انتقاد «جمهوریاسلامی» از تحویل سفارت افغانستان به گروه حاکم: عقبنشینی مقابل طالبان بود
این یادداشت نوشته که واگذاری سفارت افغانستان در تهران به طالبان، صرف نظر از اشکال حقوقی آن، عملا به معنی عقب نشینی واضح ایران از شروط پیشین خود در زمینه رسمیت بخشیدن به حکومت طالبان است.
روزنامه جمهوری اسلامی، در یادداشتی از تحویل سفارت افغانستان در ایران به گروه طالبان به شدت انتقاد کرده و آن را «عقبنشینی برابر طالبان» ارزیابی کرده است.
در این یادداشت آمده «حکومت طالبان نه از سوی ایران و نه از سوی هیچ کشور دیگری به رسمیت شناخته نشد و حکومتی که رسمیت نداشته باشد، عملاً شرایط لازم برای پذیرش رسمی یک سفیر را ندارد.»
جمهوری اسلامی در ادامه با اشاره به تغییر سفیر ایران در کابل، نوشت: «مشکل اصلی که موجب شد ایران ناچار به تغییر سفیر خود شود زمانی بروز کرد که متن سخنرانی آقای امینیان در حضور جمعی از صاحب نطران ایرانی، به رسانهها درز کرد. در این سخنرانی که متن آن در جریان هک وبسایت خبرگزاری فارس توسط یک گروه سایبری در اختیار رسانهها قرار گرفت، بهادر امینیان، نگاه واقعی خود نسبت به طالبان را به صراحت بیان کرده بود و نگاه او به طالبان، دقیقا عکس آن چیزی بود که برخی رسانهها و سیاستمداران ایرانی سعی داشتند از طالبان به مردم و مقامات ایرانی نشان دهند. آقای امینیان در آن سخنرانی که طالبان را یک گروه وحشی و بیآبرو خوانده بود، تصریح کرده بود که اگر طالبان از محتوای آن جلسه مطلع شوند، او نمیتواند به افغانستان برگردد و در عمل نیز همینگونه شد و افشای متن آن سخنرانی به کار امینیان در افغانستان نقطه پایان گذاشت.»
این یادداشت با اشاره به معرفی حسن کاظمی قمی به عنوان سفیر ایران در کابل، این پرسش را مطرح کرده که «آقای کاظمی قمی، براساس کدام عرف دیپلماتیک، عهدهدار سفارت ایران در کابل گردید و استوار نامه خود را به چه کسی تحویل داد؟ (که از حکومت مشروع و قانونی در افغانستان نمایندگی کند)، در ذهن بسیاری از کارشناسان، بدون پاسخ ماند.»
در ادامه آورده که «اکنون میتوان به سادگی دریافت که واگذاری سفارت افغانستان به طالبان، عملا پاسخ به استقرار آقای کاظمی قمی در کابل است. فیالواقع باید اینگونه گفت که طالبان نتوانستهاند حضور امینیان را در کابل تحمل کنند و در ازای معرفی سفیر جدید ازسوی ایران، توانستهاند با اعمال فشار بر تهران، سفیر خود را به تهران بفرستند و این، یک بده بستان عادی (اما غیر قانونی) میان ایران و طالبان است.»
جمهوری اسلامی در ادامه تاکید کرده که «از منظر حقوقی، نه حضور کاظمی قمی در کابل دارای وجاهت است و نه حضور حقانی در تهران. چرا که ایران، هنوز حکومت طالبان را به رسمیت نشناخته تا بتواند به حکومت طالبان سفیر معرفی کند یا از آنها سفیر بپذیرد. از سوی دیگر، آنچه که اکنون شاهد آن هستیم، در واقع، رسمیت بخشیدن به حکومت طالبان است هرچند که رسماً، چنین چیزی ابراز نشود. حال آنکه شروط چند گانه ایران برای به رسمیت شناختن طالبان (شامل تحقق حقایه هیرمند، تشکیل حکومت فراگیر، جلوگیری از فعالیت گروههای تروریستی و تامین حقوق و امنیت شیعیان افغانستان) حتی به وقوع، نزدیک هم نشده چه رسد به اینکه وقوع خارجی پیدا کند.»
یادداشت مذکور در پایان نوشته که «واگذاری سفارت افغانستان در تهران به طالبان، صرف نظر از اشکال حقوقی آن، عملا به معنی عقب نشینی واضح ایران از شروط پیشین خود در زمینه رسمیت بخشیدن به حکومت طالبان است. به طور قطع، مادامیکه سیاست ایران در برابر طالبان، مبتنی بر دیپلماسی تضرع و باجدهی باشد، آنکه متضرر خواهد شد ایران خواهد بود نه طالبان و صد البته که مهاجرین افغانستانی ساکن در ایران در سفارت تحت تولیت یک گروه تروریستی نیز با مشکلاتی بیش از پیش روبرو خواهند شد.»
دیدگاه تان را بنویسید