کد خبر: 601652
|
۱۴۰۱/۱۲/۲۰ ۱۱:۳۰:۳۰
| |

محمد نعیمی‌پور فعال سیاسی اصلاح‌طلب:

در حال حاضر همه قدرت در قبضه یک جناح است

یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: در حال حاضر همه قدرت در قبضه یک جناح است و برای منتقدین هیچ جایگاهی قائل نیستند، برای کسب قدرت بیشتر رقابت می‌کنند، آنگاه وزن کشی نیروهای مستقر در هسته مرکزی قدرت ممکن است شرایط متفاوتی را رقم بزند و انتخابات دوره بعد برای آن‌ها رقابتی تلقی شود.

در حال حاضر همه قدرت در قبضه یک جناح است
کد خبر: 601652
|
۱۴۰۱/۱۲/۲۰ ۱۱:۳۰:۳۰

محمد نعیمی‌پور فعال سیاسی اصلاح‌طلب در پاسخ به این سوال که چقدر ضرورت دارد، در شرایط کنونی، بزرگان و دلسوزان نظام در یک جمعی دور هم گرد آمده و برای برون‌رفت از شرایط موجود راهکاری ارائه کرده و بتوانند برای انتخابات آینده برنامه‌ریزی انجام دهند، گفت: حکومت و منتقدین آن به شرایط امروز کشور و برون رفت از وضعیت موجود و به انتخابات سال ۱۴۰۲ متفاوت نگاه می‌کنند. شاید قدم اول این باشد که آیا اصلا این نگاه‌ها با همدیگر هم‌پوشانی دارند؟ 

به گزارش ایلنا، بخش هایی از گفت و گوی نعیمی پور را در ادامه می خوانید:

  • ممکن است مسئولان دور هم بنشینند و نیازی نبینند که با دیگران تبادل نظر کنند. در این صورت؛ همان اتفاقی که در سال ۱۴۰۰ افتاد، در سال ۱۴۰۲ هم آنگونه عمل می‌شود. یعنی شرایط رقابتی نیست. جمهوریت نظام را معتقدین به جمهوری اسلامی تعریف خواهند کرد.
  • اینکه مصلحت کشور و یا نظام تامین خواهد شد، موضوعی است که به مسئولان کشور مرتبط است و صلاح و مصلحت امور با مسئولان نظام است. اما اگر آقایان صلاح را در این ببینند که منتقدین (به طور مثال اصلاح‌طلبان) هم باید در این امر نظر و مشارکت داشته باشند، آن وقت حول نقاط مشترکی می‌توان نشست برگزار، گفت‌وگو و تبادل نظر کرد و به توافقی هرچند حداقلی دست پیدا کرد.
  • حداقل نقطه مشترک بین مسئولان و منتقدین، حفظ نظام جمهوری اسلامی است و در گفت‌وگو به دنبال حداقل شرایط مطلوب برای حفظ و ارتقاء جمهوری اسلامی خواهند بود. این نوع مذاکره قواعد خاص خود را دارد. به طور مثال کسانی که نسبت به هم سوءظن و یا کینه دارند، نمی‌توانند نتایج مطلوبی برای این نشست و گفت‌وگو رقم بزنند. 
  • در حال حاضر همه قدرت در قبضه یک جناح است و برای منتقدین هیچ جایگاهی قائل نیستند، برای کسب قدرت بیشتر رقابت می‌کنند، آنگاه وزن کشی نیروهای مستقر در هسته مرکزی قدرت ممکن است شرایط متفاوتی را رقم بزند و انتخابات دوره بعد برای آن‌ها رقابتی تلقی شود. اما بخش عمده‌ای از مردم و کنشگران سیاسی و اجتماعی از رقابت انتخاباتی خارج و عملا تماشاچی انتخابات می‌شوند. 
  • بین نظام و براندازان نظام چون هیچ نقطه اشتراکی وجود ندارد، لذا هیچ نشست و گفت‌وگویی محقق نمی‌شود. یکی تاکید می‌کند که باید نظام جمهوری اسلامی پابرجا بماند و دیگری می‌خواهد نظام جمهوری اسلامی از صحنه روزگار محو شود. آنچه اکنون در صحنه سیاسی کشور مشاهده می‌شود این است که اصلاح‌طلبان تاکید مکرر می‌کنند که استصواب از مسیر انتخابات حذف شود و باید و نبایدهایی را مطرح می‌کنند که مسئولان کنونی درون حاکمیت این باید و نبایدها را قبول نداشته و راه را بسته می‌بینند.
  • برخی روش خود را عین صواب برای پیشبرد اهداف نظام جمهوری اسلامی می‌دانند و طرف دیگر اینگونه روش حکمرانی را عین خلاف و آسیب‌زننده به جمهوری اسلامی می‌داند. در واقع اگر طرفین روش حکمرانی همدیگر را به هیچ وجه قبول نداشته باشند، نشست و تبادل نظری متصور نیست. 
  • اصلاح‌طلبی که اصرار دارد که به مواضع اصلاح‌طلبانه‌اش هیچ خدشه‌ای وارد نشود و کسی مواضع وی را شبهه‌دار نکند و یا اینکه مهم باشد که در فضای مجازی برای او دست و هورا بکشند و یا در آن فضا هو نشود، نمی‌تواند در نشست مشترک با مسئولان نظام بنشیند و به نتایجی دست یابد. چون حل مسائل مشکل و پیچیده کشور برای او اولویت نیست. 
  • این موضوع در واقع این است که بر مواضع خودم اصرار دارم و فکر می‌کنم فقط این مواضع است که می‌تواند کار را پیش ببرد و اصلا کوتاه نمی‌آیم. طرف مقابل هم می‌گوید من به این روش کشور را اداره می‌کنم و اتفاقاتی هم که افتاده و فضایی که در مسائل اجتماعی ایجاد شده و این درگیری‌ها و اعتراضاتی که پیش آمده بر من اثرگذار نیست و به صورت مسلط پیش می‌روم. مسلما با این رویکرد نشستی محقق نمی‌شود و اتفاق مبارکی نخواهد افتاد. 
  • بنابراین اگر در طرفین آمادگی وجود داشته باشد که همدیگر را به عنوان حداقلی که این کارها را انجام دهند، به رسمیت بشناسند و هم توافق و تعاملی انجام شود،  آن موقع می‌شود راجع به انتخابات آینده صحبت کنیم که چه چیزی می‌تواند وضعیت مطلوب در کشور و جمهوری اسلامی را شکل دهد و هم توافق و تعاملی در این صورت انجام شود.
  • اگر به این نقطه برسیم، فوایدی خوبی دارد. اما وقتی طرفین همدیگر را اصلا به رسمیت نمی‌شناسند دائم بگوییم دور هم جمع شوند، آخرش اوقات تلخی می‌کنند و ممکن است به حرف‌های نامناسبی و بدتر از قبل برسد و این نشست‌ها وضع را بدتر کرده و سودی هم نداشته باشد.
  • بنابراین در واقعیت، هنوز برای من این موضوع جا نیفتاده که آیا طرفین حاضرند با موضعی که برای حل مسائل باشد با هم گفت‌وگو کنند؟ به نظر می‌رسد هنوز این شرایط وجود ندارد. در ادبیات اصلاح‌طلبان چنین چیزی وجود ندارد که ناظر بیرونی بفهمد که طرف مقابل را به رسمیت شناخته است.
  • زیرا هنوز در حال باید و نباید گفتن و نصیحت کردن هستند و هنوز نگران و دلواپس هستند که چه خواهد شد. دلشان می‌خواهد اگر صحبتی می‌کنند وجهه‌شان در مدیا پرتلألو باشد و نکند کسی به آنها بگوید شما سازش کار شدید و با این مواضع، نشستن و در مورد انتخابات ۱۴۰۲ صحبت کردن امکان‌پذیر نیست.
  • آن طرف هم در اصل این حالت را دارد که می‌گوید شما اصلا عددی نیستید و حرفتان خریدار ندارد و من چرا باید شما را به حساب بیاورم؟ مردم هم با همه سیاه‌نمایی‌ها و جوسازی‌هایی که گفته شد در جشن ۲۲ بهمن آمدند، چرا شما باید ما را نصیحت کنید؟ به همین دلیل من احساس نمی‌کنم فضایی برای گفت‌وگوی دلسوزانه فراهم شده باشد. 
  • حتی نمی‌دانم که یک نفر حاضر باشد از طرفین صحبتی کند که در اردوگاه خود متهم به سازش‌کاری یا وادادگی نشود و آبرویش نرود.  پس به نظر می‌رسد این زمینه هنوز آماده نیست که طرفین بنیشنند و برای انتخابات آینده یک روش متفاوت از روش‌های سال‌های قبل را انتخاب کنند. 
  • کسانی که با پذیرش حداقل‌ها در نقاط اشتراک، با توجه به عملکرد این مدت، طرف صحبت و گفت‌وگو قرار بگیرند. به نظرم در بخش مسئولین فعلی نظام هم هستند کسانی که به این روش‌ها و نشست‌ها اقبال نشان دهند.
  • از این طرف هم به یکسری مسائل بستگی دارد. من فکر می‌کنم کسانی مثل آقایان ناطق نوری و خاتمی که همواره و دلسوزانه بر پاسداری و مراقبت از جمهوری اسلامی تاکید دارند، می‌توانند در این مسیر گام بردارند.
  • احیانا برخی افراد دیگر که معمولا در پشت صحنه حاضر هستند و کمتر جلو می‌آیند، می‌توانند جزو کسانی باشند که این نشست‌ها را به نتیجه برسانند؛ اما مشخصا می‌توانم بگویم کسانی که در اعتقادشان برای استمرار جمهوری اسلامی شبهه‌ای نیست و کسانی که در تصمیم‌گیری‌های نظام بی‌تاثیر نیستند، می‌توانند زمینه را فراهم کنند.
  • جامعه به مسئولان و عواملی که تصمیمات را می‌گیرد نگاه می‌کند که چه تأثیراتی در رتق و فتق امور کشور می‌گذارند. چیزی که مردم امروز می‌بینند، دعوای مداوم میان یک عده که خودشان را دلسوز می‌دانند و دل‌شان می‌خواهد جمهوری اسلامی را پاس بدارند، با یک عده دیگر است.
  • برخی از آنهایی که در مسیر اداره کشور قرار گرفته‌اند، به نظر می‌رسد فقط حواس‌شان به حامیان خودشان است و شاید نگاه‌شان همه شمول نیست و همه مردم را دربرنمی‌گیرد و فقط بخشی از مردم را دربرمی‌گیرد. لذا این موضوع برمی‌گردد به اینکه از بالا چه طور رفتار شود و چه بازتابی در فضای سیاسی و اجتماعی کشور داشته باشد.
  • اگر بازتاب مثبت باشد مردم برای اینکه بخواهند اعتماد کنند به امنای کشور عنادی ندارند، دل‌شان می‌خواهد امور بهتر اداره شود. اما وقتی می‌بینند در آن بالا هرکسی کار خود را می‌کند و حرف خودش را می‌زند، اعتماد هم سلب می‌شود. لذا لازمه‌اش این است که از آن بالا نشانه‌ها و پالسی در جامعه بیاید و بگوید این افراد نشستند و به خاطر کشور، مردم و رفع معضلات با هم رایزنی و همفکری می‌کنند. این‌طور نیست که بالا دعوا کنند و پایین هم بگوید ما همین‌طور اعتماد می‌کنیم، این میسر نیست.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها