نمازی، فعال سیاسی اصلاحطلب:
پیام لاریجانی درباره «خالصسازی» یعنی از فیلترینگ شدید در انتخابات آگاهم
یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: اقای لاریجانی در نامه اخیر اشاره به جریان خالصسازی داشت که به نظر منظورش فیلترینگ شدید در انتخابات است.
علیمحمد نمازی، فعال سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به این سوال که آقای لاریجانی برای تکذیب شایعات مربوط به حضورش در انتخابات مجلس از اصطلاح «رفع نگرانی جریان خالصسازی» برای منتشرکنندگان این خبر استفاده کرده، تحلیل شما درباره صحبتهای آقای لاریجانی چیست، گفت: برداشت من با توجه به محتوای نامهای که نوشتند و از حضور در انتخابات انصراف دادند، این است که معلوم بود که همچنان از روند انتخابات، حداقل در دورهای که خود نامزد انتخابات شده بود ناراحت است و اشاره به خالصسازی میکند که به نظر منظورش فیلترینگ شدید در انتخابات است.
بیشتر بخوانید:
- ویدئو| واکنش طحاننظیف به طرح مسئله «خالصسازی» توسط لاریجانی
- دفتر لاریجانی هم آغاز فعالیت انتخاباتی وی را تکذیب کرد
- خالصسازی؛ آرزویی که حالا تبدیل به پاشنه آشیل اصولگرایان شده
- رقیبهراسی؛ قصد رسانههای محافظهکاران از اعلام حضور برخی چهرهها در انتخابات اسفند
به گزارش ایلنا، بخش هایی از گفت و گوی نمازی را در ادامه می خوانید:
- این فیلترینگ آنقدر در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به شدت عمل کرد که اگرچه در دورههای گذشته هم وجود داشت اما این امکان که یک نفر غیر از دایره خودیها بخواهد به میدان بیاید، خود را به مردم معرفی کرده و بتواند اعتماد آنان را جلب کند از بین رفت.
- آقای لاریجانی میخواهد بگوید که از این روند خبر دارد و نگران است که فیلترینگ شورای نگهبان، وزارت کشور، هیاتهای اجرایی بیشتر شود. بنابراین او به نوعی اعلام کرد ما خودمان را به زحمت نمیاندازیم و برای کسی هم دردسری ایجاد نمیکنیم تا بخواهند ما را حذف کنند.
- راهکار پیدا کردن مقابله با این جریان سخت نیست، اما عمل به آن مشکل است. به نظرم سران نظام باید با کمی دقت متوجه شوند که وضعیت اصلا خوب نیست و روند هم به سمت بدتر شدن پیش میرود. ادامه این مسیر هم کشور را به بنبست کامل میرساند.
- اگر به سرنوشت کشور، نظام، ملت و حداقل سرنوشت خود علاقه داریم باید رویه را تغییر دهیم. شاه کلید این موضوع هم در همه کشورها از جنبه مثبت و منفی ثابت شده است. جنبه مثبت این است که کار را به دست مردم بسپاریم تا بر اساس خواست و اراده خودشان تصمیم بگیرند که این جنبه را در نظامهای دموکراتیک طی سالیان دراز با این عمران، توسعه، پیشرفت دیدهایم. جنبه منفی آن هم در نظامهای دیکتاتوری است که انتخابات در آنها وجود ندارد و حاکمیت ثابت است. برای نمونه آن میتوان به کوبا، ونزوئلا، کره شمالی و حتی مصر اشاره کرد.
- بنابراین به نظر میرسد که خیلی دیر میشود و برای آنکه بتوان یک شروع مجدد خوب داشت انتخابات این دوره مجلس میتواند اصلاح اشتباهات باشد. مسئ.لان بیایند به قانون انتخابات مجلس در زمان امام خمینی (ره) برگردند که هیاتهای اجرایی در لیست ۸ نفره در منطقه صلاحیت فردی را تایید میکردند، سپس دولتیها، دادستانی و ثبت احوال صلاحیت را بررسی کرده و صلاحیت را تایید میکردند.
- هرجا هم هیات اجرایی تندروی و سختگیری کرد، هیات نظارت اصلاح کرد. بنابراین کار خیلی سختی نیست و فقط عزم و اراده میخواهد تا کشور نجات پیدا کند. مسیر امروز، راه خوشبختی برای ملت ایران و پیشرفت کشور نیست.
- بحثی که در بین جامعهشناسان و عالمان عرصه سیاست و دانایان این عرصه در موضوع اول قرار دارد، نحوه حکمرانی خوب و مطلوب است. چرا که خوشبختی، سعادت ملتها و پیشرفت کشورها در گروی حکمرانی خوب و بدبختی ملتها و عقبماندگیشان در نتیجه حکمرانی بد است.
- آنها آمدند گفتند ویژگیهای حکمرانی خوب و مطلوب کدام است و ببینیم اگر این موارد را داریم میزان آن چقدر است و نمره دهیم. یکی از ویژگیهای مهم حکمرانی خوب، مکانیزمی است که خواست و اراده اکثریت مردم محقق شود و آن صندوق رأی است.
- یعنی ملتها باید بتوانند از طریق صندوق رأی تصمیمگیری کنند. در حکمرانیهای خوب، دوره قدرت کوتاهمدت و چرخشی است. چرخش آن هم با خواست و اراده مردم است. ابزار آن هم انتخابات و صندوق رأی است. ویژگی دیگر حکمرانی خوب شفافیت است، باید شفافیت حاکم باشد. مطبوعات آزاد باشند، اهل رسانه از لحاظ آیندهنگری و کاری تأمین باشند، با شجاعت بتوانند به تاریکخانهها نور بتابانند، کاستیها، کژیها و مفاسد را شناسایی و به مسئولین منعکس کنند و بعد قدرت پیگیری داشته باشند این مورد هم جزو شفافیت برای داشتن حکمرانی خوب است.
- احزاب باید بتوانند در چرخش قدرت سهم بسیاری داشته باشند. احزابی که شکست میخورند، دولت و حزب حاکم را زیرذرهبین قرار دهند. مراقب باشند و نقطهضعفهایشان را یادداشت کنند و مراقب باشند در آینده این نقطهضعفها را خودشان نداشته باشند.
- این شفافیت از ویژگیهای حکمرانی مطلوب است. در نتیجه حکمرانی خوب در عرصههای مهم شامل اقتصاد، سیاست، فرهنگ، اجتماع و نظامی به شکل متوازن پیشرفت خواهند کرد. میگویند یکی از دلایل توسعه و پیشرفت کشور، رشد متوازن در همه زمینهها و عرصههای مختلف در آن کشور است. نمیشود گفت در کشوری به فرهنگ توجه کنیم و از اقتصاد غافل باشیم، یا در کشور به اقتصاد بچسبیم، مردم از حقوق شهروندی، حق آزادی بیان، انتخاب و قلم محروم باشند.
- زمانی کشوری توسعهیافته تلقی میشود که در همه عرصههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، نظامی متوازن جلو برود. زمانی که جوان بودم به مسئولان میگفتم یک مسئول خوب مسئولی است که هزینه کند تا مخالفین او از او انتقاد کنند. حالا اگر ما هزینه نمیکنیم که از ما انتقاد کنند حداقل با آنها مخالفت نکنیم.
- بگذاریم که منتقدان و مخالفان راحت و بدون ترس صحبت کنند. به ویژه شما اصحاب رسانه که دلسوز کشور هستید، باید بتوانید عملکرد اهالی حکومت را زیر ذرهبین قرار داده و ضعفهایشان را به مردم معرفی کنید. حکومتی دلسوز است که حتی اگر لازم است، پول بدهد تا مخالفان صحبت کنند. ضربالمثلی وجود دارد که میگوید دشمن دانا بلندت میکند، بر زمینت میزند نادان دوست. این خیلی مساله مهمی است که ما باید متوجه آن باشیم. بنابراین حکمرانی مطلوب و خوب، از ضرورتهای کل زمانها بوده به ویژه که فرصتها، محدود و نیازها بسیار است.
- عامل اصلی بوده است. هرجا عملکرد انقلاب اسلامی را که برخواسته از جمهوری اسلامی بوده از سال ۵۷ به بعد زیر ذرهبین قرار دهیم میبینیم که هر چقدر عرصه ابراز بیان و آزادی قلم، عرصه عرض اندام ملت را کم کردیم، پیشرفت و توسعه کم شده و ضعفها، اشکالات و مفاسد بیشتر شده است.
- تجربه ثابت کرده است که اگر ما عیار دموکراسی و جمهوریت نظام را افزایش دهیم، مانند کشورهای حوزه اسکاندیناوی که توانستند این معیارها را افزایش دهند و پیشرفت کردند، ما هم پیشرفت خواهیم کرد.
- من به این موضوع بارها اشاره کردم که روند توسعه، پیشرفت و تکامل جوامع به سمت جلو است. ما میدانیم که روند زندگی ثابت نیست و همیشه به سمت جلو پیش میرویم. حکومتها باید بدانند که عدالتخواهی، دموکراسیخواهی، حق استیفای حقوق شهروندی و دستیابی به حقوق شهروندی و تامین نیازهای مردم رو به رشد و کمال است و مقاومت کردن فقط زحمت خودشان را بیشتر کرده و مردم را اذیت میکند.
- امام یک جمله تاریخی داشتند که گفتند به من خدمتگزار بگویید بهتر است تا اینکه من را رهبر بنامید. راه برونرفت از این تنگناهایی که با آن مواجه هستیم، احیای اعتماد بین دولت و ملت به صورت عام است. دولت و حاکمیت باید ببینند چه کاری انجام دهند تا اعتماد تضعیف شده را احیا کنند.
دیدگاه تان را بنویسید