کد خبر: 613705
|
۱۴۰۲/۰۲/۳۰ ۱۲:۳۹:۰۰
| |

محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات دولت دوازدهم:

فاجعه شلیک به هواپیمای اوکراینی، ضربه نهایی به سرمایه اجتماعی بود

وزیر ارتباطات دولت دوازدهم می‌گوید: شاید فاجعه شلیک به هواپیمای اوکراینی، ضربه نهایی به سرمایه اجتماعی بود و مجموع این شرایط باعث شد تا دولت دوازدهم در سال‌های پایانی شرایط مناسبی را تجربه نکند.

فاجعه شلیک به هواپیمای اوکراینی، ضربه نهایی به سرمایه اجتماعی بود
کد خبر: 613705
|
۱۴۰۲/۰۲/۳۰ ۱۲:۳۹:۰۰

محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت دوازدهم به مناسبت انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران و پیروزی حسن روحانی نسبت به اینکه چقدر مقایسه‌هایی که بین دولت سیزدهم (با‌ توجه به عمر یک ساله و نیمه این دولت) با دولت ۸ساله آقای روحانی انجام می‌شود، درست است؟

 

به گزارش انتخاب و به نقل از خبر فوری مهم، بخش هایی از گفت و گوی آذری جهرمی را در ادامه می خوانید:

  • ظهور دولت روحانی در زمانی بود که ایران یک دوره چالش برانگیز سیاست خارجی را تجربه می‌کرد، تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا از یک سو و از سوی دیگر تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل که با یک اجماع بین‌المللی – حتی با همراهی کشورهای ظاهرا همسو با جمهوری اسلامی – وضع شده بودند، فشارهای زیادی را بر اقتصاد ایران ایجاد کرده بود. اختلافات درونی دولت با بدنه سیاسی طرفدار خودش شدت یافته بود و مجموعا روند منفی رشد اقتصادی شدت زیادی یافته بود.
  • فشار بر جریان‌های همسو با جمهوری اسلامی ایران در منطقه، چه در سوریه و چه در عراق و چه در لبنان نیز افزایش یافته بود. در این شرایط روحانی با رویکرد تعامل سازنده با دنیا و اعتدال در تعامل با جریان‌های سیاسی داخلی در صحنه انتخابات حاضر شد و موفق به اخذ اعتماد مردم شد. این رویکردها طبیعتا نه هدف، بلکه ابزاری برای رسیدن به رشد اقتصادی و ایجاد رفاه بیشتر برای مردم بود.
  • برجام قادر بود با حل تعارضات بین‌المللی و دور کردن تهدیدات امنیت و بهبود شاخص‌های امنیت اقتصادی، روند منفی شدن نرخ خالص تشکیل سرمایه که از سال ۸۸ به سمت منفی شدن رفته بود را متوقف کند، با رفع تحریم‌های ظالمانه درآمدهای ارزی کشور را افزایش داده و ورود تکنولوژی به کشور را تسهیل کند و در نتیجه باعث بالا رفتن بهره‌وری در صنایع مختلف کشور شود. با حل این دو معضل مهم، اقتصاد کشور قادر بود به مسیر رشد بازگردد. این نتایج از سال ۹۵ تا ۹۷ به خوبی در شاخصهای اقتصادی کشور خود را نشان داد.
  • البته با سرکار آمدن دولت روحانی، اختلافات عمیق در جریان اصولگرایی تبدیل به وحدتی مثال زدنی شد و عملا یک دو قطبی قوی در درون کشور شکل گرفت که در بسیاری از مواقع، این دو قطبی تشکیل دهنده تعارضاتی مخرب شد.
  • تعارضاتی که در ماجراهایی چون تعرض ناشایست به سفارت عربستان در ایران یا در بسیاری مصادیق آشکار و پنهان دیگر بر تعاملات بین المللی کشور هم سایه افکند و باعث عدم منفعت یا حتی ضررهای زیاد اقتصادی برای کشور شد.
  • در شرایطی که کشور نیاز به خروج از لیست سیاه FATF بود، چگونه کار گره خورد تا تعاملات تجاری بین المللی با هزینه‌های به مراتب بالاتری به سرانجام برسد. غوغاها در برابر سرمایه گذاری‌های خارجی در آن روزها از دید هیچ‌کس پوشیده نبود.
  • گسترده شدن فعالیت سیستم‌های نظارتی بر دولت و طرح پرونده‌های فساد در رسانه‌های متعلق به جریان مخالف دولت باعث محافظه کاری بسیار زیاد در بدنه اجرایی دولت شد و البته از دید بنده این مسائل قابل پیش‌بینی بود و شاید بهتر است یک سوزن هم به دولت بزنم که شعارش در موضع اعتدال و تعاملات داخلی به خوبی محقق نشد. در هر‌حال باید برای این تعارضات برنامه‌ریزی می‌شد.
  • سال ۹۷ به بعد، پس از آنکه رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای منطقه با لابی سنگین در ایالات متحده از موقعیت حضور ترامپ در کاخ سفید حداکثر استفاده را برای خود به عمل آوردند و آمریکا به صورت یک‌جانبه از برجام خارج شد.
  • تلاش‌های دولت برای عدم اجماع بین‌المللی هر چند موثر بود، اما منافع حاصل از برجام از بین رفت و با رخداد شیوع کرونا در دنیا، وضعیت اقتصادی کشور به شرایط بسیار بغرنجی رسید.تلاش‌های دولت برای تامین مخارج اداره کشور از محل افزایش نرخ حامل‌های انرژی باعث فاجعه آبان ۹۸ شد و پس از آن ضایعه غیرقابل جبران شهادت حاج قاسم عزیز بر شدت یافتن فشارها بر ایران افزود.
  • شاید فاجعه شلیک به هواپیمای اوکراینی، ضربه نهایی به سرمایه اجتماعی بود و مجموع این شرایط باعث شد تا دولت در سال‌های پایانی شرایط مناسبی را تجربه نکند. اینکه چه شد شرایط به آن وضعیت رسید، موضوع مهمی است اما واقعا از دید مردمی که با شور اشتیاق در سال‌های ۹۲ و ۹۶ با همه وجود از دولت تدبیر و امید حمایت کرده بودند، دلیل مهم نبود، آنها با سفره کوچکتر مواجه بودند و این‌ها را از کسی طلب می‌کردند که به او رای داده بودند.
  • اما دولت آقای رییسی زمانی بر سرکار آمد که جریان موسوم به انقلابی با شعار مجلس قوی، مجلس را در اختیار گرفته بودند. شعارهایی چون گره نزدن اقتصاد کشور به برجام سر می‌دادند و به صورت پررنگ ادعا داشتند که ۸۰ درصد مشکلات کشور از سو مدیریت‌های داخلی است.
  • دنبال نصف کردن تورم و یک رقمی کردن آن بودند. دنبال مقابله با هیولای فساد بودند . بنا بود اقتصاددان‌ها را به خط کنند. بنا بود اقتدار داخلی را پشتوانه سیاست خارجی سازند و به تعبیر خودشان میدان را پشتوانه دیپلماسی کنند.
  • بنا بود در فضای مجازی هوای گیمرها را داشته باشند و مراقب دو میلیون فالورشان باشند. بنا بود مساله بورس را در سه روز حل کنند. بنا بود وضع فرهنگ و جامعه را بهتر کنند. نرخ رشد جمعیت را افزایش دهند، ناهنجاریهای اجتماعی را کاهش دهند و خلاصه اینکه کاری کنند کارستان.
  • بنابر‌این بهتر است قضاوت دولت رییسی با همان وعده‌های خودشان باشد. دو سال گذشته است و امروز شاید بهتر باشد رسانه شما با نشان دادن ههان ادعاها به مخاطبان از آن‌ها بپرسد آیا دولت سیزدهم در عمل به وعده‌ها موفق بوده است. قضاوت من منفی است. چرا؟
  • چون اول هیچ دال مرکزی گفتمانی در این دولت برای حل مشکلات کشور نمی‌بینم. طرح هم نکرده‌اند. به آن‌هایی که طرح کردند هم وقعی ننهادند و بالاخره پس از دو سال هنوز کسی نمی‌داند مدل توسعه اقتصادی دولت چیست.
  • روال شتابان منفی شده نرخ تشکیل سرمایه چگونه می‌خواهد متوقف و عکس شود؟ بهره‌وری با چه تدبیر و اولویتی می‌خواهد اصلاح شود. شرایط رکود تورمی با چه دست فرمانی می‌خواهد اصلاح شود. در‌حالی‌که بخشی از دولت سیاست انقباض اقتصادی را پیش می‌برد، بخشی پیش دستانه به بسط وسیع رو می‌آورد.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها