تلاش جبهه پایداری برای قهر مردم با صندوق رای؛ جریمه بانوان برای حجاب یا چوب کردن در لانه زنبور؟!
به نظر می رسد طرح جریمه برای حجاب چوب کردن در لانه زنبور است.
نیروهای تندرو برای دستیابی به مجلس نه به آموزه های علمی، و نه از نیروهای شهید و ایدئولوژیک نظام پیروی میکنند.
خبرآنلاین در گزارشی به «بحران آفرینی برای دستیابی به کرسیهای مجلس آینده» پرداخته است. در بخشی از این گزارش آمده است:
آوردن طرح مناقشه برانگیز قانونی کردن جریمه مربوط به عدم رعایت حجاب، با آنچه حتی برخی دیگر نمایندگان تندرو در مجلس اظهار میکنند، نیز قابل توجه است. به گفته لارگانی نماینده فلاورجان، «صبر اقتصادی مردم تمام شده است چرا که سفره معیشتی مردم در تنگنا قرار دارد.» هرچند ارگانهای رسانه ای جناح تندرو نیز دلیل اصلی آمدن مردم به کف خیابان را شرایط فقر اقتصادی مردم ذکر می کنند، با این همه قدرت یکدست در چارچوب دیدگاه خود به ویژه در حوزه تندروها دنبال آن است که کماکان خشم مردم افزایش یابد. جبهه پایداری که شاید تا بیش از ۵۰ درصد اعضای دولت و به ویژه تیم اقتصادیاش را در اختیار دارد، به جای تلاش بر حل بحرانهای معیشتی مردم، نمایندگانش در مجلس کماکان بر طرحهای مبارزه با بیحجابی و ایجاد تنش در کشور متمرکز هستند. از نظر کارشناسان دلیل ارائه نشانی اشتباه، انتخابات آینده است که با بحرانسازی، قرار است مردم پس از حوادث پاییز ۱۴۰۱ کماکان، همانند انتخابات ۱۴۰۰ ، از صندوقها قهر کرده، و زمینه حضور نمایندگان جبهه پایداری با حداقل رای در مجلس آینده نیز فراهم شود. به عبارتی تندروها به نظر میرسد، به عمد چوب به لانه زنبور میکنند.
پیامدهای ناخواسته طرح حجاب و عدم توجه به «محرومیت نسبی» و «انتظارات فزاینده»
کسب قدرت بههر نحو ممکن شاید تندروها را جهت بهرهگیری از عقلانیت لازم در امور کشورداری، آشفته کرده است. آنان بدون توجه بهرویکرد روانشناسانه به موضوع خشونت جمعی و سیاسی ایجاد شده، علل بروز خشونتها را قادر نیستند تبیین کنند. به همین دلیل برای دسترسی به اهداف خود بدون توجه به پیامدهای ناخواسته اهدافشان عمل میکنند. هرچند براساس اطلاعات موثق وزیر کشور در باره شرایط بحرانی کشور و برون رفت از آن، با استادان طراز اول کشور به شور و مشورت پرداخته ولی رویکرد بحرانزای تیم پایداری به ویژه در مجلس نشان میدهد آنان توجه جدی و چندانی به مساله احتمال بازتولید بحران در کشور در آینده نزدیک ندارند. اگر آنان به دو نظریه «محرومیت نسبی» و «انتظارات فزاینده» در کتاب «چرا انسانها شورش میکنند؟» توجه لازم را مبذول میکردند شاید لهیب و زبانههای آتش را بهتر درک میکردند.
دیدگاه تان را بنویسید