ابوالقاسم جمشیدی، پدر شادی جمشیدی از کشتهشدگان هواپیمای اوکراینی:
برای ما مسلم است شلیک به هواپیما عمدی بوده/متهمان از من و شما سرحالترند و حتی یک لحظه هم از چشمانشان اشک نمیآید
چطور گردنبند، گوشواره، لپتاپ و دلار توی کیف میسوزد، ولی آلبوم و کارتهایش سالم بود!
ابوالقاسم جمشیدی، پدر شادی جمشیدی از کشتهشدگان هواپیمای اوکراینی تاکید کرد: به محض اینکه چمدانها و بعد مدارکش را دیدیم، برای ما یقین بود که این ماجرا عمدی بوده و نمیتواند غیرعمدی باشد. ضمن اینکه همین ایام که به دادگاه میرویم برای من با گزارشات کارشناسی مسلم شده که عمدی بوده است.
روزنامه همدلی با ابوالقاسم جمشیدی، پدر شادی جمشیدی که از بازماندگان کشتهشدگان هواپیمای اوکراینی است به گفتوگو نشسته است.
به گزارش همدلی، بخشهای مهم این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
- پاسپورت، گذرنامه، کارتهای بانکی، کارت سلامتی، کارت رانندگی، کارت اقاماتش را که همه صحیح و سالم بود، به علاوه آلبومی از دوران کودکیاش را تحویل گرفیتم. جلد آلبوم پاره شده و چند قطره خون رویش مانده. اینها را به دادگاه ارائه کردم به عنوان مدارکی که نشان از عمدی بودن شلیک به هواپیماست. چطور گردنبند، گوشواره، لپ تاپ و دلار توی کیفش میسوزد، ولی این کارتها را سالم و صحیح به ما برمیگرداند؟ آیا معنایش این نیست که تمام وسایل را به ما ندادهاید؟
- یک افسری بود که درمورد شادی به ما جواب دادند که چیزی نیست و ما پرسیدیم که فقط برای ما چیزی نیست یا برای دیگر خانوادهها هم این مسئله وجود دارد؟ به ما گفتند که برای خیلی از خانوادهها هم نیست و همان روز اول وسایل را در یک گونی کرده و برده بودند.
- روی ما فشار امنیتی نبود ولی احساس میکردیم هر حرکت ما زیرکلید است، هر تماسی، ولو در تماس خانوادگی این حس را داشتیم. به هرحال من در این نظام مسئول بودم و بعضی چیزها را به ما گفته بودند. در مجموع ما را هیچ تهدیدی نکردند.
- اوایل خود آقای عابدزاده و آقای دیگری که نمیدانم معاون یا رئیس حراست ایشان بود، ما را بردند و گفتند شکایتی بنویسید. ما هم نمیخواستیم ، ولی به ناچار شکایت کردیم و من اسم بردم، علیه آقای حاجیزاده. ایشان فرمانده هوا فضا هستند و اگرهر کارمندی در هر شرکتی خطایی کند، طبق قانون تجارت و قانون مدنی کشور، بالاترین مسئول آن سیستم باید پاسخگو باشد.
- ما علیه آقای حاجیزاده شکایت کردیم و وکیل هم گرفتیم. کما اینکه خود من هم چندین بار دادگاه رفتم و با اسم نوشتم که اعضای شورای عالی امنیت ملی در روز حادثه سه روز به مردم دروغ گفتند و همچنین خود آقای عابدزاده به عنوان مسئول سازمان هواپیمای کشوری که عنوان کرد هواپیما نقص فنی داشته، دروغ گفته است. ولی هیچکسی را کار نداشتند و به خواسته ما هم اصلا اهمیتی ندادند.
- ما دشمنی با کسی نداریم، نه حرف سیاسی میزنیم، نه چپیم، نه راستیم، نه اصلاح طلبیم و نه اصولگرا؛ داغی بر دلمان مانده و یک سوالات عقلانی داریم. ما شاکی هستیم، چرا متشاکیان را نمیآوردید؟ متشاکیان ما معلوم است و اسم بردهایم، در دادگاه بیاوریدشان. چرا جعبه سیاه را ما نمیدهید؟ اگر محرمانه است، محرمانه یعنی چه؟ مگر میشود برای خانوادهای که بچهاش را از دست داده، خانوادهای که چهار عزیزش را ازدست داده است، محرمانه باشد؟
- آقای خسروی به عنوان متهم ردیف اول یک مدت با قرار کفالت بیرون آمد. من ندیدم ولی الان بعضی از خانوادهها میگویند با دستبند به دادگاه میآید. البته لباسش، لباس زندانیان سازمان نیروهای مسلح نیست چون زندانیانی که در آنجا میبینیم لباس راه راه آبی دارند ولی لباس خسروی طوسی ساده است. اما میگویند بازداشت است و تحتالحفظ میآید و میرود.
- بقیه متهمان هم دستبند ندارند و از من و شما هم سرحالتر میآیند و خیلی محکم روی صندلی مینشینند و تحتالحفظ هستند. نکته جالب هم این است که این همه خانوادهها در دادگاه گریه میکنند، یک لحظه هم از چشمانشان اشک نمیآید.
- شنیدهها که انواع و اقسام بود. چون عواملشان شایعهپراکنی کردند مثلا یک بار گفتند که کار اسرائیل بوده، ولی بعد تکذیب شد. انواع حرفها را زدند ولی ما به محض اینکه چمدانها و بعد مدارکش را دیدیم، برای ما یقین بود که این ماجرا عمدی بوده و نمیتواند غیرعمدی باشد. ضمن اینکه همین ایام که به دادگاه میرویم برای من با گزارشات کارشناسی مسلم شده که عمدی بوده است.
دیدگاه تان را بنویسید