کد خبر: 607229
|
۱۴۰۲/۰۱/۲۵ ۲۳:۲۰:۰۶
| |

مرور گفت وگو اخیر زنده یاد عماد افروغ

هشدار افروغ درباره احمدی نژاد؛ گفتم ناقوس دیکتاتوری نواخته شد

زنده یاد افروغ در مورد رای خود به احمدی نژاد گفته بود: « باور کنید در همان ابتدا که هنوز سوگند ریاست‌جمهوری یاد نکرده بود، حدس‌هایی می‌زدم که او آن چیزی نیست که نشان می‌دهد. بعد از آن که دولتش تشکیل شد و همنوائیش با مجلس هفتم فزونی گرفت بار دیگر گفتم که ناقوس دیکتاتوری نواخته شد».

هشدار افروغ درباره احمدی نژاد؛ گفتم ناقوس دیکتاتوری نواخته شد
کد خبر: 607229
|
۱۴۰۲/۰۱/۲۵ ۲۳:۲۰:۰۶

خبرانلاین دو گفت و گوی پیشین خود با مرحوم عماد افروغ را منتشر کرده است که در خبشی از این گفت و گوها افروغ به مرور مواضع خود در دوران پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 پرداخته است.

زنده یاد افروغ در این مصاحبه در مورد رای خود به احمدی نژاد گفت: «من در دوره اول انتخابات سال۸۴ به آقای احمدی‌نژاد رأی ندادم، اما در دوره دوم و در رقابت بین او و آقای هاشمی، به احمدی‌نژاد رأی دادم. علتش هم آن بود که من آقای هاشمی را می‌شناختم و نقدهایم به او به قوت خود باقی بود اما از آقای احمدی‌نژاد شناخت ویژه‌ای به خصوص در حوزه اجرایی نداشتم و صرفا به شعارهایش توجه کردم؛ شعارهایش هم شعارهای خود بنده بود. اگر باتوجه به شعارهایش به او رأی نمی‌دادم، انگار با خودم صادق نبودم. او شعار عدالت‌خواهی می‌داد که من هم به آن باور داشتم. پیش خود گفتم دو نامزد حضور دارند؛ یکی را می‌شناسم و نقدهای بسیاری به او وارد می‌دانم، یکی را نمی‌شناسم اما شعارهایش را قبول دارم. خب در این شرایط باید به احمدی‌نژاد رأی می‌دادم که البته بعدها پخته‌تر شدم و فهمیدم که نمی‌شود به صرف حرف و شعار اکتفا کرد، اما به محض اینکه احمدی‌نژاد روی کار آمد علیه او موضع گرفتم. باور کنید در همان ابتدا که هنوز سوگند ریاست‌جمهوری یاد نکرده بود، حدس‌هایی می‌زدم که او آن چیزی نیست که نشان می‌دهد و احساس خطر کردم. بعد از آن که دولتش تشکیل شد و همنوائیش با مجلس هفتم فزونی گرفت بار دیگر گفتم که ناقوس دیکتاتوری نواخته شده است. در تمام مقاطع چه تصمیمات نابهنگام شخصی که می‌گرفت، چه منحل‌کردن سازمان برنامه و دیگر اقدامات مخرب او، مدام گفتم که او مسیر خودکامگی را پیش گرفته و در نطق‌های پیش از دستور و یادداشت‌ها و مصاحبه‌هایم مدام نقدهای تندی را علیه احمدی‌نژاد مطرح می‌کردم. به من می‌گفتند اگر به عقب برگردی باز هم احمدی‌نژاد رأی می‌دهی؟ گفتم اگر باز هم شناخت امروز را نداشته باشم و آینده او را ندیده باشم و با همان میزان آگاهی دوره انتخابات را داشته باشم به او رأی می‌دهم اما اگر با آگاهی امروزم به عقب برگردم، حتما رأی سفید در صندوق می‌اندازم. در سال۸۸ هم به او رأی ندادم.»

افروغ که ار منتقدان احمدی نژاد بود در مورد واکنش ها به نقد ها اینچنین گفت: «یک‌بار از طرف دولتی‌های وقت به من گفتند که این مواضع شما علیه آقای احمدی‌نژاد، رهبری را ناراحت کرده است. گفتم به حرف‌های شما استناد نمی‌کنم و به تشخیص خودم عمل می‌کنم. حرف‌های شما قابل اعتنا نیست و اگر رهبری خودشان گفتند، قبول می‌کنم اما شما را افراد صادقی نمی‌دانم. این موضوع گذشت تا اینکه رهبری با نمایندگان جلسه‌ای داشتند. من به آقای خوش‌چهره گفتم احتمالا ایشان می‌خواهند به بنده و شما تذکر دهند. وقتی ایشان اسمی از احمدی‌نژاد آوردند، سرت را به نشانه تایید تکان بده زیرا دوربین به سمت من و تو می‌آید. همین هم شد و رهبری گفتند آنهایی که تریبون دارند، مراقب باشند و... فضای سنگینی بود و همه، نگاه‌های معناداری به من می‌کردند که خطاب سخنان رهبری تو هستی. شبِ همان روز هیئت دولت با رؤسای کمیسیون‌ها جلسه داشت. در آن جلسه هر کسی به شیوه خودش شروع کرد به چاپلوسی. یادم هست فردی که بعدا وزیر شد خطاب به احمدی‌نژاد گفت شما که پوست و استخوان شده‌اید. ما دیگر چه می‌خواهیم، رهبر که ولایی، رئیس‌جمهور که ولایی و اهل کار، واقعا ما دیگر چه می‌خواهیم؟ همه که صحبت کردند من گفتم می‌خواهم صحبت کنم. احمدی‌نژاد گفت الان وقت شام است و دیگر نمی‌شود اما من حرفم را زدم و گفتم به قول حضرت علی(ع):کثرت‌الوفاق نفاق یعنی وفاق بیش از حد بوی نفاق می‌دهد. گفتم این چه بازی‌ای است که درآورده‌اید که مدام به هم نان قرض می‌دهید؟ احمدی‌نژاد گفت: پاسخ هایی هم وجود دارد. گفتم:بفرمایید. گفت: فعلا می‌خواهیم برویم شام! ببینید من که شهوت کلام نداشتم که بخواهم فقط حرفی زده باشیم. من احساس تکلیف می‌کردم که آنچه را درست است، بگویم.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها