محسن هاشمی، رییس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی پاسخ داد:
حاج احمد آقا اطلاعات را کانالیزه به امام (ره) میداد؟
اطلاعات سرّی زیادی از جلسات امام هنوز منتشر نشده است
فرزند ارشد آیتالله هاشمی اظهار داشت: به نظرم هیچ وقت پیش نیامد که بگویند عدم صداقتی در پیغامها وجود دارد؛ تا این اواخر و اتفاقاتی که برای آیتالله منتظری افتاد که قضیه خیلی سیاسی شد و شائبههایی ایجاد کرد. مثلاً بعضیها این شائبه را مطرح میکردند که اطلاعاتی که از طریقی به امام میرسد، کانالیزه شده است که این مسئله موجب ناراحتی احمدآقا شد.
محسن هاشمی، فرزند ارشد آیتالله هاشمی رفسنجانی درخصوص نقش حاج سیداحمدآقا در دوران حیات حضرت امام خمینی (ره) اظهار داشت: بعد از انقلاب امام سعی میکردند که احمدآقا هیچ مسئولیت رسمی نداشته باشند ولی به یک صورت غیررسمی، همیشه کنار امام بودند و میشد گفت که امینترین یا امنترین کانال ارتباطی با امام هم بودند.
به گزارش جماران، مهمترین بخشهای این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
- احمدآقا عضو شورای انقلاب نبودند ولی در جلسات شورای انقلاب اولیه شرکت میکردند و نتایج جلسات را برای امام میبردند. اگر امام میخواستند در جلسات شورای انقلاب اولیه شرکت کنند، این جلسات در منزل احمدآقا تشکیل میشد. امام هم شرکت میکردند و مثلاً عالی شورای دفاع هم بود و خیلی موارد پیش میآمد که احمدآقا برای موارد مهم به جلسات شورای عالی دفاع هم میآمدند که بتوانند نتایج بحثها را به صورت دقیق به امام منتقل کنند.
- بعضی مواقع یک موضوعی اتفاق میافتاد که باید فوراً تصمیمگیری میشد و این سرعت انتخاب خیلی مهم بود؛ مخصوصاً در جنگ اتفاقاتی میافتاد که نظر امام مهم بود و لذا همیشه به نوعی در دسترس بودند. ایشان در کنار شورای انقلاب، سران سه قوه و فرماندهان سپاه و ارتش، ارتباط را به سرعت برقرار میکردند و نمیگذاشتند مشکلات بماند و مثلاً نمیگفتند حالا صبر کنید تا ما نظر امام را بگیریم و چند روز و یک هفته بگذرد که پاسخی داده شود. یعنی کارگشا بودند و همه متفقالقول بودند که این کارگشایی به صورت خیلی مناسبی اتفاق میافتد.
- پیغامها به صورتهای مختلفی بود؛ یک زمانی بود که یک موضوع، بسیار مهم بود که ایشان میگفتند این موضوع را حتماً بنویسید که حتماً سندش باشد؛ ایشان مواظبت میکرد که موضوعات مهم را افراد بنویسند. اگر موضوع مهمی هم بود که امام باید میگفتند، سعی ایشان بر این بود که امام هم یک چیزی بنویسند. گاهی موارد هم بود که ایشان اگر پیغامی را میآورد یا میبرد، یادداشت دقیقی مینوشتند و همان را عرضه میکردند.
- به نظرم هیچ وقت پیش نیامد که بگویند عدم صداقتی در پیغامها وجود دارد؛ تا این اواخر و اتفاقاتی که برای آیتالله منتظری افتاد که قضیه خیلی سیاسی شد و شائبههایی ایجاد کرد. مثلاً بعضیها این شائبه را مطرح میکردند که اطلاعاتی که از طریقی به امام میرسد، کانالیزه شده است که این مسئله موجب ناراحتی احمدآقا شد.
- نقش سیداحمدآقا در برخی برهههای حساس حکمرانی مهم است؛ مثلاً یکی از مسائلی که وقتی من در ایران بودم اتفاق افتاد، بحث صدا و سیما و موسیقی بود. خبر آمد که امام فرمودند صدا و سیما نباید کلاً موسیقی پخش کند. خب این موضوع بسیار حساسی بود.در اینجا احمدآقا نقش مهمی ایفا کردند. جلسهای گذاشتند با اعضای شورای انقلاب، ابوی، آیتالله بهشتی و دیگران که بیایید با امام صحبت کنید که شاید در حکمرانی، نشود که صدا و سیما اصلاً از موسیقی استفاده نکند. اولین توصیه ایشان به ابوی بود که ایشان با امام صحبت کنند و دیدم ابوی همان موقع امتناع کردند و جدی نگرفتند موضوع را. ولی آقای بهشتی این را جدی گرفتند و با امام صحبت کردند و بحثهای زیادی شد که امام از دستور سفت و سخت خود عدول کردند.
- در بحث بالاگرفتن جنایات اسرائیل و ارسال نیرو به لبنان هم، یکدفعه امام فرمودند راه قدس از کربلا است. اینجا هم به نظرم میآید که نقش احمدآقا، سران سه قوه و شورای انقلاب و به خصوص رفت و آمدها بسیار مؤثر بود. چون اگر در جبهه نیرو تقسیم میشد و حواسها از جبهه جنگ با عراق به سمت جبهه جنگ با اسرائیل میرفت، ممکن بود یک اتفاقات بدی برای جنگ بیفتد.
- احمدآقا هیچوقت مسئولیت رسمی نداشتند و برای همین نتوانستند فعالیت خودشان را تبیین کنند. این یک خلأ است و بیت امام هم نتوانستند هنوز این وظیفه را نسبت به پدرشان و احمدآقا درست انجام دهند؛ فردی که در تمام تصمیمات نظام حضور دارد ولی نمیتوانند تبیین کنند که ایشان چگونه اثرگذاری کرده است.
- باید با استفاده از خاطرات افراد، وظیفه بسیار خطیری را که احمدآقا به عهده داشته که مهمترین آن ارتباط امام با مسئولین، با مبارزین قبل از انقلاب و همچنین با مردم قبل از انقلاب بود، روی این موضوع به عنوان یک مسئله تحقیقی کار جدی شود و از این سرنخها استفاده شود و موضوعات باز شود.
- من دیدم که ۴-۵ تا کتاب درباره یادگار امام نوشته شده است ولی هیچوقت نیامدند وظایف خطیر ایشان را در بعضی از مسائل مهم کشور که در آنها نقش اساسی بازی کرده و کشور را در برخی اوقات از بحرانهای مهم عبور داده است، بازگو کنند.
- اوایل دولت آیتالله هاشمی نرخ ارز بازار آزاد ۱۲۰ تومان بود. در نتیجه خود همین مسائل، مشکلاتی ایجاد کرد که الان هم کشور درگیر آن است و این به مردم فشار میآورد و فساد ایجاد میکرد. خب کسانی که درگیر اجرا نبودند، مردم توقع داشتند که نظر بدهند. مثل ما که الان در اجرا نیستیم و سعی میکنیم با دولت انتقادی برخورد کنیم و نظرات مردم را با مقاله و سخنرانی و صحبت منتقل کنیم.
- احمدآقا هم در آن شرایط دولت سازندگی، طوری بود که به ایشان توصیه میشد که درست است که حمایت از مواضع رهبری باید صددرصد باشد ولی چه ضرورتی دارد که از دولت در همه زمینهها که گهگاه باعث نارضایتی هم میشود، تعریف و تمجید کنید. آن موقع روزنامههایی مثل سلام و اینها هم شکل گرفته بود و روزنامههای منتقد چپ هم بود.
- البته باز فتنهانگیزی هم میشد؛ یعنی یک عدهای، یک نکتهای را که ایشان میگفت را مثلاً با یک صحبتهای دیگری، به عنوان حرکتی علیه آقای هاشمی مطرح میکردند. هنوز هم میگویند که اواخر عمر حاج احمدآقا چند سخنرانی انتقادی علیه دولت سازندگی داشتند. ولی این هیچوقت در دوستی بین آنها اثر نداشت البته ارتباط آنها کمتر شده بود.
دیدگاه تان را بنویسید