فلاحتپیشه رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی:
روابط ایران و اروپا به شدت در حال شبیهشدن به روابط ایران و آمریکا در یک دهه گذشته است
کسانی که فرصتها را از دست دادند، الان بیشترین سخنرانی را انجام میدهند
رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی گفت: من معتقدم که روابط ایران و اروپا به شدت در حال شبیهشدن به روابط ایران و آمریکا در یک دهه گذشته است. ما دیدیم به شدت تلاش میشد که حوزه دشمنی و اختلاف ایران و آمریکا گسترش پیدا کند و هر موضوع اختلافی بر این روابط خودش را تحمیل میکرد.
حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، درباره هدف انگلیس و اروپاییها از تلاش برای قرار دادن نام سپاه در لیست گروههای تروریستی تبعات این اقدام گفت: چیزی که الان وجود دارد همه نشانههای تصاعد یا گسترش بحران بین ایران و کشورهای غربی به چشم میخورد. البته ایران و آمریکا دو کشور دشمن به حساب میآیند اما تصاعد یا گسترش بحران بین ایران و اروپا چیزی بود که تلاشی هم برای ممانعت از آن نشد.
به گزارش ایلنا، بخش هایی از گفت و گوی فلاحت پیشه را در ادامه می خوانید:
- در شرایط جدیدی که امروز شکل گرفته میبینیم که ایران با اتحادیه اروپا در شرایط تصاعد و گسترش بحران به سر میبرند و سازوکاری هم برای جلوگیری از گسترش این بحران وجود ندارد. بعضی از وقتها در مناسبات بعضی از کشورها سازوکارهای کنترلکننده وجود دارد مثل مناسبات دیپلماتیک و غیره. ا
- اما امروز این شرایط وجود ندارد و شبیه به شرایطی که در ورودی دهه ۱۳۹۰ هجری شمسی یعنی قبل از برجام وجود داشت، است. در آن زمان کشورهای اروپایی در قالب ماده ۴۱ فصل هفتم منشور ملل متحد که ۱۵ بند دارد در یک اتاق تحریم با آمریکاییها توافق میکردند و بندهای ۱۵ گانه تحریمها را علیه ایران شکل میدادند و الان هم در این فاز حرکت میکنند.
- نتیجه این تحولات میتواند به این موضوع بیانجامد که کشورهای اروپایی خواهان اجرای مکانیزم ماشه باشند یا بندهای ۱۱ تا ۳۱ قطعنامه را اجرا کنند تا به هرحال سعی کنند پرونده ایران را دوباره به شورای امنیت بفرستند که این سازوکار خودش را دارد.
- اما من معتقدم که روابط ایران و اروپا به شدت در حال شبیهشدن به روابط ایران و آمریکا در یک دهه گذشته است.
- ما دیدیم به شدت تلاش میشد که حوزه دشمنی و اختلاف ایران و آمریکا گسترش پیدا کند و هر موضوع اختلافی بر این روابط خودش را تحمیل میکرد.
- امروز معتقدم روابط ایران و اروپا نباید تا این حد چالشی باشد ولی ما میبینیم هر امری در این رابطه به چالش تبدیل میشود و باعث گسترش بحران میشود و طرفین هم اندیشهای برای کنترل این بحران ندارند.
- البته زمینههایی هم دارد و یکی از زمینهها این است که کشورهای اروپایی هم که یک زمانی دلگرم به یکسری از مناسبات با ایران بودند، الان هم ایران مناسبات اقتصادی خاصی با کشورهای اروپایی ندارند.
- مناسبات اقتصادی کشور مثل عراق با ایران چند برابر کل مناسبات اقتصادی ایران با اتحادیه اروپا است یا حتی افغانستان، مناسبات اقتصادی ایران با افغانستان خیلی بیشتر از مناسبات اقتصادی ایران با کل ۲۸ کشور عضو اتحادیه اروپا یا اقلیم اروپایی است و این باعث میشود عملا در دنیای اقتصادی، کشورهای اروپایی به این نتیجه برسند که وارد سیستم فشار علیه ایران شوند.
- من معتقدم بخش عمدهای از این چالشها، چالشهایی مصنوعی و تحمیل شده به این روابط است. تجربه نشان داده عملا به حدی روابط ایران با اروپا در چالش بوده که حداقل ایرانیها دیگر تلاش نمیکنند تا این روابط را احیا کنند و ایران جغرافیای اقتصادی و سیاسی خودش را خارج از غرب و اروپا جستوجو میکند.
- من معتقدم اگر انگلیسیها تحریمهای تازهای علیه ایران شکل دهند ایران هم قطعا بیتفاوت نمیماند. تجربه چند دهه اخیر نشان داده که ایران بلافاصله سیاست مقابله به مثل را در پیش میگیرد. ایران هم نیروهای نظامی، امنیتی و اطلاعاتی انگلستان را در فهرست سیاه تروریستی قرار میدهد.
- دلیل این رفتار این است که برخلاف آمریکاییها که نیروهای نظامیشان خیلی فعال هستند و فعالیت مشهود دارند، وقتی ترامپ سپاه را در لیست گروههای تروریستی قرار داد، ایران هم بلافاصله نیروهای آمریکایی منطقه را در فهرست تروریستی قرار داد، انگلیسیها نیروهای نظامی کمتری دارند و ماموریتهایشان در حاشیه ماموریتهای آمریکایی قرار دارد اما نیروهای اطلاعاتی و امنیتی انگلستان خیلی نقش فعالتری در منطقه دارند و فکر میکنم اگر سپاه را در لیست تحریم قرار دهند ایران حتما به سمت تروریستی اعلام کردن همه ماموران اطلاعاتی و امنیتی انگلستان حرکت میکنند.
- اسرائیلیها خوشحال هستند که مجموعه تحولات در راستای سیاستهای آنها شکل میگیرد. در جنگهای رمضان، آخرین جنگهای عربی – اسرائیلی، اسرائیل زمانی که این جریان را ساخت سیاست و ایدئولوژی سیاسی و راهبردهای سیاسی- نظامی را شکل داد که متعلق به جریانی افراطی است و از آن زمان غیر از مقاطع کوتاهی، همیشه در انتخابات سران اشغالی شاهد رقابت بین افراطیون بودیم؛ یعنی رقابت در افراط بود. البته صهیونیستها سعیشان بر این است که چالش فلسطین را به یک چالش ایرانی- اسرائیلی تبدیل کنند نه چالش اسلامی یا اسلامی- اسرائیلی.
- در سمت دیگر هم به هرحال تلاشها کاملا مشهود است تا ایران را از برخی مولفههای امور استراتژیک خود محروم کنند و اسرائیل در این موضوع خیلی نقش دارد.
- مثلا کارهایی که الان صورت میگیرد؛ به عنوان مثال خلیج عربی که عراقیها مطرح میکنند یعنی افتادن عراقیها در دام صهیونیستی یعنی دامی که همواره شکل گرفته و وجود داشته تا ایران را وارد چالش عربی کند و به عبارتی عربها هم چالشهای عربی با ایران را دنبال میکنند. طبیعتا در ایران هم این مساله شکل میگیرد که قرار نبود ایرانیها هزینهای دهند ولی جشن دشمنان ایران را عراقیها میزبانی کنند.
- من معتقدم که ایران باید بدون برخورد احساسی سازوکار کلانی برای مقابله با این جریانات داشته باشد. متاسفانه وزارت خارجه جمهوری اسلامی و اصلا سیاست خارجی کشور تعطیل است و غیر از بیانیهها چیزی نمیدانیم.
- مسئولیت وزارت خارجه حفظ شرایط تنشزدایی و جلوگیری از ورود به حوزه تنش است. ما میبینیم که برخی از کارشناسها و مشاوران وزارت خارجه خودشان در رأس تنشزایی قرار میگیرند.
- به اندازه کافی زمینه برای تنش وجود دارد اما میبینیم که ما با انباشت تنش در سیاست خارجی ایران مواجه هستیم و کمتر کشوری در دنیا در این حد با انباشت تنش مواجه است و این نشان میدهد که دیپلماتهای ما عملکرد قابل دفاعی نداشتند و کشور بسیاری از فرصتهای دیپلماتیک را از دست داد و جالب این است که کسانی که فرصتها را از دست دادند، الان بیشترین سخنرانی را انجام میدهند.
- اما با سخنرانی نمیشود سیاست خارجی را پیش برد. من اعتقادم بر این است که کشور نیازمند یک سیاست خارجی توأم با تنشزدایی است و این وضعیت تنش را باید کاهش داد.
- دو راهکار ممکن است وجود داشته باشد؛ یکی مقابله به مثل است که طبیعتا ایران دنبال این موضوع میرود که در منطقه، حوزههای فعال نظامی انگلیس و افراد مرتبط با آن را در لیست تروریستی قرار دهند. ماموریت همیشگی انگلیسیها از دهه ۱۹۷۰ میلادی به این سمت این بوده که به تدریج نیروهای امنیتیشان جای نیروهای نظامی را گرفتند که با قرار دادن انگلیس در لیست تروریستی این ماموریت در منطقه به خطر خواهد افتاد.
- راهکار دوم تنشزدایی است و من معتقدم که ایران و اروپا الان نیازمند تنشزدایی هستند، آینده گسترش یا تصاعد بحران به سود دو طرف نیست. البته من قبلا هم عرض کردم لازمهاش این است که وزارت امورخارجه ماموریت تنشزدایی خودش را انجام دهد اما چون وزارت امورخارجه عملا به کانون موضعگیری و سخنرانی تبدیل شده و حتی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی به جای اینکه سازوکاری شکل دهند، نوعی رکود در ابتکار برای مقابله با تنشها وجود دارد.
- شاید شاهکلید رفع مشکلات در شورای امنیت ملی است چون از زمانی که مسائل و ناآرامیهای داخلی ایران به چالشهای خارجی پیوند زده شد، عملا سیاست مقابله با ایران اینگونه در حال تشدید است. باید سازوکار درونی حل اختلاف و حل بحران را داشته باشیم و در خارج هم ماموریت تنشزدایی را تعریف کنیم که متاسفانه این کار شکل نمیگیرد و نتیجهاش این است که در حالی که اقدامات عملی در خارج از ایران صورت میگیرد، در داخل بیشترین سخنرانیها را میبینیم و ابتکارات تنشزدایی وجود ندارد.
- از این هم نتیجهای عاید نمیشود، هر آنچه که هشدار داده شد که انجام ندهند تیم مسئولان سیاست خارجی انجام دادند. مثلا خیلی تاکید شد که ایران به مسئله جنگ اوکراین پیوند داده نشود اما این کار صورت نگرفت یا خیلی تاکید میشد که ایران از فرصت احیای برجام استفاده کند اما استفاده نشد و دیگران فرصت این کار را بردند.
- البته خیلی تاکید میشد که در مناسبات با همسایگان ایران به گونهای عمل کند که این اتحاد ارتجاعی علیه ایران شکل نگیرد اما ما عملا دیدیم که نفوذ این اتحاد باعث شکل گیری مسیر سیاسی جدید شد که در برخی از کشورها مثل عراق هم داریم میبینیم.
- اینها نشان میدهد که ارزیابی عملکرد در سیاست خارجی صورت نمیگیرد و وقتی ارزیابی عملکرد صورت نگیرد، فقط یکسری سخنرانیها و ادعاهای کلان مطرح میشود که این ادعاها وقتی شکستش اثبات میشود که کشور در زمینههای منافع ملی و فرصتها تاوان زیادی داده است، این موضوعی است که باید دید.
- من معتقدم که برای حل شدن تنشهای موجود، کشور نیازمند یک سیاست کلان است که باید در رأس این سیاستهای کلان استفاده بهینه از فرصتها و پرهیز از تنشهای فزاینده وجود داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید