هادی خانیکی:
جامعه خاتمی را نماینده آرمانهای از دست رفته انقلاب میدانست/ اصلاحگری و اصلاحطلبی، جریان غالب در جامعه ماست
هادی خانیکی گفت: هرچند ممکن است ضعفها و ناتواییهایی در بین اعضا و جریانهای سیاسی اصلاحطلب وجود داشته باشد، اما اصلاحگری و اصلاحطلبی، جریان غالب در جامعه ماست. اگر در فضای رسانه ای و فضای دو قطبیهای سیاسی به صورت مغلوب به آن نگاه شده باشد.
هادی خانیکی در گفتوگو با روزنامه اعتماد از چشمانداز اصلاحگری و سایه اصلاحات سخن گفته است.
به گزارش اعتماد، بخشهای مهم این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
- گفتمان اصلاحات را می توان با 3مضمون اساسی شناخت و آن اعتمادی بود که اکثریت جامعه به نقش و اثرگذاری خود در انجام یک تغییر پیدا کرده بودند؛ اعتماد به جریانی که بعدها نام اصلاحات به خود گرفت و رویکرد و سیاست ها و برنامه هایش را در انتخابات اعلام کرد و مهمتر از آن اعتمادی که مردم به نظام سیاسی در پذیرش این تغییر در درون نظام داشتند.
- کاندیدای پیروز سال 76 فردی است که از دولت وقت هم حذف شده است. یعنی وزیر مستعفی که حتی نتوانسته بود در سطح وزارت هم برنامه های خود را پیش ببرد، از حاشیه به متن می آید. این از حاشیه به متن آمدن طبیعتا جامعه را هم که به دنبال پیگیری آرمان ها و شعارهایی که در دوران پیش از انقلاب هم مطرح شده به میدان می کشاند. جامعه خاتمی را نماینده این آرمان های از یاد رفته می داند.
- اصلاحات مضمون بزرگی است که هرچند ممکن است ضعف ها و ناتوایی هایی در بین اعضا و جریانهای سیاسی اصلاح طلب وجود داشته باشد، اما اصلاحگری و اصلاح طلبی ، جریان غالب در جامعه ماست. اگر در فضای رسانه ای و فضای دو قطبی های سیاسی به صورت مغلوب به آن نگاه شده باشد.
- گفتمان اصلاحات محصول یک جنبش اجتماعی وسیع بود که خودش را در انتخابات ریاست جمهوری دور هشتم نمایان کرد. اگر در آینده با یک نگاه بطئی به اصلاحات نگاه شود یا از درون خودش با نگاه پیشینی پی گرفته شود؛ یک جنبش اجتماعی فراگیر دیده میشود که باتوجه به نتایج ملموس (بیش از 20 میلیون رای به سیدمحمد خاتمی و اثرات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و...) خواستار بهسازی روشهای حکمرانی، اصلاح رویکردهای عمدتا سیاسی از بالا، در عین حال امیدوار به انجام این تحول در درون نظام سیاسی موجود بود.
- اصلاحات، جنبشی است که آغاز آن در سطح سیاست از نوعی تفکر نشأت میگیرد که نماد و نماینده آن سیدمحمد خاتمی است که میخواهد بسیاری از عناصر ظاهرا ناسازگار را به هم نزدیک کند، آنهم با روشی که کمترین هزینهها را دارد، یعنی مسالمتآمیز باشد، تعاملگرا باشد، خشونتپرهیز باشد و...
دیدگاه تان را بنویسید