. الان واقعا در کشور تا برخی میگویند قانوناساسی نیاز به اصلاح دارد، آن فرد را طرد میکنیم؛ آن فرد هم دلسوز است. بنابراین این موضوع نباید باشد که ما بگوییم قانوناساسی مادامالعمر باشد، خیر. ممکن است در روند زمان در شرایطی ناچار باشیم در مورد برخی بندها در قانوناساسی در عین اینکه از آن صیانت میکنیم، نیاز به تغییر و اصلاح هم داشته باشند.
- نمیخواهم بگویم قانوناساسی ما صددرصد نیاز به تغییر دارد؛ میگویم در مورد قانوناساسی که ۴۰ و اندی سال پیش نوشته شده نیاز است که تیم تخصصی که در خود قانوناساسی مشخص شده یک دور بازنگری صورت دهند. ممکن است اگر بند به بند جلو برویم نیازی به تغییر نبینیم یا ضرورت داشته باشد در بعضی از اجزای قانوناساسی تغییراتی داده شود.
- اگر قرار باشد روی بندی صحبت کنیم، در جای خودش صحبت خواهم کرد. اما اگر الان بگوییم که این قانون مثل آیات قرآن است و بر ما نازل شده درست نیست. قرآن کلام خداست و کسی حق دست بردن در کلام خدا را ندارد و هرکسی هم حرفی خلاف آن زد باید در دین و دین داری آن فرد تردید کرد. اما قانوناساسی را انسانها نوشتهاند. حالا اینکه بیاییم بگوییم این قانون هرگز نیاز به بازنگری ندارد را قبول ندارم. اعتقاد دارم هر چند سال و چند وقتی اگر نظراتی وجود دارد، باید این نظرات را شنید.
- در قانوناساسی هم ترکیب بازنگری و اجازه خواستن از رهبری را خود قانوناساسی مشخص کرده است. اعتقاد دارم قانوناساسی آنقدر خوب و زیبا نوشته شده که همهپرسی را پیشبینی کرده و همه محورهایش مردم هستند. اگر در بعضی از محورها مردم را از قانوناساسی خارج کردیم، کسانی که عامل آن شدند باید بیایند و پاسخ بدهند. مردم، محور و اصل هستند.
- اصلا فلسفه حاکمیت چیست؟ حاکمیت برای مردم است. مردم حاکمیت تشکیل دادند و من و شما را سرکار آوردند. بعد من بیایم بگویم نظر من حقوقدان نسبت به مردم در اولویت است؟ این درست نیست. در جاهایی که ما مسئولین نمیتوانیم تصمیم بگیریم، باید نظر خود مردم را مستقیما بپرسیم و از قانوناساسی صیانت کنیم.
- به نظر من یک دور باید قانوناساسی کشورمان به بحث گذاشته شود و افرادی هم که نظر دارند و درباره بندهای آن نظر داشته باشند، باز هم بالاخره نظر جمع وجود دارد، اما باید بشنویم. شنیدن بعضی از نظرات ضرر ندارد و اصلا شاید نیاز به اصلاح داشته یا تغییر نداشته باشد که این موارد بحثهایی هستند که بعد مطرح میشوند.
- از نظر من حکمرانی خوب، مردمسالاری است. حکمرانی خوب، حکمرانی است که مردم اصل و محور باشند و حاکمیت باید دیوارهای بتنی را از اطراف خودش بردارد و به جای این دیوار، دیوارهای شیشهای بگذارد. ما نباید موضوع محرمانهای نسبت به مردم داشته باشیم. مردم باید درباره نحوه اداره مملکت، هم ناظر باشند و هم دخالت داشته باشند. اگر از اول دقت میکردیم و مردم را ناظر بر اعمال خود میکردیم و این دیوارهای بتنی ضخیم را برمیداشتیم و دیوارهای شیشهای میگذاشتیم، شاید این نوع نگاه را از سوی مردم نداشتیم. حرف مردم را باید شنید.
- حاکمیت را مردم تشکیل دادند بنابراین حکمرانان هم باید به حرف مردم توجه کنند. حضرت امام(ره) جمله زیبایی میگویند: «در جایی اگر تشخیص دادید مردم دارند تصمیمی میگیرند که حتی این تصمیم به ضررشان است، شما هم میدانید حق ندارید بر آن تصمیم دخل و تصرف کنید.» این میشود حکمرانی خوب و زیباتر از این نیست.
- خلاصه فرمایش حضرت امام(ره) این است که مردم محور و سالار و آقای ما هستند. اعضای بدنه حکمرانی همه نوکر مردم هستیم. اگر روحیه نوکری مردم را در خودمان ایجاد کردیم میتوانیم حکمران خوبی باشیم. اما اگر احساس کردیم مردم هیچ هستند این میشود که ما آقای آنها هستیم؛ در حالی که اصل و آقا و محور مردم هستند ما نوکر آنها هستیم. اگر میتوانیم نوکری کنیم بسمالله، اگر نمیتوانیم باید کنار برویم.
- اعتقاد من این است که هرجا، فقط در کشور ما نیست، در همه دنیا اگر به حرف مردم گوش کنیم و به تصمیم مردم عمل کنیم و اجازه دادند مردم خودشان تصمیم بگیرند ضرر نخواهیم کرد؛ رژیم گذشته خودش انتخاب میکرد اما همین قانوناساسی میگوید مردم باید انتخاب کنند.
- در رژیم سابق شهردار را هم دولت انتخاب میکرد، اما الان قانوناساسی ما میگوید مردم باید انتخاب کنند. کاری به اینکه یک شورایی غلط یا درست عمل میکند ندارم و این قابل ارزیابی است. اما همین قانوناساسی میگوید مردم باید خودشان اداره امورشان را انجام دهند.
- نکته آخر آنکه گاهی ما در امورات مردم دخالت کردیم، ما حکمرانان میخواهیم همه چیز را برای خودمان حفظ کنیم در اقتصاد میبینید بیش از ۸۱ درصد اقتصاد این کشور توسط حاکمان اداره میشود، باید آن را به دست مردم بدهیم که اداره کنند.
- مثلا در ابعاد فرهنگی ما کجا به حرف مردم دقت کردیم که چه روشی را میپسندند؟ همیشه سعی کردیم برای مردم نسخه بپیچیم، نتیجهاش میشود افراطی که امروز در جامعه شاهد آن هستیم. اگر از اول ما به همین مواضع فرهنگی مردم دقت میکردیم، شاید امروز این افراطیگری از اقلیتی را هم شاهد نبودیم و فضای معتدلی داشتیم و آسیبی هم به کسی وارد نمیشد.
- ما هم در نظام اداری، سیاسی باید تغییرات ایجاد کنیم. امروز در روند سیاست خارجی بعد از ۴۳ سال نتیجه مثبتی نگرفتیم. در نگاه سیاسی ما امروز یک کشور را به من نشان بدهید که با ما همراهی میکند؟ دیدم حتی نیوزلند یا خیلی از کشورها که در نقشه جغرافیا هم خیلی جایگاهی ندارند در مقابل ما موضع گرفتند.
- اعتقاد من این است که امروز دنیا مثل حلقههای زنجیر به هم پیوسته است. میتوانستیم با حفظ ارزشهای حاکم بر انقلاب، با دنیا ارتباط مناسبی داشته باشیم. یادم است زمانی که آذربایجان از هم تفکیک شده بود من در گیلان بودم و با چشمان خودم دیدم که مسلمانان آذربایجان وقتی وارد آستارا میشدند و خاک جمهوری اسلامی را میبوسیدند. امروز چه عاملی باعث شد تا همان آذربایجان پایگاه اسرائیل شود؟ این مسائل امروز باید قابل بررسی باشد.
- ما در نگاه سیاسی میتوانستیم منطقه محور شویم و در کشورهای مسلمان منطقه، ما اولین حکومت اسلامی بودیم که تشکیل حکومت دادیم اما نتوانستیم از این موقعیت استفاده کنیم. این موارد باید آسیبشناسی شود. حتما در روند نظام اداری- سیاسی باید تغییراتی ایجاد کنیم.
- در همین اقتصاد دولت اگر میخواهد فساد ریشهکن شود تا میتواند باید خودش را کوچک کند تا به یک بیستم وضع موجود برسد. همه امورات و تصدیهای خود در نظام اداری کشور را به مردم و بخشخصوصی واگذار کند نه اینکه به این مرحله برسد که همهچیز را مختص به خودش بداند.
- ما هم میتوانیم شبیه ژاپن و بعضی کشورهای دیگر دنیا باشیم. همین الان نگاه کنید بودجه ۱۴۰۲ به مجلس میآید که در آن دولت ۹۶ درصد مالیات میگیرد، نفت میفروشد و صرف خودش میکند و پول باقیمانده را صرف دو تا کار عمرانی کرد که کرد، اگر نکرد بقیهاش را خودش مصرف میکند. قطعا در این نظام اداری هم همانطور که در نظام سیاسی باید تغییراتی ایجاد شود باید تغییر ایجاد کند.
دیدگاه تان را بنویسید